کلمه جو
صفحه اصلی

agonal


وابسته به سکرات موت، وابسته به جان کندن، التهابی، دردی

انگلیسی به فارسی

التهابی، دردی


آگنال


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the time just before death

جملات نمونه

1. In management of patients in agonal stage in emergency department, the doctors should deal with the critical issues according to severity of the condition on the principle of humanity.
[ترجمه ترگمان]در مدیریت بیماران در مرحله agonal در بخش اورژانس، دکترها باید با توجه به شدت شرایط موجود بر اصول انسانیت با مسایل بحرانی روبرو شوند
[ترجمه گوگل]در مدیریت بیماران در مرحله آگونال در بخش اورژانس، پزشکان باید با مسائل حیاتی با توجه به شدت شرایط بر اساس اصل بشر، مقابله کنند

2. And when it was done, when her agonal struggles had ceased, you left us a calling card.
[ترجمه ترگمان]و وقتی که این کار تمام شد، وقتی که تلاش her قطع شد، تو برامون یک کارت اعتباری گذاشتی
[ترجمه گوگل]و هنگامی که این کار انجام شد، هنگامی که مبارزات شدید خود را متوقف کرد، ما یک کارت تلفنی را ترک کردید

3. Women have to go through the agonal experience in order to create and claim an original, brand-new life.
[ترجمه ترگمان]زنان باید از طریق تجربه agonal به منظور ایجاد و ادعای یک زندگی اصیل، برند - جدید دست یابند
[ترجمه گوگل]زنان باید از طریق تجربیات داستانی برای ایجاد و ادعای یک زندگی جدید و ابتکاری، به کار خود ادامه دهند

4. Results. Perfusion with ISM generated an agonal depolarization in all VH and DH neurons recorded in current-clamp mode.
[ترجمه ترگمان]نتایج perfusion با ISM، یک depolarization agonal را در تمام نمونه های VH و DH ایجاد شده در حالت مهار جریان ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]نتایج پالفیج با ISM، قطره زدایی آگونالی را در تمام VH و DH نورونهای ثبت شده در حالت جریان جریان ایجاد کرد

5. He uses them in conjunction with the hex agonal configuration in order to pick the correct and most efficient way to develop the effect.
[ترجمه ترگمان]او از آن ها در ارتباط با پیکربندی agonal جادو استفاده می کند تا مناسب ترین و موثرترین راه را برای ایجاد تاثیر انتخاب کند
[ترجمه گوگل]او با استفاده از پیکربندی هگزاگونال، از آنها برای استفاده از روش صحیح و کارآمد برای توسعه اثر استفاده می کند

6. He has a bleeding de-gloving scalp laceration, multiple facial lacerations, a grossly distended abdomen, and an agonal breathing pattern.
[ترجمه ترگمان]او مبتلا به پارگی پوست سر، پارگی چند صورت، شکم برآمده و کشیده، و یک الگوی تنفس مصنوعی است
[ترجمه گوگل]او دچار خونریزی ناگهانی سر و صورت، چندین لک زدن صورت، شکم شدید بینی و الگوی نفس کشیدن است

7. Methods Integrated remedies such as pre-and in-hospital care, emergency operations and ICU were performed on 116 agonal injured patients.
[ترجمه ترگمان]روش های درمان Integrated نظیر مراقبت های قبل و درمان در بیمارستان، عملیات اضطراری و ICU در ۱۱۶ نفر از بیماران زخمی انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها درمان های یکپارچه مانند مراقبت های قبل و در بیمارستان، عملیات اضطراری و ICU بر روی 116 بیمار مبتلا به آگونال انجام شد

8. After manifestative stage of the disease RHDV gradually diffused from nucleus into cytoplasm and reached a maximum in cytoplasm at agonal stage.
[ترجمه ترگمان]بعد از مرحله manifestative بیماری، RHDV به تدریج از هسته به سیتوپلاسم منتقل شد و در سیتوپلاسم at به حداکثر رسید
[ترجمه گوگل]پس از تشریح مرحله بیماری، RHDV به تدریج از هسته به سیتوپلاسم پخش شد و در مرحله سقط جنین به حداکثر رساندن سیتوپلاسم رسید

9. The patient often thinks this is a kind of agonal feeling, it and hysterical distinction, depend on fit period still have afore -mentioned worry, intense sentiment exists.
[ترجمه ترگمان]بیمار اغلب فکر می کند که این نوعی احساس agonal است، آن تمایز روانی و عصبی، بستگی به دوره مناسب دارد که هنوز پیش از این نگرانی ذکر نشده است، احساس شدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیمار اغلب فکر می کند که این یک نوع احساس ترس است، آن و تمایز هیستریک، بستگی به دوره مناسب هنوز نگران ذکر شده است، احساسات شدید وجود دارد

10. He has a bleeding de - gloving scalp laceration, multiple facial adistended abdomen, and an agonal breathing pattern.
[ترجمه ترگمان]او مبتلا به پارگی پوست سر، چندین شکم برآمده از صورت و یک الگوی تنفس مصنوعی است
[ترجمه گوگل]او دچار انقباض ناحیه سر شکسته، چرک صورت متعدد و یک الگوی تنفسی است

11. The final stage of the disease arrived when a vessel was eroded by the disease process and hemorrhage within the lungs produced the agonal death.
[ترجمه ترگمان]مرحله نهایی این بیماری هنگامی صورت گرفت که یک کشتی از طریق فرآیند بیماری از بین رفت و خونریزی داخلی در داخل ریه ها منجر به مرگ agonal شد
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی بیماری زمانی اتفاق افتاد که یک رگ از طریق روند بیماری تخریب شد و خونریزی درون ریه ها باعث مرگ آگونال شد

12. It is suggested that the platelet reaction can serve as a marker of agonal stab wound and the leucocyte reaction as a criterion for timing of wounds is not feasible.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که واکنش پلاکت می تواند به عنوان نشانگر زخم stab و واکنش leucocyte به عنوان معیاری برای زمان بندی زخم ها قابل استفاده باشد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شده است که واکنش پلاکتی می تواند به عنوان نشانگر زخم آگنال خونی باشد و واکنش لکوسیت به عنوان معیار برای زمان زخم امکان پذیر نمی باشد


کلمات دیگر: