کلمه جو
صفحه اصلی

dermoid


پوست مانند، پوست سان، دارای ساختمان پوستی و بافت های زیر پوستی، شبیه پوست

انگلیسی به فارسی

دارای ساختمان پوستی و بافت‌های زیر پوستی، شبیه پوست، پوست‌مانند


درماتوئید


انگلیسی به انگلیسی

• resembling skin, like skin

جملات نمونه

1. Lesions with fatty components, such as lipoma, dermoid and lipomatous meningioma.
[ترجمه ترگمان]lesions با مولفه های اسیده ای چرب مثل lipoma، dermoid و lipomatous meningioma
[ترجمه گوگل]ضایعات با اجزای چربی مانند لیپوم، درماتوئید و مننژیوم لیپوماتوز

2. Objective To explore the diagnosis and treatment of dermoid cyst of the anterior fontanelle in infants.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تشخیص و درمان کیست dermoid از the قدامی در نوزاد
[ترجمه گوگل]هدف: برای کشف تشخیص و درمان کیسترموویید فنتانل قدامی نوزادان

3. Others believe that the dermoid sinus condition is more appropriately characterized as polygenic multiple genes.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر معتقدند که شرایط سینوس معکوس به طور مناسبی به عنوان چند ژن multiple شناخته می شود
[ترجمه گوگل]دیگران معتقدند که شرایط سینوس درماتوئید بیشتر به عنوان ژنهای متعدد پلی ژنی شناخته می شود

4. Methods 8 cases of orbital dermoid cyst were analysed.
[ترجمه ترگمان]روش های ۸ مورد آنالیز اوربیتال dermoid آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]روشها: 8 مورد از کیست درموئید مداری مورد بررسی قرار گرفت

5. Conclusions Dermoid cyst of anterior fontanelle is a congenital benign disease with satisfactory surgical outcome.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کیست Dermoid از fontanelle قدامی بیماری خوش خیم مادرزادی با نتیجه جراحی رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری کیست درموئید فنتانل قدامی یک بیماری مادرزادی خوش خیم با ​​نتیجه رضایت بخش جراحی است

6. Result The orbital dermoid cyst occurs in one eye and mainly on superior temperal orbital rim.
[ترجمه ترگمان]نتیجه اوربیتال dermoid orbital در یک چشم و عمدتا بر لبه orbital temperal superior رخ می دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه کیست روده ای مداری در یک چشم اتفاق می افتد و عمدتا بر روی لبه مداری خنثی است

7. Dermoid cyst and teratoma were mixed in different degree with fat, calcification and skeleton.
[ترجمه ترگمان]کیست و تومور در درجه مختلف با چربی و calcification و اسکلت مخلوط شده بودند
[ترجمه گوگل]کیست های درمیوید و تراتوم در درجه های مختلف با چربی، کلسیفیکاسیون و اسکلت مخلوط شدند

8. Giant dermoid cyst of the petrous apex.
[ترجمه ترگمان]کیست Giant از راس petrous
[ترجمه گوگل]کیست مورمور غول پیکر پرتقال

9. Clinical differential diagnosis includes fibrous dysplasia, osteoma, dermoid cyst, meningioma, eosinophilic granuloma, Lagerhan cell histiocytosis, and metastatic disease.
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی بالینی شامل dysplasia فیبری، osteoma، dermoid کیست، meningioma، eosinophilic granuloma، histiocytosis سلول Lagerhan و یک بیماری metastatic است
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی بالینی شامل دیسپلازی فیبری، پوکی استخوان، کیست دمیوئید، مننژیوم، گرانولوم ائوزینوفیلی، هیستوسیتوز سلول لجرمان و بیماری متاستاتیک است

10. Objective To study the CT findings of dermoid cyst of the orbit.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه یافته های CT of کیست مدار
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی یافته های سی تی کیستی درموئید مدار

11. In some cases, the contralateral ovary may have another type of neoplasm, usually a dermoid cyst.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، تخمدان contralateral ممکن است نوع دیگری از neoplasm را داشته باشد که معمولا کیست dermoid است
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، تخمدان طرف متعاهد ممکن است نوع دیگری از نئوپلاسم، معمولا یک کیست درموئید داشته باشد

12. In pterygium group, the rejection rate was 1 6%, and no rejection occurred in corneal dermoid tumor group.
[ترجمه ترگمان]در گروه pterygium نرخ عدم پذیرش ۱ درصد بود و هیچ عدم پذیرش در گروه تومور corneal رخ نداد
[ترجمه گوگل]در گروه پتریگیوم، میزان رد شیوع 6/1 درصد بود و هیچ رد در گروه تومورهای درماتوئید قرنیه وجود نداشت

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

14. It was difficult to distinguish them from hemangioma, pure cyst, branchial cleft cyst, sebaceous gland cyst and dermoid cyst.
[ترجمه ترگمان]تشخیص آن ها از cyst وخیم، کیست خالص، کیست cleft، کیست sebaceous و کیست dermoid است
[ترجمه گوگل]دشوار بود که آنها را از همیونوم، کیست خالص، کیست شکاف شاخه ای، کیست غدد سباسه و کیست درموئید تشخیص دهد


کلمات دیگر: