شهر بیروت (پایتخت کشور لبنان)
beirut
شهر بیروت (پایتخت کشور لبنان)
انگلیسی به فارسی
شهر بیروت (پایتخت کشور لبنان)
بیروت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the seaport capital of Lebanon.
• capital of lebanon
beirut is the capital of lebanon and its largest city. population: 1,500,000 (1985).
beirut is the capital of lebanon and its largest city. population: 1,500,000 (1985).
جملات نمونه
1. David is now living in Beirut again after an enforced absence.
[ترجمه ترگمان]دیوید اکنون پس از یک غیبت اجباری دوباره در بیروت زندگی می کند
[ترجمه گوگل]دیوید پس از غیبت اجباری دوباره در بیروت زندگی می کند
[ترجمه گوگل]دیوید پس از غیبت اجباری دوباره در بیروت زندگی می کند
2. A newsflash from Beirut says some of the American diplomats have been kidnapped as hostage.
[ترجمه ترگمان]A از بیروت می گوید که برخی از دیپلمات های آمریکایی به عنوان گروگان ربوده شده اند
[ترجمه گوگل]یک خبر از بیروت می گوید برخی از دیپلمات های آمریکایی به عنوان گروگان ربوده شده اند
[ترجمه گوگل]یک خبر از بیروت می گوید برخی از دیپلمات های آمریکایی به عنوان گروگان ربوده شده اند
3. Citizens of East Beirut went to ground in basements and shelters.
[ترجمه ترگمان]شهروندان شرق بیروت در زیرزمین و پناه گاه به زمین رفتند
[ترجمه گوگل]شهروندان شرق بیروت در زیرزمین و پناهگاه ها به زمین می روند
[ترجمه گوگل]شهروندان شرق بیروت در زیرزمین و پناهگاه ها به زمین می روند
4. But as the security situation in Beirut deteriorated, Spiro felt it was time to get out.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی وضعیت امنیتی در بیروت وخیم شد، spiro احساس کرد که زمان آن رسیده است که بیرون برود
[ترجمه گوگل]اما همانطور که وضعیت امنیتی در بیروت بدتر شد، اسپیرو احساس کرد زمان برکناری است
[ترجمه گوگل]اما همانطور که وضعیت امنیتی در بیروت بدتر شد، اسپیرو احساس کرد زمان برکناری است
5. Once in Beirut, all heavy weapons would be collected from the militias.
[ترجمه ترگمان]زمانی در بیروت، تمام سلاح های سنگین از شبه نظامیان جمع آوری خواهند شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که در بیروت، همه سلاح های سنگین از شبه نظامیان جمع آوری می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که در بیروت، همه سلاح های سنگین از شبه نظامیان جمع آوری می شود
6. I know that in Beirut I simply took my child through the checkpoints and delivered her at the school gates.
[ترجمه ترگمان]من می دانم که در بیروت من به سادگی دخترم را از ایست های بازرسی بیرون بردم و او را در دروازه مدرسه تحویل دادم
[ترجمه گوگل]من می دانم که در بیروت من به سادگی کودکم را از طریق پست های بازرسی بردم و او را در دروازه مدرسه تحویل دادم
[ترجمه گوگل]من می دانم که در بیروت من به سادگی کودکم را از طریق پست های بازرسی بردم و او را در دروازه مدرسه تحویل دادم
7. Elsewhere in Beirut, gleaming steel and glass skyscrapers are rising.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر در بیروت، آسمان خراش های درخشان و آسمان خراش های شیشه ای در حال افزایش هستند
[ترجمه گوگل]در دیگر نقاط بیروت، آسمانخراشهای فولادی و شیشه ای درخشان هستند
[ترجمه گوگل]در دیگر نقاط بیروت، آسمانخراشهای فولادی و شیشه ای درخشان هستند
8. During the fighting in Beirut large numbers of armed militiamen had appeared on the streets.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ در بیروت تعداد زیادی از شبه نظامیان مسلح در خیابان ها ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در جریان جنگ در بیروت تعداد زیادی از شبه نظامیان مسلح در خیابان ها ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در جریان جنگ در بیروت تعداد زیادی از شبه نظامیان مسلح در خیابان ها ظاهر شدند
9. The violent street demonstration witnessed by Abercrombie in Beirut had been in protest at these electoral violations.
[ترجمه ترگمان]تظاهرات خیابانی خشونت بار که در بیروت شاهد آن بود، در اعتراض به این تخلفات انتخاباتی برگزار شده بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات خشونت آمیز خیابانی که توسط Abercrombie در بیروت دیده می شود، اعتراض به نقض های انتخاباتی شده است
[ترجمه گوگل]تظاهرات خشونت آمیز خیابانی که توسط Abercrombie در بیروت دیده می شود، اعتراض به نقض های انتخاباتی شده است
10. Browse through the second-hand bookshops of Beirut or Jerusalem, however, and the ghosts begin to appear.
[ترجمه ترگمان]با این حال مرور در مورد کتابفروشی های دست دوم بیروت یا اورشلیم، با این حال، و ارواح شروع به ظاهر شدن می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، از طریق کتابفروشیهای دست دوم بیروت یا اورشلیم، و ارواح شروع به ظاهر شدن می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، از طریق کتابفروشیهای دست دوم بیروت یا اورشلیم، و ارواح شروع به ظاهر شدن می کنند
11. He was later to become owner of a Beirut company that dubbed educational films and translated technical books into Arabic.
[ترجمه ترگمان]او بعدها صاحب یک شرکت در بیروت شد که فیلم های آموزشی را دوبله کرد و کتاب های فنی را به عربی ترجمه کرد
[ترجمه گوگل]او بعدا تبدیل به صاحب یک شرکت بیروت شد که فیلم های آموزشی و کتاب های فنی فنی را به زبان عربی ترجمه کرد
[ترجمه گوگل]او بعدا تبدیل به صاحب یک شرکت بیروت شد که فیلم های آموزشی و کتاب های فنی فنی را به زبان عربی ترجمه کرد
12. A Sheila na gigh which now resembled Beirut on a bad day.
[ترجمه ترگمان]یه روز بد \"شیلا na\" که الان به \"بیروت\" شباهت داشت
[ترجمه گوگل]یک شیلای نجیبزاده که در روز بدی شباهت به بیروت بود
[ترجمه گوگل]یک شیلای نجیبزاده که در روز بدی شباهت به بیروت بود
13. So like many others, my father went to Beirut to get away.
[ترجمه ترگمان]پس مانند بسیاری از افراد دیگر، پدرم به بیروت رفت تا از آنجا دور شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، مانند بسیاری دیگر، پدرم به بیروت رفت تا دور شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، مانند بسیاری دیگر، پدرم به بیروت رفت تا دور شود
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
15. The 69-year-old photograph shows him arriving in Beirut in the aftermath of the First World War.
[ترجمه ترگمان]این عکس ۶۹ ساله نشان می دهد که او پس از جنگ جهانی اول وارد بیروت می شود
[ترجمه گوگل]عکس 69 ساله نشان می دهد که او پس از جنگ جهانی اول وارد بیروت شد
[ترجمه گوگل]عکس 69 ساله نشان می دهد که او پس از جنگ جهانی اول وارد بیروت شد
کلمات دیگر: