(زمین شناسی) کوه آهکی نوک تیز، صخره ی نوک تیز
aiguille
(زمین شناسی) کوه آهکی نوک تیز، صخره ی نوک تیز
انگلیسی به فارسی
(زمینشناسی) کوه آهکی نوکتیز، صخرهی نوکتیز
متهی سنگ
عجیب
انگلیسی به انگلیسی
• (from french meaning: needle) sharp mountain peak; needle-shaped drill used in masonry
جملات نمونه
1. With friend friend comparing comes, aiguille has an advantage apparently.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با دوست دوستی که مقایسه صورت می گیرد، aiguille به ظاهر یک امتیاز دارد
[ترجمه گوگل]با مقایسه ی دوست دوستانه، ظاهرا Aiguille مزیت دارد
[ترجمه گوگل]با مقایسه ی دوست دوستانه، ظاهرا Aiguille مزیت دارد
2. Aiguille, friendly friend, Jin Zhizhu is time report calculates country's biggest money software business.
[ترجمه ترگمان]Aiguille، دوست صمیمی، جین Zhizhu یک گزارش زمانی است که بزرگ ترین تجارت نرم افزار کشور را محاسبه می کند
[ترجمه گوگل]Aiguille، دوستانه، جین Zhizhu گزارش زمان محاسبه بزرگترین نرم افزار کسب و کار پول در کشور است
[ترجمه گوگل]Aiguille، دوستانه، جین Zhizhu گزارش زمان محاسبه بزرگترین نرم افزار کسب و کار پول در کشور است
3. The author introduces a method of dredging stems in small_bore tubes by flexible aiguille.
[ترجمه ترگمان]نویسنده روشی را برای لایروبی در لوله های دارای _ کوچک با استفاده از aiguille انعطاف پذیر معرفی می کند
[ترجمه گوگل]نویسنده با استفاده از انعطاف پذیری، یک روش از لبه های عمیق در لوله های کوچک را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]نویسنده با استفاده از انعطاف پذیری، یک روش از لبه های عمیق در لوله های کوچک را معرفی می کند
4. Condense force, unite a thought, await the advent of aiguille hour.
[ترجمه ترگمان]نیروی کمکی، با یک فکر، و منتظر ظهور یک ساعت aiguille
[ترجمه گوگل]نیروی کنسانتره، یک ایده را متحد کنید، در انتظار ظهور ساعت آگوئیل است
[ترجمه گوگل]نیروی کنسانتره، یک ایده را متحد کنید، در انتظار ظهور ساعت آگوئیل است
5. The creep of salt deposit often causes oil borehole losing stability, blocking aiguille and demolishing oil well casing, and brings huge economic loss.
[ترجمه ترگمان]خزش نمک ها اغلب باعث از دست رفتن پایداری چاله نفت، مسدود کردن aiguille و خراب کردن بدنه چاه نفت می شود و تلفات عظیم اقتصادی را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]خزش رسوب نمک اغلب باعث می شود که گمانه های نفت از ثبات رهایی یابند، مسدود کردن حفره ای و تخریب پوشش چاه نفت، و زیان های هنگفت اقتصادی
[ترجمه گوگل]خزش رسوب نمک اغلب باعث می شود که گمانه های نفت از ثبات رهایی یابند، مسدود کردن حفره ای و تخریب پوشش چاه نفت، و زیان های هنگفت اقتصادی
6. The hardware is a very important part of manual electric drill, which plays a role as connecting the aiguille .
[ترجمه ترگمان]سخت افزار یک بخش بسیار مهم از مته برقی دستی است که نقش مهمی را ایفا می کند
[ترجمه گوگل]سخت افزار بخشی بسیار مهمی از مته دستی الکتریکی است که نقش اتصال aiguille را ایفا می کند
[ترجمه گوگل]سخت افزار بخشی بسیار مهمی از مته دستی الکتریکی است که نقش اتصال aiguille را ایفا می کند
7. Once kept intense emotion inside the Tsinghua garden in memory giving a lecture, aiguille having kept not famous shore of a lake in memory has a dialogue.
[ترجمه ترگمان]زمانی که احساسات شدید در باغ Tsinghua به یاد سخنرانی می افتاد، aiguille که ساحل معروف دریاچه را در حافظه حفظ نکرده بود گفت و گو دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که احساسات شدید در داخل باغ Tsinghua در حافظه به برگزاری سخنرانی نگه داشته شد، Aiguille نگه داشتن دریاچه معروف در حافظه معروف است گفت و گو است
[ترجمه گوگل]هنگامی که احساسات شدید در داخل باغ Tsinghua در حافظه به برگزاری سخنرانی نگه داشته شد، Aiguille نگه داشتن دریاچه معروف در حافظه معروف است گفت و گو است
کلمات دیگر: