کلمه جو
صفحه اصلی

desalinate

انگلیسی به انگلیسی

• desalt, remove salt (usually from sea water)

جملات نمونه

1. Jordan plans to desalinate sea water from the Gulf of Aqaba to the south, then pump it to population centres in Amman, Irbid, and Zarqa, using its nuclear-derived energy.
[ترجمه ترگمان]آردن قصد دارد تا آب دریا را از خلیج عقبه به جنوب نمک زدایی کند و سپس آن را به مراکز جمعیتی در امان، Irbid و Zarqa پمپاژ کند و از انرژی مشتق شده از هسته ای خود استفاده کند
[ترجمه گوگل]اردن قصد دارد آب دریایی را از خلیج عقابا به جنوب خنثی کند و سپس با استفاده از انرژی هسته ای خود، آن را به مراکز جمعیت در عمان، ایربد و زرقا انتقال دهد

2. So why don't we desalinate more to alleviate shortages and growing water conflicts?
[ترجمه ترگمان]پس چرا ما desalinate برای کاهش کمبود و رو به رشد آب نمک زدایی نکنیم؟
[ترجمه گوگل]پس چرا ما برای کاهش کمبود و افزایش درگیری های آب، بیشتر نمیشود؟

3. The reform and development of journals require to desalinate this criterion.
[ترجمه ترگمان]اصلاح و توسعه مجلات نیازمند نمک زدایی از این معیار است
[ترجمه گوگل]اصلاح و توسعه مجلات نیازمند این معیار است

4. They desalinate wars, beautify hardships and portray the life of soldiers with a poetic flavor.
[ترجمه ترگمان]آن ها desalinate را زیبا می سازند، سختی ها را زیبا جلوه می دهند و زندگی سربازان را با یک طعم شاعرانه به تصویر می کشند
[ترجمه گوگل]آنها جنگ ها را نابود می کنند، سختی ها را زیبا می کنند و زندگی سربازان را با عطر شاعرانه نشان می دهند

5. Calera plans to desalinate the leftover water and sell it.
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای نمک زدایی از باقیمانده آب و فروش آن برنامه ریزی می کنند
[ترجمه گوگل]Calera قصد دارد تا آبهای باقی مانده را دفع کند و آن را فروخته است

6. First, folklore make a space that can desalinate the times background.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، فولکلور فضایی ایجاد می کنند که بتواند پس زمینه زمان را نمک زدایی کند
[ترجمه گوگل]اولا فولکلور فضا را ایجاد می کند که می تواند پس زمینه ها را دفع کند

7. It helps resorts desalinate seawater for drinking, car washes provide spot-free rinse water, aquariums and water parks achieve chemical-free disinfection.
[ترجمه ترگمان]آن کمک می کند که نمک زدایی از آب دریا برای نوشیدن، شستشوی خودرو، آب آبکشی با آب، پارک های آبی و پارک های آبی به ضد عفونی کردن مواد شیمیایی استفاده شود
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا استراحتگاه آب نمک دریا برای نوشیدن، ماشین های شستشو ارائه آب بدون آب بدون نقطه، آکواریوم و پارک های آب به دست آوردن ضد عفونی بدون مواد شیمیایی

8. Energy and the technology to desalinate water are both expensive, and this means that desalinating water can be pretty costly.
[ترجمه ترگمان]انرژی و فن آوری نمک زدایی آب هم گران است و این به این معنی است که آب desalinating می تواند بسیار پرهزینه باشد
[ترجمه گوگل]انرژی و فن آوری برای دفع آب هر دو گران هستند، و این بدان معنی است که آب دفع آب می تواند بسیار پرهزینه باشد

9. The system can desalinate up to 600 liters of brackish water a day.
[ترجمه ترگمان]این سیستم می تواند تا ۶۰۰ لیتر آب شور را در روز نمک زدایی کند
[ترجمه گوگل]این سیستم می تواند 600 لیتر آب شور را در روز تخلیه کند

10. Course content will desalinate inherent concept, carry out modular teaching.
[ترجمه ترگمان]البته محتوای درسی، نمک زدایی از مفهوم ذاتی است و آموزش مدولار را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]محتوای درس مفهوم ذاتی را خنثی می کند، آموزش مدولار را انجام می دهد

11. They are copying functional systems found in nature to provide cooling, generate energy and even to desalinate water.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال نسخه برداری از سیستم های عملکردی هستند که در طبیعت برای تامین سرمایش، تولید انرژی و حتی نمک زدایی از آب پیدا شده اند
[ترجمه گوگل]آنها سیستم های کاربردی موجود در طبیعت را برای تهیه خنک کننده، تولید انرژی و حتی آب نمک زدگی کپی می کنند

12. Various chloasma, cyasma, black spot, sun spot, low-grade peeling spot, various biogliph, anti-sallow, desalinate the low-grade freckle, and those have symptoms of melanin formation.
[ترجمه ترگمان]chloasma مختلف، cyasma، خال سیاه، نقطه خورشید، نقطه peeling کم، biogliph مختلف، نمک زدایی از anti با درجه پایین، و آن هایی که دارای علایم of هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف کولاسما، سیسما، نقطه سیاه، نقطه خورشید، نقطه خراشیدگی کم، بیوگلیف های مختلف، ضد اسپاسم، اسپری شکمبه کم رنگ، و کسانی که دارای علائم تشکیل ملانین هستند

13. Nuclear reactors can be used to generate electricity – but they can also be used to desalinate water.
[ترجمه ترگمان]رآکتورهای هسته ای می توانند برای تولید برق مورد استفاده قرار گیرند - اما همچنین می توانند برای نمک زدایی از آب مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]راکتورهای هسته ای می تواند برای تولید برق استفاده شود - اما آنها همچنین می توانند برای دفع آب استفاده شوند

14. I try to run the fish out by Saturday night if possible and maybe desalinate some salted fish for Sunday if we have it to hand.
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم اگر امکان پذیر باشد و اگر امکان پذیر باشد، اگر امکان پذیر باشد برای یکشنبه ماهی نمک سود شده را برای یک روز یکشنبه تمدید کنم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم ماهی را تا شب شنبه در صورت امکان و شاید برخی از ماهی های شور را برای یکشنبه از بین ببرم اگر ما آن را به دست

پیشنهاد کاربران

نمک زدایی کردن

نمک زدایی


کلمات دیگر: