• concluding section added at the end of a literary work; speech delivered to the audience after the end of a play (also epilogue)
epilog
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Disciple Zhi Xuan had added a 4-page epilog to this ritual text for group offerings. The final version attached.
[ترجمه ترگمان](ونگ ژی)یک مرید ۴ صفحه ای به این مضمون اضافه کرده بود تا این متن را برای ارائه خدمات گروهی به این مراسم اضافه کند نسخه نهایی ضمیمه شده است
[ترجمه گوگل]شاگردی ژی سوان، یک صفحه 4 صفحه ای را به این متن آیینی برای ارائه گروه ها اضافه کرده است نسخه نهایی پیوست شده است
[ترجمه گوگل]شاگردی ژی سوان، یک صفحه 4 صفحه ای را به این متن آیینی برای ارائه گروه ها اضافه کرده است نسخه نهایی پیوست شده است
2. Epilog, the fifth part, educes some issues for us to make lasting and hardworking study on Wittgenstein's later philosophy, for the study is complicated and hard.
[ترجمه ترگمان]Epilog، بخش پنجم، برخی از مسائل را برای ما فراهم می کند تا یک مطالعه سخت و سخت کوش بر روی فلسفه بعدی ویتگنشتاین داشته باشیم، زیرا این مطالعه پیچیده و دشوار است
[ترجمه گوگل]Epilog، بخش پنجم، مسائل مربوط به ما را برای مطالعه طولانی و سختگیرانه در مورد فلسفه بعد ویتگنشتاین، برای مطالعه پیچیده و سخت است
[ترجمه گوگل]Epilog، بخش پنجم، مسائل مربوط به ما را برای مطالعه طولانی و سختگیرانه در مورد فلسفه بعد ویتگنشتاین، برای مطالعه پیچیده و سخت است
3. The thesis consists of introduction, five chapters and epilog.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه شامل معرفی، پنج فصل و epilog است
[ترجمه گوگل]پایان نامه شامل مقدمه، پنج فصل و epilog است
[ترجمه گوگل]پایان نامه شامل مقدمه، پنج فصل و epilog است
4. The epilog of this paper points out the lack of research and future directions.
[ترجمه ترگمان]The این مقاله فقدان تحقیقات و دستورها آینده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فقدان تحقیق و جهت گیری های آینده اشاره شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فقدان تحقیق و جهت گیری های آینده اشاره شده است
5. Epilog explores the family's Literature Features, and briefly analyzes the reasons why the family's Literature can flourish.
[ترجمه ترگمان]Epilog ویژگی های ادبیات خانواده را بررسی می کند و به طور خلاصه دلایلی را تحلیل می کند که چرا ادبیات خانواده می تواند شکوفا شود
[ترجمه گوگل]Epilog ویژگی های ادبی خانواده را بررسی می کند و به طور مختصر دلایل اینکه ادبیات خانواده بتواند شکوفا شود، تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]Epilog ویژگی های ادبی خانواده را بررسی می کند و به طور مختصر دلایل اینکه ادبیات خانواده بتواند شکوفا شود، تحلیل می شود
6. The sixth part is epilog, summarize the contents of this paper and points out some defects at the same time.
[ترجمه ترگمان]قسمت ششم epilog است، محتوای این مقاله را خلاصه کرده و برخی نواقص را در همان زمان بیان می کند
[ترجمه گوگل]قسمت ششم، epilog است، مطالب این مقاله را خلاصه می کند و در عین حال برخی از معایب را نیز ذکر می کند
[ترجمه گوگل]قسمت ششم، epilog است، مطالب این مقاله را خلاصه می کند و در عین حال برخی از معایب را نیز ذکر می کند
7. In the long epilog, thought comment recent news in French the author wants to makes out the practical disadvantages of methodology of the economic approaches to law.
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، فکر کردن در مورد اخباری که اخیرا در فرانسه منتشر شد این است که مولف می خواهد مضرات عملی روش شناسی اقتصادی را به قانون تبدیل کند
[ترجمه گوگل]در مقاله ای که اخیرا در فرانسه منتشر شده است، نویسنده می خواهد معایب عملی روش شناسی رویکردهای اقتصادی به قانون را بیاموزد
[ترجمه گوگل]در مقاله ای که اخیرا در فرانسه منتشر شده است، نویسنده می خواهد معایب عملی روش شناسی رویکردهای اقتصادی به قانون را بیاموزد
8. At last, epilog point out real life meaning and negative-said influence.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، epilog معنای واقعی زندگی و نفوذ منفی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، epilog اشاره به معنای واقعی زندگی و منفی گفت: نفوذ
[ترجمه گوگل]در نهایت، epilog اشاره به معنای واقعی زندگی و منفی گفت: نفوذ
9. The epilog gives a summary of the whole thesis.
[ترجمه ترگمان]The خلاصه ای از کل پایان نامه را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از کل پایان نامه را می نویسد
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از کل پایان نامه را می نویسد
10. In the epilog he recorded that when he finished the section of Praise to the Protector Damchen Dorje Lekpa there was suddenly an earthquake that did not do damage.
[ترجمه ترگمان]در the وی ثبت کرد که هنگامی که قطعه شکر را به پایان رساند، \"خاوند سرپرست\"، \"سرپرست\"، ناگهان زلزله ای رخ داد که خسارتی به بار نیاورد
[ترجمه گوگل]در ضرب و شتم او ضبط کرد که زمانی که قسمت اعظم تقدیر به محافظ دامچن Dorje Lekpa را به پایان رساند، ناگهان زمین لرزه ای رخ داد که باعث آسیب نشد
[ترجمه گوگل]در ضرب و شتم او ضبط کرد که زمانی که قسمت اعظم تقدیر به محافظ دامچن Dorje Lekpa را به پایان رساند، ناگهان زمین لرزه ای رخ داد که باعث آسیب نشد
11. Epilog: Netscape Embraces the Bazaar!
[ترجمه ترگمان]Epilog: نت اسکیپ را در بازار می بینید!
[ترجمه گوگل]Epilog: Netscape به بازار می آید
[ترجمه گوگل]Epilog: Netscape به بازار می آید
12. The paper can be generally divided in to three parts: the prolog, the main text and the epilog.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور کلی به سه بخش تقسیم می شود: the، متن اصلی و the
[ترجمه گوگل]مقاله به طور کلی می تواند به سه بخش تقسیم شود: پرولاگ، متن اصلی و جلد کتاب
[ترجمه گوگل]مقاله به طور کلی می تواند به سه بخش تقسیم شود: پرولاگ، متن اصلی و جلد کتاب
13. The stack pointer must be aligned to 16 bytes, except for leaf functions, in any region of code that isn't part of an epilog or prolog.
[ترجمه ترگمان]اشاره گر پشته باید به ۱۶ بایت باشد، به جز برای توابع برگ، در هر منطقه ای از کد که بخشی از یک epilog یا prolog نیست
[ترجمه گوگل]نشانگر پشته باید به 16 بایت برسد، به جز توابع برگ، در هر منطقه کد که بخشی از یک پرولگ یا پرولاگ نیست
[ترجمه گوگل]نشانگر پشته باید به 16 بایت برسد، به جز توابع برگ، در هر منطقه کد که بخشی از یک پرولگ یا پرولاگ نیست
کلمات دیگر: