کلمه جو
صفحه اصلی

aggregate supply

انگلیسی به انگلیسی

• total supply of goods and services in a national economy that can be used to satisfy aggregate demand

جملات نمونه

1. This aggregate supply curve is of fundamental importance to the macroeconomic policy conclusions often drawn from the rational expectations hypothesis.
[ترجمه ترگمان]این منحنی عرضه کلی از اهمیت بنیادی در نتیجه گیری سیاست اقتصاد کلان برخوردار است که اغلب از فرضیه انتظارات منطقی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]این منحنی عرضه کل اهمیت بنیادی را برای نتیجه گیری سیاست های اقتصاد کلان که اغلب از فرضیه انتظارات عقلایی مطرح می شود، می گیرد

2. Conventional econometric models typically treat aggregate supply only scantily.
[ترجمه ترگمان]مدل های اقتصاد سنجی مرسوم، معمولا فقط scantily را به طور کامل درمان می کنند
[ترجمه گوگل]مدل های اقتصادسنجی معمول معمولا به طور کلی صرفه جویی کمتری را تامین می کنند

3. Referring back to the aggregate supply curve derivation in Fig. 10- it is that is usually attributed to the Keynesians.
[ترجمه ترگمان]با ارجاع به مشتق منحنی عرضه در شکل ۱۰ - این همان چیزی است که معمولا به the نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]با اشاره به مشتق منحنی عرضه در شکل 10، به طور کلی به کینزی ها مربوط می شود

4. What are the determinants of aggregate supply?
[ترجمه ترگمان]عوامل تعیین کننده منبع تغذیه چیست؟
[ترجمه گوگل]عوامل موثر در عرضه کل چیست؟

5. The other part of the debate focuses on aggregate supply.
[ترجمه ترگمان]بخش دیگر بحث بر روی aggregate متمرکز است
[ترجمه گوگل]بخشی دیگر از بحث بر روی عرضه کل تقسیم می شود

6. Can the government influence aggregate supply, and how?
[ترجمه ترگمان]آیا دولت می تواند کل عرضه را تحت تاثیر قرار دهد، و چگونه؟
[ترجمه گوگل]آیا دولت می تواند عرضه کل را تأمین کند و چطور؟

7. In the extreme case where the aggregate supply curve is vertical, the increased money supply will simply lead to higher prices.
[ترجمه ترگمان]در موردی افراطی که در آن منحنی عرضه عمودی عمودی است، تامین مالی افزایش یافته به سادگی منجر به قیمت های بالاتر خواهد شد
[ترجمه گوگل]در موارد شدید که منحنی عرضه کل، عمودی است، افزایش عرضه پول به سادگی منجر به افزایش قیمت خواهد شد

8. What is the shape of the aggregate supply curve?
[ترجمه ترگمان]شکل منحنی عرضه به چه شکل است؟
[ترجمه گوگل]شکل منحنی عرضه کل چیست؟

9. The aggregate supply curve slope can be explained along rational expectations lines due to misperceptions of prices.
[ترجمه ترگمان]شیب منحنی عرضه را می توان در امتداد خطوط انتظارات منطقی به دلیل برداشت های نادرست قیمت ها توضیح داد
[ترجمه گوگل]شیب منحنی عرضه کل می تواند در راستای خطوط انتظار منطقی به دلیل درک اشتباهات قیمت توضیح داده شود

10. What is the relationship between aggregate supply and production function?
[ترجمه ترگمان]رابطه بین عرضه انبوه و تابع تولید چیست؟
[ترجمه گوگل]رابطه بین عرضه کل و عملکرد تولید چیست؟

11. Aggregate Supply - The combined supply of all sellers in a market.
[ترجمه ترگمان]زنجیره تامین - تامین ترکیبی همه فروشندگان در یک بازار
[ترجمه گوگل]عرضه انباشته - عرضه ترکیبی از همه فروشندگان در بازار است

12. Dynamic Effect Analysis on Aggregate Supply, Aggregate Demand and Economic Policies AD - AS model match China's data?
[ترجمه ترگمان]تحلیل اثر پویا بر کل عرضه، مطالبات جامع و سیاست های اقتصادی بعد از میلاد - به عنوان مدل با داده های چین مطابقت دارد؟
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل اثر پویا در عرضه انباشتگی، تقاضای جمع و سیاست های اقتصادی AD - AS مدل داده ها چین؟

13. Aggregate demand is falling sharply below aggregate supply.
[ترجمه ترگمان]میزان کل تقاضا به شدت در حال کاهش است
[ترجمه گوگل]تقاضای کل تقاضا به شدت کاهش پیدا می کند

14. Here one is dealing with the determinants of aggregate supply and demand for national output.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یکی با عوامل تعیین کننده عرضه و تقاضا برای خروجی ملی سروکار دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا یکی از عوامل تعیین کننده عرضه و تقاضا برای تولید ملی است

15. Therefore the aim is to develop a mainstream model which comprehensively addresses aggregate supply.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هدف توسعه یک مدل اصلی است که کل عرضه را مورد خطاب قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین هدف این است که یک مدل جریان اصلی را توسعه دهیم که جامعۀ عرضه کل را در نظر بگیرد

پیشنهاد کاربران

aggregate supply ( اقتصاد )
واژه مصوب: عرضۀ هم افزود
تعریف: کل مقدار عرضۀ کالا و خدمات تولیدشده در اقتصاد، با سطح قیمت معین، در مدت زمان مشخص


کلمات دیگر: