کلمه جو
صفحه اصلی

flameout


(قطع اشتعال در موتور جت هواپیما در اثر عیب فنی یا وضع جوی) خفگی، متوقف ساختن موتور هواپیما

انگلیسی به فارسی

متوقف ساختن موتور هواپیما


شعله ور شدن، متوقف ساختن موتور هواپیما


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: flame-outs
• : تعریف: failure of the combustion of a jet engine while the aircraft is in flight.

• failure of a jet engine
fail

جملات نمونه

1. As to kitchen secure, the flameout protection of gas stove is an important barrier.
[ترجمه ترگمان]در مورد امنیت آشپزخانه، حفاظت flameout از اجاق گاز یک مانع مهم است
[ترجمه گوگل]در مورد آشپزخانه امن، حفاظت از شعله ور کردن اجاق گاز مانع مهمی است

2. Flameout reboiler go on cooking after flameout, save money, save time, free your hand and heart!
[ترجمه ترگمان]Flameout reboiler پس از flameout به آشپزی ادامه می دهند، پول پس انداز می کنند، وقت صرفه جویی می کنند، دست و قلب شما را آزاد می کنند!
[ترجمه گوگل]Flameout reboiler رفتن به پخت و پز پس از flameout، صرفه جویی در هزینه، صرفه جویی در وقت، دست و قلب خود را آزاد کنید!

3. Use the characteristic of the flameout reboiler, after boil the fresh soup. you can even use it as a boiler which is no need energy sources.
[ترجمه ترگمان]از ویژگی of reboiler بعد از جوش خوردن سوپ تازه استفاده کنید حتی می توانید از آن به عنوان یک دیگ بخار استفاده کنید که نیازی به منابع انرژی ندارد
[ترجمه گوگل]پس از جوشاندن سوپ تازه، از ویژگی های reboiler flameout استفاده کنید شما حتی می توانید آن را به عنوان یک دیگ بخار استفاده کنید که نیازی به منابع انرژی ندارد

4. Entire flameout, the automatic flame patented technology ( gas - saving is thorough, ignition to be more convenient ).
[ترجمه ترگمان]کل flameout، شعله اتوماتیک تکنولوژی (صرفه جویی در گاز، کامل بودن، احتراق برای راحت تر بودن)است
[ترجمه گوگل]تمام شعله های آتش، فن آوری اختراع شعله اتوماتیک (صرفه جویی در گاز کامل است، احتراق را راحت تر است)

5. Presents a torsional vibration model during the flameout of a cylinder with the system matrix method.
[ترجمه ترگمان]ارایه یک مدل ارتعاش پیچشی در طول the یک سیلندر با روش ماتریس سیستم
[ترجمه گوگل]مدل لرزش پیچشی را در طی شعله ور شدن سیلندر با روش ماتریس سیستم ارائه می دهد

6. Protector of additional and accident flameout, prevent contingency happening effectively.
[ترجمه ترگمان]سرپرست of اضافی و تصادفی، از وقوع تصادف به طور موثر جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]حفاظت از شعله اضافی و تصادف، جلوگیری از احتمالی اتفاق می افتد به طور موثر

7. But, in downhill road, brake gave trouble, and engine cannot flameout, situation is extremely dangerous.
[ترجمه ترگمان]اما در جاده سراشیبی، ترمز دچار مشکل شده است و موتور نمی تواند flameout کند، وضعیت بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]اما، در جاده سرازیری، ترمز مشکلی ایجاد کرده و موتور نمیتواند شعله ور شود، وضعیت بسیار خطرناک است

8. Even while playing on a gimpy ankle, Dirk Nowitzki seems to have regained the confidence he lost during last season's first-round flameout against Golden State.
[ترجمه ترگمان]حتی در حالی که تیرک Nowitzki در حین بازی بر روی قوزک پا، اعتماد خود را به دست آورده است که در طی دور اول سال گذشته در برابر دولت طلایی از دست داده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که حتی در حال بازی کردن در مچ پا، دیرک نوزیتسکی، اعتماد به نفس وی را در فینال دور اول مرحله مقدماتی جام جهانی در برابر دولت طلایی، از دست داده است

9. The hydraulic turning system can make turning by hand after the engine flameout.
[ترجمه ترگمان]سیستم چرخش هیدرولیکی می تواند با دست بعد از the موتور روشن شود
[ترجمه گوگل]سیستم چرخش هیدرولیکی می تواند بعد از شعله ور شدن موتور بوسیله دست به چرخش تبدیل شود

10. After this test we can calculate: it takes 40 minutes to braise a chook by a normal boiler, but it is only need 15 minutes by the flameout reboiler.
[ترجمه ترگمان]بعد از این آزمایش می توانیم محاسبه کنیم: ۴۰ دقیقه طول می کشد تا یک دیگ بخار معمولی را از یک دیگ معمولی عبور دهد، اما تنها ۱۵ دقیقه طول می کشد تا the reboiler برسد
[ترجمه گوگل]بعد از این آزمون می توانیم محاسبه کنیم: 40 دقیقه طول می کشد تا یک بوک بویلر معمولی را بجوشانیم، اما این فقط 15 دقیقه طول می کشد توسط فریزر بازتابنده

11. At the same time, the strong heat preservation function of the flameout reboiler makes it easy for you and your family to have fresh and hot food anytime you back home.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، عملکرد قوی نگهداری گرمای of reboiler باعث می شود که شما و خانواده تان هر زمان که به خانه برمی گردند، غذای تازه و داغ داشته باشند
[ترجمه گوگل]در عین حال، تابع حفظ حرارتی قوی از reboiler flameout باعث می شود که شما و خانواده تان هر روز در خانه به غذای تازه و گرم بپردازید

12. The safety switch controlling the ignition circuit in gas engine and flameout magnetic valve in diesel engine is used in air brake system to realize the automatic protect.
[ترجمه ترگمان]سوییچ ایمنی کنترل مدار اشتعال در موتور گازی و valve مغناطیسی flameout در موتور دیزلی در سیستم ترمز هوایی برای تحقق حفاظت اتوماتیک استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سوئیچ ایمنی کنترل مدار جرقه در موتور گاز و سوپاپ مغناطیسی در موتور دیزل در سیستم ترمز هوا برای تحقق بخشیدن به حفاظت اتوماتیک استفاده می شود

13. When they across a the Alps, 3 engine the plane are abrupt flameout.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها از کوه های آلپ عبور می کنند، ۳ موتور هواپیما flameout است
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها در سراسر آلپ، 3 موتور هواپیما فریاد زده است

14. The fire flamed out when the wind blew again.
[ترجمه ترگمان]وقتی باد دوباره می وزید، آتش زبانه می کشید
[ترجمه گوگل]آتش سوزی زمانی که باد دوباره منفجر شد

15. She beat the flames out with her bare hands.
[ترجمه ترگمان]با دست خالی آتش را شکست
[ترجمه گوگل]او شعله هایش را با دست های ناپاکش شکست

16. The movement flamed out in the 1990's.
[ترجمه ترگمان]جنبش در دهه ۱۹۹۰ شعله ور شد
[ترجمه گوگل]این جنبش در سال 1990 افتاد

17. Mary flamed out when Jim angered her.
[ترجمه ترگمان]وقتی جیم او را عصبانی کرد، مری زبانه کشید
[ترجمه گوگل]مری وقتی که جیم خشمگین شد فریاد زد

18. The signal flamed out on the hilltop.
[ترجمه ترگمان]صدا در بالای تپه زبانه کشید
[ترجمه گوگل]سیگنال بر روی تپه تلالو افتاد

19. Jane blew the flame out.
[ترجمه ترگمان] جین آتیش رو خاموش کرد
[ترجمه گوگل]جین شعله را منفجر کرد

20. The engine flamed out.
[ترجمه ترگمان]موتور خاموش شد
[ترجمه گوگل]موتور فوران کرد

21. We beat the flames out.
[ترجمه ترگمان]شعله های آتش را خاموش می کنیم
[ترجمه گوگل]ما شعله ها را از بین بردیم

22. His anger suddenly flamed out.
[ترجمه ترگمان]ناگهان خشمش زبانه کشید
[ترجمه گوگل]خشم او ناگهان فوران کرد

23. He called the aircraft and was advised that both engines had flamed out and that a forced landing would be necessary.
[ترجمه ترگمان]او هواپیما را صدا زد و توصیه شد که هر دو ماشین شعله ور شده اند و فرود اجباری لازم خواهد بود
[ترجمه گوگل]او این هواپیما را نام برد و توصیه شد که هر دو موتور از بین رفته و فرود اجباری ضروری بود

24. His breath kindleth coals, and a flame out of his mouth.
[ترجمه ترگمان]نفسش گل انداخته بود و زبانه های آتش از دهانش بیرون می زد
[ترجمه گوگل]نفس او زغال سنگ را آتش می زند و شعله ای از دهانش می گذارد

25. Your undying faith is what keep the flame out of love alive.
[ترجمه ترگمان]ایمان زنده تو چیزی است که شعله عشق را از عشق بیرون نگه می دارد
[ترجمه گوگل]ایمان بی پایان شما این است که شعله را از عشق زنده نگه می دارد

26. You undying faith is what keeps the flame out of love alive.
[ترجمه ترگمان]ایمان جاودان چیزی است که شعله عشق را زنده نگه می دارد
[ترجمه گوگل]شما بی ادب ایمان چیزی است که شعله را از عشق زنده نگه می دارد

27. Your undying faith is what keeps the flame out of love alive.
[ترجمه ترگمان]ایمان جاودان شما چیزی است که شعله عشق را زنده نگه می دارد
[ترجمه گوگل]ایمان بی پایان شما این است که شعله را از عشق زنده نگه می دارد

28. You need not flame out so much.
[ترجمه ترگمان] زیاد دلت نمیخواد شعله بکشی
[ترجمه گوگل]شما لازم نیست شعله را خیلی زیاد

پیشنهاد کاربران

شکستن خوردن
موفق نشدن


کلمات دیگر: