روانشناسى : جدایى زدایى
desegregation
روانشناسى : جدایى زدایى
انگلیسی به انگلیسی
• act of eliminating segregation, removal (of laws, customs, etc.) that separate two different races
جملات نمونه
1. school desegregation was accomplished with difficulty
منع جداسازی در مدارس به سختی انجام می شد.
2. Desegregation may be harder to enforce in rural areas.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد مخدر در مناطق روستایی دشوار است
[ترجمه گوگل]جداسازی در مناطق روستایی ممکن است سخت تر باشد
[ترجمه گوگل]جداسازی در مناطق روستایی ممکن است سخت تر باشد
3. As school desegregation is more fully implemented, only the most isolated suburbs will remain exempt.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لغو تبعیض نژادی در مدرسه به طور کامل اجرا می شود، تنها حومه شهر منزوی خواهد بود
[ترجمه گوگل]همانگونه که تقسیم بندی مدرسه بیشتر به طور کامل اجرا می شود، تنها حومه های منزوی تر، معاف می شوند
[ترجمه گوگل]همانگونه که تقسیم بندی مدرسه بیشتر به طور کامل اجرا می شود، تنها حومه های منزوی تر، معاف می شوند
4. Currently, a court-ordered desegregation plan mandates that no single ethnicity can constitute more than 40 percent of a school.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، یک طرح لغو تبعیض نژادی به دادگاه دستور می دهد که هیچ قومیتی نمی تواند بیش از ۴۰ درصد از یک مدرسه را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، یک طرح جداگانه حکم دادگاه مستلزم آن است که هیچ اقلیت نژادی نمی تواند بیش از 40 درصد مدرسه را تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، یک طرح جداگانه حکم دادگاه مستلزم آن است که هیچ اقلیت نژادی نمی تواند بیش از 40 درصد مدرسه را تشکیل دهد
5. Mandated desegregation of public schools.
[ترجمه ترگمان]لغو تبعیض نژادی در مدارس دولتی
[ترجمه گوگل]تقسیم مدارس دولتی مجاز است
[ترجمه گوگل]تقسیم مدارس دولتی مجاز است
6. The chancery court issued a restraining order forbidding desegregation in September.
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی حکم منع لغو تبعیض نژادی را در ماه سپتامبر صادر کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه دادگاه یک دستورالعمل محرمانه برای ممنوعیت جداسازی در ماه سپتامبر صادر کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه دادگاه یک دستورالعمل محرمانه برای ممنوعیت جداسازی در ماه سپتامبر صادر کرد
7. Although we have approved desegregation plans involving magnet schools of this conventional definition, the District Court found this insufficient.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما طرح های تبعیض نژادی را تایید کرده ایم که شامل مدارس آهن ربا در این تعریف مرسوم است، دادگاه منطقه این مساله را ناکافی یافت
[ترجمه گوگل]اگر چه ما برنامه های جداسازی را با مدارس مغناطیسی از این تعریف متعارف تایید کرده ایم، دادگاه منطقه این را ناکافی دانست
[ترجمه گوگل]اگر چه ما برنامه های جداسازی را با مدارس مغناطیسی از این تعریف متعارف تایید کرده ایم، دادگاه منطقه این را ناکافی دانست
8. Despite desegregation, the old, overwhelming sense of adversity has returned.
[ترجمه ترگمان]علی رغم لغو تبعیض نژادی، حس تلخ و سخت مصیبت بازگشته است
[ترجمه گوگل]علیرغم جداسازی بخش، احساس قدیمی و غیرواقعی از بدبختی، بازگشت کرده است
[ترجمه گوگل]علیرغم جداسازی بخش، احساس قدیمی و غیرواقعی از بدبختی، بازگشت کرده است
9. Soon, the desegregation of education became front-page news again and forced the Kennedy administration to respond with force.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود، لغو تبعیض نژادی دوباره اخبار صفحه اول شد و دولت کندی را وادار به واکنش با زور کرد
[ترجمه گوگل]به زودی، تقسیم ادغام آموزش و پرورش اخبار دوباره به صفحه اول رسید و مجبور شد دولت کندی را به زور پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]به زودی، تقسیم ادغام آموزش و پرورش اخبار دوباره به صفحه اول رسید و مجبور شد دولت کندی را به زور پاسخ دهد
10. The school desegregation crisis persisted after Little Rock, as southern states searched for ways to maintain de jure segregation.
[ترجمه ترگمان]لغو تبعیض نژادی در مدارس بعد از صخره کوچک ادامه داشت، چرا که ایالت های جنوبی به دنبال راه هایی برای حفظ تبعیض نژادی بودند
[ترجمه گوگل]بحران جداسازی مدرسه همچنان پس از لیتل راک ادامه یافت، زیرا ایالت های جنوبی به دنبال راه هایی برای حفظ استقلال قانونی بود
[ترجمه گوگل]بحران جداسازی مدرسه همچنان پس از لیتل راک ادامه یافت، زیرا ایالت های جنوبی به دنبال راه هایی برای حفظ استقلال قانونی بود
11. Court orders and other government actions eventually forced desegregation of both.
[ترجمه ترگمان]دستورها دادگاه و دیگر اقدامات دولت در نهایت باعث لغو تبعیض نژادی هر دو کشور شده است
[ترجمه گوگل]دستور دادگاه و سایر اقدامات دولتی در نهایت مجبور ساختن جداسازی هر دو را مجاز می دانند
[ترجمه گوگل]دستور دادگاه و سایر اقدامات دولتی در نهایت مجبور ساختن جداسازی هر دو را مجاز می دانند
12. Until last week's pronouncement on school desegregation, he had not addressed himself directly to the problem at all—and he still has not spoken out on the broader aspects of civil rights.
[ترجمه ترگمان]تا هفته گذشته در مورد لغو تبعیض نژادی در مدارس، او مستقیما خود را به این مساله نپرداخته بود - و هنوز در مورد جنبه های وسیع تر حقوق مدنی صحبت نکرده است
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر هفته گذشته در مورد عدم تقسیم بندی مدرسه، او به طور مستقیم به این مسئله توجه نکرد و هنوز در مورد جنبه های گسترده حقوق مدنی صحبت نکرده است
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر هفته گذشته در مورد عدم تقسیم بندی مدرسه، او به طور مستقیم به این مسئله توجه نکرد و هنوز در مورد جنبه های گسترده حقوق مدنی صحبت نکرده است
13. In 197 when a court-ordered desegregation drive began, his public-school friends started waking up at five o'clock to be bussed to new schools across town.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ زمانی که یک لغو تبعیض نژادی در دادگاه آغاز شد، دوستان مدرسه دولتی او شروع به بیدار شدن در ساعت پنج کردند تا با اتوبوس به مدارس جدیدی در سرتاسر شهر برده شوند
[ترجمه گوگل]در سال 197، هنگامی که یک دیسکگرایی دستور دادستان صادر شد، دوستانش در مدرسه عمومی خود، از ساعت 5 صبح بیدار شدند تا به مکاتب جدید در سراسر شهر سفر کنند
[ترجمه گوگل]در سال 197، هنگامی که یک دیسکگرایی دستور دادستان صادر شد، دوستانش در مدرسه عمومی خود، از ساعت 5 صبح بیدار شدند تا به مکاتب جدید در سراسر شهر سفر کنند
14. After years of court-ordered desegregation, the school district will appear before the U. S. Supreme Court next Monday, arguing that it should be allowed to use the same system voluntarily .
[ترجمه ترگمان]پس از سال ها لغو تبعیض نژادی در دادگاه، منطقه مدرسه در برابر U ظاهر خواهد شد اس دادگاه عالی دوشنبه آینده اعلام کرد که این دادگاه باید به طور داوطلبانه از همان سیستم استفاده کند
[ترجمه گوگل]پس از سالها اختلاف در تقسیم دادگاه، منطقه مدرسه قبل از روز جمعه دیوان عالی ایالات متحده آمریکا ظاهر می شود و می گوید که باید مجاز به استفاده از همان سیستم به طور داوطلبانه باشد
[ترجمه گوگل]پس از سالها اختلاف در تقسیم دادگاه، منطقه مدرسه قبل از روز جمعه دیوان عالی ایالات متحده آمریکا ظاهر می شود و می گوید که باید مجاز به استفاده از همان سیستم به طور داوطلبانه باشد
پیشنهاد کاربران
جدایی زدایی
تفکیک زدایی
ادغام نژادها
ویکی پدیا:
Desegregation is the process of ending the separation of two groups, usually referring to races.
ادغام نژادها فرایند پایان دادن به جدایی دو گروه است که معمولا به نژادها اشاره دارد.
ویکی پدیا:
Desegregation is the process of ending the separation of two groups, usually referring to races.
ادغام نژادها فرایند پایان دادن به جدایی دو گروه است که معمولا به نژادها اشاره دارد.
کلمات دیگر: