• salary equivalent to the amount of work one has done
equal pay for equal work
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I'm all in favour of equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]من همه طرفدار حقوق برابر برای کار برابر هستم
[ترجمه گوگل]من همگی به نفع حقوق برابر برای کار برابر هستم
[ترجمه گوگل]من همگی به نفع حقوق برابر برای کار برابر هستم
2. Everyone, without discrimination, has the right to equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]هر کس بدون تبعیض دارای حق مساوی حقوق برابر برای کار برابر است
[ترجمه گوگل]هر کس بدون تبعیض، حق برابر برای کار برابر را دارد
[ترجمه گوگل]هر کس بدون تبعیض، حق برابر برای کار برابر را دارد
3. That women demand equal pay for equal work?
[ترجمه ترگمان]این زنان خواستار حقوق برابر برای کار برابر هستند؟
[ترجمه گوگل]این زنان تقاضای برابر برای کار برابر را می پردازند؟
[ترجمه گوگل]این زنان تقاضای برابر برای کار برابر را می پردازند؟
4. Equal pay for equal work is a laudable principle.
[ترجمه ترگمان]حقوق برابر برای کار برابر یک اصل قابل ستایشی است
[ترجمه گوگل]پرداخت برابر برای کار برابر، یک اصل قابل ستایش است
[ترجمه گوگل]پرداخت برابر برای کار برابر، یک اصل قابل ستایش است
5. Equal pay for equal work is deeply ingrained in the human psycheand for good reason (even though it doesn't always play itself outin the workplace).
[ترجمه ترگمان]دست مزد برابر برای کار برابر عمیقا در the انسانی به دلیل خوبی ریشه دارد (اگر چه همیشه خودش را در محیط کار بازی نمی کند)
[ترجمه گوگل]پرداخت مساوی برای کار برابر، عمیقا در روان انسان و به دلایلی (حتی اگر همیشه در محیط کار خود در خارج از محیط کار قرار نگیرد) تقویت شود
[ترجمه گوگل]پرداخت مساوی برای کار برابر، عمیقا در روان انسان و به دلایلی (حتی اگر همیشه در محیط کار خود در خارج از محیط کار قرار نگیرد) تقویت شود
6. The firm should distribute on the principle of equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]این شرکت باید اصول حقوق برابر برای کار برابر را توزیع کند
[ترجمه گوگل]شرکت باید بر مبنای اصل حقوق برابر برای کار برابر توزیع کند
[ترجمه گوگل]شرکت باید بر مبنای اصل حقوق برابر برای کار برابر توزیع کند
7. Men and women enjoy equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان از حقوق برابر برای کار برابر لذت می برند
[ترجمه گوگل]مردان و زنان از حقوق برابر برای کار برابر استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مردان و زنان از حقوق برابر برای کار برابر استفاده می کنند
8. For these women who rarely had a choice about whether or not to work for pay, "equal pay for equal work" could have been an idea they shared with feminists.
[ترجمه ترگمان]برای این زنان که به ندرت در مورد اینکه آیا برای پرداخت پول کار کنند یا نه، \"حقوق برابر برای کار برابر\" می تواند ایده ای بوده باشد که آن ها با feminists اشتراک گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]برای این زنان که به ندرت انتخابی در مورد اینکه آیا برای پرداخت حقوق کار می کنند، «پرداخت برابر برای کار برابر» می تواند ایده ای باشد که با فمینیست ها به اشتراک گذاشته شود
[ترجمه گوگل]برای این زنان که به ندرت انتخابی در مورد اینکه آیا برای پرداخت حقوق کار می کنند، «پرداخت برابر برای کار برابر» می تواند ایده ای باشد که با فمینیست ها به اشتراک گذاشته شود
9. Women demand equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]زنان خواستار حقوق برابر برای کار برابر هستند
[ترجمه گوگل]زنان حقوق برابر برای کار برابر را تقاضا می کنند
[ترجمه گوگل]زنان حقوق برابر برای کار برابر را تقاضا می کنند
10. The Treaty of Rome states that men and women shall receive equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]پیمان رم نشان می دهد که مردان و زنان حقوق مساوی برای کار برابر دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در پیمان رم بیان می شود که مردان و زنان باید برای کار برابر برابر به دست آورند
[ترجمه گوگل]در پیمان رم بیان می شود که مردان و زنان باید برای کار برابر برابر به دست آورند
11. And that's why we cut taxes for 95 percent of working families, and passed a law to help make sure women earn equal pay for equal work in the United States of America.
[ترجمه ترگمان]و به همین دلیل است که ما مالیات را برای ۹۵ درصد خانواده های کارگر کاهش می دهیم و قانونی را تصویب می کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که زنان حقوق برابر برای کار برابر در ایالات متحده آمریکا کسب می کنند
[ترجمه گوگل]و به همین دلیل است که ما 95 درصد از خانواده های کار را کاهش می دهیم و قانون را به منظور اطمینان از اینکه حقوق برابر برای کار برابر در ایالات متحده آمریکا به دست می آوریم، تصویب کردیم
[ترجمه گوگل]و به همین دلیل است که ما 95 درصد از خانواده های کار را کاهش می دهیم و قانون را به منظور اطمینان از اینکه حقوق برابر برای کار برابر در ایالات متحده آمریکا به دست می آوریم، تصویب کردیم
12. Lead researcher Eric Campbell says he suspects that, "Major systemic changes will be needed if we ever hope to achieve the ideal of equal pay for equal work in academic medicine. "
[ترجمه ترگمان]اریک کمپبل، محقق ارشد، می گوید: \" اگر ما امیدوار باشیم به ایده آل حقوق برابر برای کار برابر در پزشکی آکادمیک دست یابیم، تغییرات عمده سیستمیک مورد نیاز خواهد بود \"
[ترجمه گوگل]اریک کمپبل، سرپرست ارشد، می گوید که او مظنون به این موضوع است: 'اگر ما همیشه امیدواریم که حقوق برابر برای حقوق برابر در پزشکی دانشگاهی به دست آید، تغییرات عمده سیستمیک ضروری خواهد بود '
[ترجمه گوگل]اریک کمپبل، سرپرست ارشد، می گوید که او مظنون به این موضوع است: 'اگر ما همیشه امیدواریم که حقوق برابر برای حقوق برابر در پزشکی دانشگاهی به دست آید، تغییرات عمده سیستمیک ضروری خواهد بود '
13. The principal fallacy centers on the workplace and concept of equal pay for equal work .
[ترجمه ترگمان]The اصلی در محل کار و مفهوم دست مزد برابر برای کار برابر
[ترجمه گوگل]اشتباه اصلی در محل کار و مفهوم پرداخت برابر برای کار برابر است
[ترجمه گوگل]اشتباه اصلی در محل کار و مفهوم پرداخت برابر برای کار برابر است
14. He knew in advance that the topic of the meeting this time was equal pay for equal work.
[ترجمه ترگمان]او از قبل می دانست که موضوع جلسه این بار برابر با دست مزد برابر است
[ترجمه گوگل]او پیش از آن می دانست که موضوع جلسه در این زمان برابر با حقوق برابر بود
[ترجمه گوگل]او پیش از آن می دانست که موضوع جلسه در این زمان برابر با حقوق برابر بود
کلمات دیگر: