رگه رگه کردن، خط خط کردن، نقطه نقطه کردن، خال، راه راه، برفک
flecked
رگه رگه کردن، خط خط کردن، نقطه نقطه کردن، خال، راه راه، برفک
انگلیسی به فارسی
از بین رفته، رگه رگه کردن، خط خط کردن، نقطه نقطه کردن
انگلیسی به انگلیسی
• covered with flecks, spotted, speckled, streaked
if a surface is flecked with small marks, it is covered with them.
if a surface is flecked with small marks, it is covered with them.
جملات نمونه
1. blood had flecked the snow
خون برف ها را لکه لکه کرده بود.
2. His hair was increasingly flecked with grey.
[ترجمه ترگمان]موهایش را با موهای خاکستری رنگی پوشانده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به طور فزاینده ای با خاکستری پر شده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به طور فزاینده ای با خاکستری پر شده بود
3. The fabric was red, flecked with gold.
[ترجمه ترگمان]پارچه قرمز بود، رگه رگه از طلا داشت
[ترجمه گوگل]پارچه قرمز بود و با طلا پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]پارچه قرمز بود و با طلا پوشیده شده بود
4. It's a dark grey material but it's flecked with white.
[ترجمه ترگمان]این یک ماده خاکستری تیره است، اما از سفیدی آن رگه رگه است
[ترجمه گوگل]این یک ماده خاکستری تیره است اما سفید است
[ترجمه گوگل]این یک ماده خاکستری تیره است اما سفید است
5. The bird's breast is flecked with brown.
[ترجمه ترگمان]سینه پرنده از رنگ قهوه ای پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]پستان پرنده دارای قهوه ای است
[ترجمه گوگل]پستان پرنده دارای قهوه ای است
6. His hair was flecked with paint.
[ترجمه ترگمان]موهایش از رنگ نقاشی شده بود
[ترجمه گوگل]موهای او با رنگ رنگ شد
[ترجمه گوگل]موهای او با رنگ رنگ شد
7. The sea was flecked with foam.
[ترجمه ترگمان]آب از کف دریا سرازیر شده بود
[ترجمه گوگل]دریا فوم بود
[ترجمه گوگل]دریا فوم بود
8. The irises were of flecked grey.
[ترجمه ترگمان]The از خاکستری لکه های خون دیده می شدند
[ترجمه گوگل]عصبانیت ها به رنگ خاکستری رنگ شده بود
[ترجمه گوگل]عصبانیت ها به رنگ خاکستری رنگ شده بود
9. Mud and rain flecked the car windows.
[ترجمه ترگمان]باران و باران پنجره های اتومبیل را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]گودال و باران پنجره های ماشین را لرزاند
[ترجمه گوگل]گودال و باران پنجره های ماشین را لرزاند
10. It was flecked cloth with zips down the side of the jacket - which looked absolutely horrible - and peg trousers.
[ترجمه ترگمان]پارچه قرمز رنگی داشت که در طرف آن کت و شلوار پوشیده شده بود - که به نظر می رسید شلوار پاره و پاره است
[ترجمه گوگل]این پارچه با روکش های کمر جلوی ژاکت - که به نظر کاملا وحشتناک بود - و شلوار پاشنه بلند بود
[ترجمه گوگل]این پارچه با روکش های کمر جلوی ژاکت - که به نظر کاملا وحشتناک بود - و شلوار پاشنه بلند بود
11. Her eyes plunged to a russet flecked deep green when she talked about him.
[ترجمه ترگمان]وقتی راجع به او صحبت می کرد، چشمانش به رنگ حنایی رنگ سبز رنگی سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]وقتی او درباره او صحبت کرد چشمانش به یک کاسه سبز شد که عمیق به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]وقتی او درباره او صحبت کرد چشمانش به یک کاسه سبز شد که عمیق به نظر می رسید
12. A timbale of couscous flecked with bits of red and yellow pepper provided a friendly side companion.
[ترجمه ترگمان]A از couscous که در اثر فلفل قرمز و زرد رنگ به خود گرفته بود، همراه با مقداری فلفل قرمز و زرد رنگ همراه داشت
[ترجمه گوگل]یک گلدان کوسکوس که با بیت های فلفل قرمز و زرد رنگ شده بود یک همسایگان دوستانه را فراهم کرد
[ترجمه گوگل]یک گلدان کوسکوس که با بیت های فلفل قرمز و زرد رنگ شده بود یک همسایگان دوستانه را فراهم کرد
13. These majestic stones, flecked with orange and white lichen, are the last of thousands that once littered the prehistoric landscape.
[ترجمه ترگمان]این سنگ های بزرگ، که با گل سنگ فرش نارنجی و سفید پوشیده شده بودند، آخرین of بودند که زمانی منظره ماقبل تاریخ را پر کرده بودند
[ترجمه گوگل]این سنگ های با شکوه که با لایه های نارنجی و سفید رنگ شده اند آخرین هزاران نفر از مردم هستند که یک چشم انداز ماقبل تاریخ را پر کرده اند
[ترجمه گوگل]این سنگ های با شکوه که با لایه های نارنجی و سفید رنگ شده اند آخرین هزاران نفر از مردم هستند که یک چشم انداز ماقبل تاریخ را پر کرده اند
14. Chunky flecked roll neck sweater, £9 in black or grey with white flecks.
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت یقه گرد دار، ۹ پوند به رنگ سیاه یا خاکستری با تراشه های سفید
[ترجمه گوگل]شلوار جین گردن رول، 9 پوند در سیاه و سفید یا خاکستری با پرده سفید
[ترجمه گوگل]شلوار جین گردن رول، 9 پوند در سیاه و سفید یا خاکستری با پرده سفید
15. The orange molasses glaze is flecked with mustard seeds to give it texture and flavor.
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل سفید شده است تا بافت و طعم آن را به دست آورد
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل سفید شده است تا بافت و طعم آن را به دست آورد
کلمات دیگر: