تحت تاثیر نیروی مرکز گریز قرار دادن، در دستگاه مرکز گریز قرار دادن
centrifugalize
تحت تاثیر نیروی مرکز گریز قرار دادن، در دستگاه مرکز گریز قرار دادن
انگلیسی به فارسی
تحتتأثیر نیروی مرکز گریز قرار دادن، در دستگاه مرکز گریز قرار دادن
سانتریفیوژ کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: centrifugalizes, centrifugalizing, centrifugalized
حالات: centrifugalizes, centrifugalizing, centrifugalized
• : تعریف: to centrifuge.
• draw away from a center, proceed from the center; separate (liquids) by spinning on an axis
کلمات دیگر: