کلمه جو
صفحه اصلی

flavouring


چاشنی، چیزی که برای خوش مزه کردن ومعطر کردن بکارمی رود

انگلیسی به فارسی

چاشنی، چیزی که برای خوشمزه کردن و معطر کردن به‌کار می‌رود


طعم دهنده، چاشنی


انگلیسی به انگلیسی

• seasoning, spice, flavor (alternate spelling for flavoring)
flavouring is a substance used in food or drink to give it a particular taste.

جملات نمونه

1. Add a few drops of peppermint flavouring.
[ترجمه ترگمان]چند قطره از نعناع را به آن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]چند قطره طعم نعناع را اضافه کنید

2. Contains no artificial colouring or flavouring.
[ترجمه ترگمان]هیچ رنگ مصنوعی و یا flavouring مصنوعی نیست
[ترجمه گوگل]حاوی هیچ رنگ آمیزی یا طعم مصنوعی نیست

3. This yoghurt contains no artificial flavouring or colouring.
[ترجمه ترگمان]ماست شامل هیچ رنگ یا رنگ مصنوعی نیست
[ترجمه گوگل]این ماست حاوی طعم دهنده یا رنگ آمیزی مصنوعی نیست

4. Plain mixed peppercorns make an excellent flavouring for venison.
[ترجمه ترگمان]غذاهای مخلوط ساده و ساده، غذای عالی برای شکار درست می کنند
[ترجمه گوگل]پودر فلفل قرمز مخلوط می شود طعم عالی برای زالو

5. Get the habit of flavouring with mild spices, herbs and other natural seasonings.
[ترجمه ترگمان]عادت غذا خوردن با ادویه ملایم، گیاهان و دیگر چاشنی طبیعی را به خود جلب کنید
[ترجمه گوگل]عادت طعم با ادویه های ملایم، گیاهان و سایر ادویه های طبیعی را دریافت کنید

6. The most usual flavouring additions are spices, peppercorns and nuts, especially pistachios.
[ترجمه ترگمان]معمول ترین additions flavouring ادویه، peppercorns و آجیل است، به خصوص پسته
[ترجمه گوگل]معمول ترین افزودنی های طعم دهنده، ادویه، فلفل و آجیل، به ویژه پسته است

7. The soup needs more flavouring.
[ترجمه ترگمان]سوپ به flavouring بیشتری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]سوپ نیاز به طعم بیشتری دارد

8. Vibrato, like all flavouring, needs very fastidious use on brass instruments.
[ترجمه ترگمان]Vibrato مثل همه flavouring به استفاده بسیار دقیق از ابزار برنجی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ویبرتو، مانند همه طعم دهنده ها، نیاز به استفاده بسیار دقیق بر روی دستگاه های برنجی دارد

9. I find them useful for flavouring game pies.
[ترجمه ترگمان]من آن ها را برای پای بازی های flavouring مفید می دانم
[ترجمه گوگل]من آنها را برای طعم کیک بازی مفید است

10. These would have been used for both flavouring and for medicinal purposes.
[ترجمه ترگمان]این دو برای اهداف دارویی و هم برای مصارف دارویی استفاده می شدند
[ترجمه گوگل]این می تواند برای هر دو طعم دهنده و برای مقاصد پزشکی مورد استفاده قرار گیرد

11. Besides, it has its characteristic flavouring components such as butyl butyrate etc. which could hardly be found in other Luzhou-flavour liquors.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن اجزای flavouring خاص خود مانند بوتیل butyrate و غیره را دارد که به سختی می تواند در دیگر نوشیدنی های الکلی دیگر یافت شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آن را از اجزای طعم خواص مانند بوتیل butyrate و غیره است که به سختی می تواند در سایر مایعات لوجو لوور یافت می شود

12. Nutmeg is usually used as flavouring in food.
[ترجمه ترگمان]Nutmeg معمولا به عنوان flavouring در غذا مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]گردو معمولا به عنوان طعم دهنده در غذا استفاده می شود

13. She likes flavouring dishes with chili oil.
[ترجمه ترگمان]او غذاهای flavouring را با روغن فلفل چیلی دوست دارد
[ترجمه گوگل]او غذاهای طعم دهنده با روغن چیلی را دوست دارد

14. Microencapsulation of flavouring substance is an important branch of microencapsulation embedding technology.
[ترجمه ترگمان]Microencapsulation از جنس flavouring یک شاخه مهم از تکنولوژی embedding است
[ترجمه گوگل]Microencapsulation مواد مغذی یک شاخه مهم از تکنولوژی تعبیه microencapsulation است

15. Worcester sauce is a flavouring used in many dishes, both cooked and uncooked, and particularly with beef. It is an important ingredient in a Bloody Mary (vodka, tomato juice and Worcester sauce).
[ترجمه ترگمان]sauce Worcester یک flavouring است که در بسیاری از غذاها، پخته شده و نپخته، و به خصوص با گوشت گاو مورد استفاده قرار می گیرد این یک جز مهم در یک مری خونین (ودکا، عصاره گوجه فرنگی و سس Worcester)است
[ترجمه گوگل]سس Worcester طعم دهنده ای است که در بسیاری از غذاها استفاده می شود، هر دو پخته شده و نوشابه، و به ویژه گوشت گاو این یک عنصر مهم در مریم خونین (ودکا، آب گوجه فرنگی و سس Worcester) است

پیشنهاد کاربران

طعم دهنده


کلمات دیگر: