flathead - معنی "flathead"

انگلیسی به فارسی

سرخ‌پوست آمریکای شمالی، ماهی سرپهن

flathead، ماهی سرپهن

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

حالات: Flathead, Flatheads

• : تعریف: any member of several Indian tribes in the northwest United States, esp. a Salishan tribe of Montana.

• member of the salish native american tribe
any of a number of marine food fishes found mainly in the indo-pacific region
type of screw with a flat head

جملات نمونه

1. The flathead Indians of North America used to bind the heads of babies between boards so they would have long sloping foreheads.

[ترجمه ترگمان]سرخپوستان آمریکا از آمریکای شمالی برای وصل کردن سره ای کودکان بین تخته های چوب استفاده می کردند به طوری که آن ها foreheads با شیب بلند داشته باشند
[ترجمه گوگل]سرخپوستان سرخپوستهای آمریکای شمالی برای بستن سر نوزادان بین تخته ها از آنها استفاده می کردند تا پیشانی های طولانی شیب داشته باشند

2. On Thursday was the big fishing trip on Flathead Lake.

[ترجمه ترگمان]روز پنجشنبه سفر بزرگ ماهیگیری در دریاچه Flathead بود
[ترجمه گوگل]در روز پنج شنبه سفر ماهیگیری بزرگ در Lake Flathead بود

3. I am flat snail, but am not flathead .

[ترجمه ترگمان]من حلزون بی flat، اما am نیستم
[ترجمه گوگل]من یک حلزون صاف هستم، اما صاف نیستم

4. He has names for them like "Flathead", "Chicken Legs" and "Dogbrain".

[ترجمه ترگمان]او اسامی آن ها مانند \"Flathead\"، \"بابا لنگ دراز\" و \"Dogbrain\" را دارد
[ترجمه گوگل]او برای آنها مانند 'Flathead'، 'Legs of Chicken' و 'Dogbrain' نام دارد

5. It's probably like catching an 8- or 9-pound bass or a 70-pound flathead (catfish).

[ترجمه ترگمان]این احتمالا مانند گرفتن یک باس ۸ یا ۹ پوند یا یک flathead ۷۰ پوندی (گربه ماهی)است
[ترجمه گوگل]این احتمالا مانند گرفتن یک باس 8- یا 9 پوند یا یک قوطی 70 فوت (گربه ماهی) است

پیشنهاد کاربران

ساده لوح