کلمه جو
صفحه اصلی

snooze


معنی : چرت، خواب کوتاه، چرت زدن، بیهوده وقت گذراندن
معانی دیگر : (عامیانه)، قیلوله، خواب نیمروز

انگلیسی به فارسی

چرت زدن، چرت، خواب کوتاه، بیهوده وقت گذراندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: snoozes, snoozing, snoozed
• : تعریف: (informal) to sleep, esp. for a short period of time; nap.
مشابه: doze, nap, slumber
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a brief sleep; nap.
مشابه: doze, nap, slumber

• doze, nap; (slang) something boring or tiresome
sleep, doze, nap, sleep lightly
when you snooze you have a short, light sleep during the day; an informal word. verb here but can also be used a singular noun. e.g. i've just had a nice snooze.

مترادف و متضاد

Antonyms: awakening, consciousness, wakefulness


sleep lightly


Synonyms: catnap, doze, forty winks, nap, siesta, slumber


چرت (اسم)
snooze, nap, doze, slumber

خواب کوتاه (اسم)
snooze

چرت زدن (فعل)
caulk, catnap, snooze, nap, doze, slumber, dawdle, drowse

بیهوده وقت گذراندن (فعل)
moon, snooze, dawdle, jauk, dilly-dally

light sleep


Synonyms: catnap, doze, drop off, drowse, nap, nod off, siesta, slumber, take forty winks


Antonyms: awaken, wake up


جملات نمونه

1. Uncharacteristically for Keegan, he decided to have a snooze.
[ترجمه ترگمان]uncharacteristically برای Keegan تصمیم گرفت چرت بزند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا یک چرت زدن را برای Keegan غیرقابل توصیف کند

2. I had a nice little snooze in the back of the car.
[ترجمه ترگمان]پشت ماشین یک چرتی زدم
[ترجمه گوگل]من عقب ماشین خیلی خوب بود

3. I'm going to have a snooze after lunch.
[ترجمه ترگمان]بعد از ناهار چرتی می زنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم پس از ناهار چرت زدن داشته باشم

4. I often have a snooze after lunch.
[ترجمه ترگمان]من اغلب بعد از ناهار چرتی می زنم
[ترجمه گوگل]من اغلب پس از ناهار چرت زدن دارم

5. Two bloody wars and we're still content to snooze and let that lot get on with it.
[ترجمه ترگمان]دو جنگ خونین و ما هنوز به چرت زدن راضی هستیم و اجازه می دهیم این چیزها با آن کنار بیایند
[ترجمه گوگل]دو جنگ خونین و ما همچنان محکوم به چرت زدن هستیم و اجازه می دهیم که بسیاری از آنها با آن روبرو شوند

6. He presses the snooze button on the clock with a practised finger and falls effortlessly asleep.
[ترجمه ترگمان]او دکمه را روی ساعت روی ساعت فشار می دهد و بی اراده به خواب می رود
[ترجمه گوگل]او دکمه چرت زدن را در ساعت با انگشت تمرین فشار می دهد و به آرامی در خواب می ماند

7. If you enjoy your Saturday snooze or a weekend round of golf, give some of the credit to Sir Robert Walpole.
[ترجمه ترگمان]اگر از چرت زدن شنبه یا دور آخر هفته گلف لذت می برید، مقداری از اعتبار به سر رابرت والپول بدهید
[ترجمه گوگل]اگر شما از تعطیلات شنبه شب یا گلف دور آخر هفته لذت ببرید، برخی از اعتبار را برای سر رابرت والپول دریافت کنید

8. Patients are given an extra 15 minutes to snooze before being woken gently.
[ترجمه ترگمان]بیماران ۱۵ دقیقه اضافی به خواب داده می شوند قبل از این که به آرامی بیدار شوند
[ترجمه گوگل]بیماران قبل از اینکه به آرامی از خواب بیدار شوند، 15 دقیقه اضافی به تعویق می اندازند

9. Love is letting he take a snooze after dinner.
[ترجمه ترگمان]عشق اجازه می دهد بعد از شام چرتی بزند
[ترجمه گوگل]عشق او اجازه می دهد تا پس از شام چرت زدن

10. Accuracy of time difference and snooze target achieve to national standard.
[ترجمه ترگمان]دقت تفاوت زمانی و هدف چرت زدن به استاندارد ملی است
[ترجمه گوگل]دقت تفاوت های زمانی و اهداف تعویق رسیدن به استاندارد ملی

11. A 90 - minute daytime snooze might help the most, the study finds.
[ترجمه ترگمان]مطالعه نشان می دهد که یک چرت ۹۰ دقیقه ای می تواند به بیشتر موارد کمک کند
[ترجمه گوگل]تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که چرت زدن 90 دقیقه ای روزانه ممکن است بیشترین کمک را داشته باشد

12. China's leaders can snooze away without fear of similar repercussions at the annual meeting of China's top lawmaking body, the National People's Congress, which kicked off today.
[ترجمه ترگمان]رهبران چین می توانند بدون ترس از عواقب مشابه در نشست سالانه هیات قانونگذاری ارشد چین، کنگره خلق ملی که امروز آغاز شد، چرتی بزنند
[ترجمه گوگل]رهبران چین می توانند بدون ترس از وقایع مشابه در جلسه سالانه قانون اساسی چین، کنگره ملی مردم چین، که امروز به راه انداختند، دور بمانند

13. We Super stars of Snooze don't nap to replace lost shut - eye or for a shift.
[ترجمه ترگمان]ما در سوپر استار of به جای یک تغییر چشم یا برای تغییر، چرت نمی زنند
[ترجمه گوگل]ما ستاره های فوق العاده Snooze به جای تعویض چشمانداز از دست رفته و یا برای تغییر تغییر نکنیم

14. Dad is taking a snooze in the other room.
[ترجمه ترگمان]بابا در اتاق دیگر چرت می زند
[ترجمه گوگل]پدر در یک اتاق دیگر چرت زدن دارد

15. Who doesn't crave a midday snooze now and then?
[ترجمه ترگمان]چه کسی در حال حاضر علاقه ای به ظهر ندارد، و بعد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی وحشتناک است؟

Jahangir snoozes in front of the T.V.

جهانگیر جلو تلویزیون چرت می‌زند.


پیشنهاد کاربران

تعویق

چرت

اتلاف وقت


کلمات دیگر: