کلمه جو
صفحه اصلی

go out of one's way to do something

پیشنهاد کاربران

تلاش بسیار برای انجام کاریـ


یه فکری به حال خودت کن ، برو یه کاری کن

بیشترین حد تلاش خود را کردن برای موفقیت در انجام کاری دلخواه

همه ی کارها را کنار گذاشتن ( که کار خاصی را انجام دادن )

نهایت تلاش خود را کردن برای انجام کاری
. He went out of his way to help me

تلاش بسیار برای انجام کاری

از حد گذراندن


کلمات دیگر: