1. in july the river flow is reduced to a trickle
در ماه ژوئیه جریان رودخانه به یک آب باریک نقصان می یابد.
2. Trickle some oil over the salad.
[ترجمه ترگمان]یه کمی روغن روی سالاد بریز
[ترجمه گوگل]روغن زیتون را روی سالاد بریزید
3. The stream is reduced to a mere trickle in summer.
[ترجمه ترگمان]رودخانه در تابستان فقط به یک قطره کوچک تقلیل می یابد
[ترجمه گوگل]در تابستان، جریان به یک طوفان ساده کاهش می یابد
4. There was a trickle of blood at the corner of his mouth.
[ترجمه ترگمان]در گوشه دهانش قطره قطره خون دیده می شد
[ترجمه گوگل]در گوشه ای از دهانش، خونریزی شده بود
5. The first few fans started to trickle into the stadium.
[ترجمه ترگمان]چند نفر از طرفداران شروع به رخنه کردن به استادیوم کردند
[ترجمه گوگل]چندین هوادار اول به ورزشگاه افتادند
6. They are worried that the flow/trickle/stream of tourists could swell into an unmanageable torrent if there are no controls.
[ترجمه ترگمان]آن ها نگران این هستند که اگر هیچ گونه کنترل وجود نداشته باشد جریان \/ trickle \/ سیل توریست ها می تواند به سیل غیرقابل مهار تبدیل شود
[ترجمه گوگل]آنها نگران هستند که جریان / جریان / گردش گردشگران می تواند به یک تورنت غیر قابل کنترل تبدیل شود، اگر کنترل وجود نداشته باشد
7. Wealth is failing to trickle down through society.
[ترجمه ترگمان]ثروت در حال حاضر از طریق جامعه به پایین می ریزد
[ترجمه گوگل]ثروت در حال شکستن در جامعه است
8. We usually only get a trickle of customers in the shop in the mornings.
[ترجمه ترگمان]ما معمولا صبح ها فقط یک قطره از مشتریان را در مغازه داریم
[ترجمه گوگل]ما معمولا صبح فقط یک مشتری از مغازه می گیریم
9. A trickle of melted butter made its way down his chin.
[ترجمه ترگمان]یک قطره کره آب شده راه خود را روی چانه اش فرو کرده بود
[ترجمه گوگل]یک سرکه از کره ذوب شد و چانه اش را پایین انداخت
10. She felt the cold water trickle down her throat.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد آب سرد از گلویش سرازیر می شود
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که آب سرد به گلو افتاده است
11. There was a slow trickle of people through the barriers.
[ترجمه ترگمان]افراد زیادی از میان حصار عبور کردند
[ترجمه گوگل]مردم از طریق موانع آهسته آهسته بودند
12. A thin trickle of blood ran down from a cut above her eye.
[ترجمه ترگمان]قطره کوچکی از خون از بالای چشم او رد شد
[ترجمه گوگل]یک تار نازک خون از یک برش بالای چشم او فرار کرد
13. The stream has dwindled to a trickle.
[ترجمه ترگمان]جریان به a کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]جریان به یک جریان سرازیری رسیده است
14. Recent legislation has reduced immigration to a trickle.
[ترجمه ترگمان]قانون اخیر مهاجرت را به یک trickle کاهش داده است
[ترجمه گوگل]قوانین اخیر مهاجرت را به یک زلزله کاهش داده است
15. The stream had thinned down to a mere trickle.
[ترجمه ترگمان]جریان آب تا حدودی محو شده بود
[ترجمه گوگل]جریان فقط به یک تکه تکه شده بود