کلمه جو
صفحه اصلی

hubris


معنی : غرور، گستاخی
معانی دیگر : (به ویژه در اندیشه و تئاتر یونان باستان - گستاخی و بی توجهی ناشی از غرور و احساسات مهار نشده) بادسری، ابرتنی

انگلیسی به فارسی

غرور، گستاخی


هابریس، غرور، گستاخی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: hubristic (adj.)
• : تعریف: the pride associated with arrogance; pride considered as sin.
متضاد: humility

- If it had not been for the hubris of the country's leaders, international help might have been received and the disaster prevented.
[ترجمه خبات] اگر غرور رهبران این کشورها در کار نبود، کمک های بین المللی میتونست مانع از بروز فاجعه شود
[ترجمه ترگمان] اگر این غرور و افتخار رهبران کشور نبود، ممکن بود کمک های بین المللی پذیرفته شوند و فاجعه مانع از آن شود
[ترجمه گوگل] اگر این امر برای رهبران کشور نبود، کمک های بین المللی ممکن بود دریافت شود و فاجعه مانع شد

• excessive pride, egotism, extreme self-confidence, arrogance
hubris is arrogant pride; a formal word.

مترادف و متضاد

غرور (اسم)
vain, vanity, arrogance, assumption, pride, insolence, hauteur, amour-propre, conceit, hubris, tympany, proudness, insolency, self-conceit, self-pride, vainglory

گستاخی (اسم)
impertinence, arrogance, insolence, assurance, hubris, audacity, effrontery, presumption, impudence, cheekiness, petulance, gall, indecency, bronze, flippancy, cockiness, petulancy

arrogance


Synonyms: airs, audacity, brass, cheek, chutzpah, cockiness, conceitedness, contemptuousness, disdain, insolence, loftiness, nerve, ostentation, overbearance, pomposity, pompousness, presumption, pretension, pretentiousness, self-importance, vanity


جملات نمونه

1. There is no safety in unlimited technological hubris.
[ترجمه ترگمان]عدم امنیت در hubris نامحدود و technological وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ ایمنی در حوضه تکنولوژی نامحدود وجود ندارد

2. He was punished for his hubris.
[ترجمه ترگمان]بخاطر غرور اون تنبیه شد
[ترجمه گوگل]او برای هوبری مجازات شد

3. How often we have witnessed such hubris, and how loudly we have guffawed.
[ترجمه ترگمان]چند بار این غرور و غرور را مشاهده کردیم و با صدای بلند می خندیدند
[ترجمه گوگل]چقدر اغلب ما چنین حبری ها را شاهد بوده ایم و چقدر باهوشیم

4. What colossal conceit, what sheer hubris, in the idea that he could have both!
[ترجمه ترگمان]چه غرور عظیمی، چه غرور محض، چه غرور محض، چه غرور و غرور، که هر دو را دارد!
[ترجمه گوگل]چه تلخ غم انگیز، چه حباب محض، در ایده که او می تواند هر دو!

5. His hubris cost him whatever slim chance he had of actually pulling it off.
[ترجمه ترگمان]غرور او به هر فرصتی که داشت آن را از دست می داد، بر او گران می آمد
[ترجمه گوگل]هوبریز او هرچه او را شانس بسپارید، واقعا آن را خراب می کند

6. But the driving factor is hubris.
[ترجمه ترگمان]اما فاکتور رانندگی غرور و غرور است
[ترجمه گوگل]اما عامل راننده هوسری است

7. Yup, it's LeBron's hubris we hear.
[ترجمه ترگمان]آره، اون غرور چیزیه که ما می شنویم
[ترجمه گوگل]بله، این لقب لبرن است که ما می شنویم

8. It may be arrogance, hubris or insecurity that causes him to seek a reaction from you.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است تکبر، غرور و یا ناامنی باشد که باعث می شود او به دنبال واکنشی از طرف شما باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است غرور، غفلت یا ناامنی باشد که باعث می شود او به دنبال واکنش شما باشد

9. The Chinese should be wary of such hubris.
[ترجمه ترگمان]چینی ها باید نسبت به چنین hubris محتاط باشند
[ترجمه گوگل]چینی ها باید از چنین هوبری ها مراقبت کنند

10. " The worst kind of jingoistic hubris, " a University of Virginia student wrote in the college newspaper(sentence dictionary), The Cavalier Daily.
[ترجمه ترگمان]یکی از دانشجویان دانشگاه ویرجینیا در روزنامه کالج نوشت: \"بدترین نوع غرور و تکبر\"، یک دانشجوی دانشگاه ویرجینیا که در روزنامه کالج نوشت (فرهنگ لغت)
[ترجمه گوگل]دانشجوی دانشگاه ویرجینیا در روزنامه کالج (فرهنگ لغت جمله)، 'The Cavalier Daily' نوشت: 'بدترین نوع هبریس جینگیستی'

11. The very hubris of French claims alarmed the other powers.
[ترجمه ترگمان]غرور و غرور فرانسه، قدرت های دیگر را به وحشت می انداخت
[ترجمه گوگل]ادعاهای بسیار فرانسوی ادعاهای فرانسوی از قدرتهای دیگر هراس دارند

12. It takes a certain kind of hubris to be a pundit or politician and tell scientists — often many, many scientists — that they're wrong about what their studies have shown them.
[ترجمه ترگمان]این کار نوعی غرور و غرور را می طلبد که یک متخصص یا سیاست مدار باشد و به دانشمندان بگوید - اغلب، بسیاری از دانشمندان - که در مورد آنچه که مطالعات آن ها به آن ها نشان داده اند اشتباه می کنند
[ترجمه گوگل]یک نوع خاص از هوبریز به عنوان یک متفکر یا سیاستمدار میافتد و به دانشمندان - اغلب بسیاری و بسیاری از دانشمندان - میگوید که آنها در مورد آنچه که مطالعات آنها نشان دادهاند اشتباه است

13. But history warns against such hubris.
[ترجمه ترگمان]اما تاریخ علیه چنین hubris هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]اما تاریخ هشدار می دهد در برابر چنین هوبریس

14. Will their hubris bring Nemesis in due course?
[ترجمه ترگمان]غرور اونا نتیجه میگیره؟
[ترجمه گوگل]آیا هوبری ها خود را به زودی دریافت خواهند کرد؟

15. The power to re-create them inspires a touch of hubris in geophysicists.
[ترجمه ترگمان]قدرت ایجاد دوباره آن ها باعث ایجاد موج غرور و افتخار در geophysicists می شود
[ترجمه گوگل]قدرت ایجاد مجدد آنها الهام بخش لقب هوبریس در ژئوفیزیک است

پیشنهاد کاربران

تکبر، نخوت، تفرعن، خودبرتربینی.

تَفَرعُن، تَبَختُر

خودچس پنداری

غرور گستاخانه

اعتماد بنفس کاذب


کلمات دیگر: