معنی : میخ چوبی، دستک، کشیک، چوب نوک تیز، میخچه، چوب پرچین، پاسدار، افسار کردن، بستن، نرده کشیدن، اعتصاب کردن، مراقبت کردن، جلوکسی راه رفتن یا ایستادن
معانی دیگر : پیشگام اعتصاب (کارگر مامور حمل شعار و تشویق دیگر کارگران به اعتصاب و غیره)، پیشقراول (یا قراولان) اعتصاب، (اعتصاب) پیشگامی کردن، پیشقراول بودن، شعار اعتصابی حمل کردن، (هر یک از تیرهای عمودی نرده ی چوبی) دیرک، تیر، (تیر یا چوبی که افسار اسب و غیره را به آن می بندند) افسار بند، تیر افسار (picket pin هم می گویند)، (ارتش) دیده ور، دیده بان، کشیک (outlying picket هم می گویند)، گروه پاسداران، رجوع شود به: peg، (نیروی دریایی) کشتی پاسدار (picket ship هم می گویند)، (نیروی هوایی) هواپیمای گشتی، هواپیمای پاسدار، (با نرده ی چوبی) محصور کردن، نرده دار کردن، پاسداری کردن، کشیک دادن، (اسب و الاغ و غیره) به درخت یا تیر بستن، مهار کردن، می چوبی، اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار، افسارکردن اسب