کلمه جو
صفحه اصلی

coyote


معنی : گرگ صحرایی امریکای شمالی
معانی دیگر : (جانورشناسی)، کایوت (canis latrans از خانواده ی سگ ها - بومی دشت های امریکای شمالی که همسان گرگی کوچک است)

انگلیسی به فارسی

گرگ صحرایی آمریکای شمالی


کویوت، گرگ صحرایی امریکای شمالی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: coyote, coyotes
• : تعریف: a small wolflike carnivore of North America.

- The farmer put up a tall fence to protect his chickens from coyotes.
[ترجمه ترگمان] کشاورز برای محافظت از مرغ های خود از coyotes یک حصار بلند تشکیل داد
[ترجمه گوگل] کشاورز یک حصار بلند را برای محافظت از جوجه هایش از کویوت ها گذاشت

• north american prairie wolf
a coyote is a small wolf which lives in the plains of north america.

مترادف و متضاد

گرگ صحرایی امریکای شمالی (اسم)
coyote

جملات نمونه

1. The Indian hurled his spear at the coyote.
[ترجمه ترگمان]هندی نیزه اش را به طرف گرگه پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]هندی او را در کویوت کوبید

2. Evcn the coyote chained to a stake near the gas pumps to entertain the tourists understands the meaning of injustice.
[ترجمه ترگمان]Evcn که به مزرعه ای در نزدیکی پمپ های بنزین متصل شده اند تا گردشگران را سرگرم کنند، معنای بی عدالتی را درک می کنند
[ترجمه گوگل]Evolve کویوت به سهام نزدیک پمپ های گاز به سرگرمی گردشگران به معنی بی عدالایی درک می کند

3. The coyote returned to the barn end and plopped down in front of the crowd of llamas.
[ترجمه ترگمان]گرگ صحرایی به طویله برگشت و جلوی جمعیت llamas ایستاد
[ترجمه گوگل]کویوت به انتهای انبار بازگشت و در مقابل جمعیت لاماها قرار گرفت

4. These include the grizzly bear, cougar, wolverine, wolf, coyote, and bald and golden eagles.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل خرس گریزلی، cougar، گرگ، گرگ، گرگ coyote، و عقاب های طلایی هستند
[ترجمه گوگل]این شامل خرس گریزلی، گرگ و میش، گرگ و میش، گرگ، کویوت و عقاب های طاس و طلایی است

5. The coyote avoided the entire area, preferring the corner where the fence joined the llamas' field.
[ترجمه ترگمان]گرگ صحرایی از کل منطقه دوری کرد و گوشه ای را که حصار به میدان llamas پیوست را ترجیح داد
[ترجمه گوگل]کویوت از کل منطقه جلوگیری کرد، ترجیح دادن گوشه ای که حصار آن را به میدان لاماها پیوست

6. Along a straightaway, a coyote raced the truck, his tongue flapping beside him like a tie.
[ترجمه ترگمان]یک گرگ صحرایی به سرعت کامیون را تعقیب می کرد و زبانش مثل کراوات در کنار او تکان می خورد
[ترجمه گوگل]در کنار هم، یک کویوت کامیون را زد، زبانش در کنار او مانند یک کراوات زد

7. Coyote tracks are similar to dog tracks.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای Coyote شبیه به مسیرهای سگ هستند
[ترجمه گوگل]آهنگ های کویوت شبیه به آهنگ های سگ هستند

8. Coyote and bear scat, or droppings, were on the rough rocky gravel of the road.
[ترجمه ترگمان]Coyote، bear، یا droppings، روی سنگفرش ناهموار جاده بودیم
[ترجمه گوگل]کاکتوس و خرس کاکتوس، یا کاشت، در سنگ گران سنگی سنگین جاده بودند

9. The coyote benefits by eating the berries, and ultimately helps the plants survive.
[ترجمه ترگمان]The با خوردن تمشک و در نهایت به گیاهان کمک می کند تا زنده بمانند
[ترجمه گوگل]مزایای کویوت با خوردن انواع توت ها، و در نهایت به گیاهان کمک می کند تا زنده بمانند

10. The result is Coyote Medicine, his new book offering medical alternatives based on long-honored Cherokee practices.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این کتاب Coyote پزشکی است که کتاب جدید او به ارائه راه حل های پزشکی براساس روش های قدیمی چروکی می پردازد
[ترجمه گوگل]نتیجه Coyote Medicine است، کتاب جدید او ارائه جایگزین های پزشکی بر اساس اعمال طولانی مدت Cherokee

11. Sort of a southeastern version of Coyote in the Roadrunner cartoons.
[ترجمه ترگمان]یه جورایی شبیه به یه نسخه در جنوب شرقی of در کارتون Roadrunner بود
[ترجمه گوگل]از نسخه ی جنوب شرقی کویوت در کارتون های Roadrunner استفاده کنید

12. A coyote passed an hour or so before dawn at the edge of the clearing.
[ترجمه ترگمان]یک گرگ یک ساعت و نیم پیش از طلوع خورشید از لبه محوطه گذشت
[ترجمه گوگل]یک کویوت یک ساعت یا بیشتر قبل از سپیده دم در لبه پاکسازی گذشت

13. He uses them for coyote bait.
[ترجمه ترگمان] از اونا برای طعمه گرگ استفاده میکنه
[ترجمه گوگل]او از آنها برای طعمه کویوت استفاده می کند

14. We spin around to see a coyote in hot pursuit of a panicked rabbit.
[ترجمه ترگمان]به اطراف چرخی زدیم تا یک گرگ صحرایی را در تعقیب خرگوش وحشت زده ببینیم
[ترجمه گوگل]ما در حال چرخش در اطراف برای دیدن یک کویوت در تعقیب و گریز از یک خرگوش panicked

15. The hunter killed coyote with a gun.
[ترجمه ترگمان] شکارچی گرگ رو با اسلحه کشت
[ترجمه گوگل]شکارچی کویوت را با اسلحه کشت

پیشنهاد کاربران

کسی که قاچاق انسان میکند

افسانه ای

نابایسته، نابایستمند


کلمات دیگر: