(امریکا - عامیانه) خوش نما، جذاب، چشمگیر، چشم نواز
easy on the eyes
(امریکا - عامیانه) خوش نما، جذاب، چشمگیر، چشم نواز
جملات نمونه
1. Soft colours are easy on the eye.
[ترجمه سرداری] رنگهای ملایم چشمگیر تر هستند
[ترجمه ترگمان]رنگ های نرم روی چشم ها آسان هستند[ترجمه گوگل]رنگ های نرم در چشم آسان است
2. Her paintings are very easy on the eye.
[ترجمه مهتاب] نقاشی های او خیلی چشمگیر هستند.
[ترجمه ترگمان]نقاشی ها روی چشم خیلی ساده هستند[ترجمه گوگل]نقاشی های او در چشم بسیار آسان است
3. The room was painted in soft pastels that were easy on the eye.
[ترجمه ترگمان]اتاق در pastels نرم نقاشی شده بود که روی چشم آسان بود
[ترجمه گوگل]اتاق در نقاشی های نرم که در چشم آسان بود رنگ آمیزی شد
[ترجمه گوگل]اتاق در نقاشی های نرم که در چشم آسان بود رنگ آمیزی شد
4. It was vital that they should be prompt and professional as well as easy on the eye.
[ترجمه ترگمان]مهم بود که آن ها باید سریع و هم حرفه ای باشند
[ترجمه گوگل]این حیاتی بود که آنها باید سریع و حرفه ای باشند و همچنین در چشم آسان باشند
[ترجمه گوگل]این حیاتی بود که آنها باید سریع و حرفه ای باشند و همچنین در چشم آسان باشند
5. Garda Garda is a charming old village that is very easy on the eye.
[ترجمه ترگمان]Garda Garda یک دهکده قدیمی است که در چشم بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]Garda Garda یک روستای قدیمی جذاب است که در چشم بسیار آسان است
[ترجمه گوگل]Garda Garda یک روستای قدیمی جذاب است که در چشم بسیار آسان است
6. This exhibit, Without Sanctuary, is not easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه، بدون پناه گاه، در چشم شما آسان نیست
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه، بدون حفاظت، آسان نیست در چشم
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه، بدون حفاظت، آسان نیست در چشم
7. The layout and print is easy on the eye and the revision passages for dictation becomes increasingly difficult as the book progresses.
[ترجمه ترگمان]طرح بندی و چاپ آسان است و متن بازنگری برای دیکته به طور فزاینده ای دشوار می شود زیرا کتاب پیشرفت می کند
[ترجمه گوگل]طرح بندی و چاپ روی چشم آسان است و مجلات تجدید نظر برای دیکته شدن به طور فزاینده ای دشوار به عنوان کتاب پیشرفت می کند
[ترجمه گوگل]طرح بندی و چاپ روی چشم آسان است و مجلات تجدید نظر برای دیکته شدن به طور فزاینده ای دشوار به عنوان کتاب پیشرفت می کند
8. And frankly, she's pretty easy on the eyes, too.
[ترجمه ترگمان]و رک بگم، اونم تو چشماش خیلی راحته
[ترجمه گوگل]و رک و پوست کنده، بسیار چشمگیر است
[ترجمه گوگل]و رک و پوست کنده، بسیار چشمگیر است
9. Ken Russell's production is certainly easy on the eye, but fans are expecting a bit more than a well-turned ankle.
[ترجمه ترگمان]تولید کن راسل به طور حتم در چشم شما آسان است، اما طرفداران انتظار کمی بیش از مچ پای خوب دارند
[ترجمه گوگل]تولید کن راسل در حقیقت آسان است، اما طرفداران انتظار کمی بیشتر از مچ پا دارند
[ترجمه گوگل]تولید کن راسل در حقیقت آسان است، اما طرفداران انتظار کمی بیشتر از مچ پا دارند
10. That woman easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان] اون زن چشم هاش خیلی راحته
[ترجمه گوگل]این زن در چشمها آسان است
[ترجمه گوگل]این زن در چشمها آسان است
11. Her smile was easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان]لبخندش آرام بود
[ترجمه گوگل]لبخند او روی چشمها آسان بود
[ترجمه گوگل]لبخند او روی چشمها آسان بود
12. This print is very easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان]این چاپ در چشم ها بسیار آسان است
[ترجمه گوگل]این چاپ در چشم بسیار آسان است
[ترجمه گوگل]این چاپ در چشم بسیار آسان است
13. All the men in our office think she easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان]همه مردانی که در دفتر ما هستند فکر می کنند که او روی چشم ها کار می کند
[ترجمه گوگل]همه مردان در دفتر ما فکر می کنند که او در چشم ها آسان است
[ترجمه گوگل]همه مردان در دفتر ما فکر می کنند که او در چشم ها آسان است
14. No need to worry about the shampoo either, it easy on the eyes.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست راجع به شامپوی من هم نگران باشی
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به شامپو نیز نگران نباشید، در چشم ها آسان است
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به شامپو نیز نگران نباشید، در چشم ها آسان است
پیشنهاد کاربران
جذاب ( hot )
دلربا_فریبنده _چشمگیر
easy to look at.
attractive or beautiful.
someone or something that is good to look at.
attractive or beautiful.
someone or something that is good to look at.
خوش ظاهر، خوشگل، خوبرو، خوش قیافه، خوش روی
کلمات دیگر: