1. Wearing a duffel coat over yesterday's military outfit, he was feeding hazelnuts to a squirrel.
[ترجمه ترگمان]اون لباس نظامی دیروز رو پوشیده بود و داشت به یه سنجاب تغذیه می کرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از کت و شلوار دوفل در لباس نظامی دیروز، او فندق به یک سنجاب خورده بود
2. She was wearing a navy blue duffel coat with a tartan-lined hood, black stockings and pointed shoes with very high heels.
[ترجمه ترگمان]او کت و شلوار سرمه ای رنگی پوشیده بود که جوراب پشمی و کفش مشکی پوشیده بود و کفش پاشنه بلند و کفش پاشنه بلند با پاشنه بلندی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او لباس کتانی خام آبی فانتزی با کلاه تارتان، جوراب های سیاه و کفش های اشاره با پاشنه های بسیار بالا پوشید
3. It took more effort to carry a duffel bag than I had ever en-countered before.
[ترجمه ترگمان]بیشتر تلاش می کرد که یک ساک ورزشی را حمل کند
[ترجمه گوگل]تلاش بیشتری برای حمل یک کیسه دوفل انجام داد، که قبلا آن را قبلا ندیده بودم
4. The bed was made, and I saw my duffel bag lying on it.
[ترجمه ترگمان]تخت خواب درست شده بود و من کیف my دیدم که روش افتاده بود
[ترجمه گوگل]تخت ساخته شده بود، و من کییف دوفیل را دیدم که بر روی آن قرار داشت
5. It looked like that duffel bag of yours, and it was heavy.
[ترجمه ترگمان]شبیه اون ساک مشکی بود و خیلی سنگین بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کیسه دوفل شماست و سنگین بود
6. I dumped my duffel bag by the wall and he called for Maria to bring the tea.
[ترجمه ترگمان]کیف my رو گذاشتم کنار دیوار و اون زنگ زد که \"ماریا\" چای بیاره
[ترجمه گوگل]من دیافراگم خود را از دیوار ریختم و او را برای ماریا آورد تا چای را بیاورد
7. She stuffed her toy fox into her duffel bag but allowed his head to peep out.
[ترجمه ترگمان]روباه اسباب بازی را در کیف دستی اش گذاشت و سرش را پایین آورد تا نگاهی به بیرون بیندازد
[ترجمه گوگل]او روباه اسباب بازی خود را به کیسه دوفل خود ریخت، اما اجازه داد سرش را بیرون بکشد
8. While soldiers piled duffel bags into buses, i held Patience, and she cried.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سربازها bags را در اتوبوس جمع می کردند، صبر کردم و او گریه کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که سربازان کیسه های دو فلیله را به اتوبوس ها ریختند، صبر کردم و گریه کردم
9. Cocteau in a duffel coat with Chanel.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار تو یه ساک با مارک شانل (کوکو شانل)بود
[ترجمه گوگل]Cocteau در یک کت دوفل با Chanel
10. The toggles on his duffel coat were done up wrong.
[ترجمه ترگمان]The روی کت his کار اشتباهی انجام داده شده بو
[ترجمه گوگل]کت و شلوار بر روی کت و شلوار خود را به اشتباه انجام شد
11. Three of the youths, aged 16-20, wore black duffel coats with the hoods pulled up to hide their faces.
[ترجمه ترگمان]سه تن از جوانان که ۱۶ تا ۲۰ ساله بودند، کت و شلوار مشکی به تن داشتند و سرپوش آن ها برای پنهان کردن چهره هایشان نمایان بود
[ترجمه گوگل]سه نفر از جوانان 16-20 ساله، کتهای دوفیلی سیاه را با هود کشیده کرده اند تا چهره خود را پنهان کنند
12. He put both hands on duffel bag, feeling the stacks of bills inside.
[ترجمه ترگمان]او هر دو دستش را روی کیف جاسپر گذاشت و پول ها را در داخل کیف احساس کرد
[ترجمه گوگل]او هر دو دست را روی کیسه دوفل قرار داد، احساس می کرد که پشته های صورتحساب داخل شده است
13. Frank's friends arrive with a duffel bag full of guns.
[ترجمه ترگمان]دوستای \"فرانک\" با یه ساک پر از اسلحه رسیدن
[ترجمه گوگل]دوستان فرانک با یک کیسه دوفل پر از اسلحه می رسند
14. A large black suitcase, and a medium gray duffel bag.
[ترجمه ترگمان]یک چمدان بزرگ سیاه و یک کیف دستی
[ترجمه گوگل]یک چمدان بزرگ سیاه و یک کیسه دوفیل خاکستری متوسط
15. Beside him lay a bulging duffel bag.
[ترجمه ترگمان]در کنار او کیف bulging بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]کنار او یک کیسه دوفل انباشته قرار داده می شود