1. Charley and Morty removed the bulky package from the car.
چارلی و مارتی بسته جاگیر را از داخل اتومبیل برداشتند
2. The massive desk was quite bulky and impossible to carry.
میز بزرگ کاملاً جاگیر و غیر قابل حمل بود
3. His client wanted an item that wasn't so bulky, Olsen told us.
السن به ما گفت که مشتریش چیزی میخواهد که اینقدر جاگیر نباشد
4. a giant that was hiding its bulky mass behind a hill
غولی که جثه ی عظیم خود را در پشت تپه پنهان کرده بود
5. the box was not very heavy but it was bulky
جعبه خیلی سنگین نبود ولی بزرگ و جاگیر بود.
6. Bulky clothes tend to hinder movement.
[ترجمه ترگمان]لباس های مچاله شده تمایل دارند مانع حرکت شوند
[ترجمه گوگل]لباس های بزرگ به حرکات مانع می شوند
7. He let out a cry that convulsed his bulky frame and jerked his arm.
[ترجمه ترگمان]فریادی کشید که قاب bulky را به لرزه درآورد و بازویش را تکان داد
[ترجمه گوگل]او فریاد می زد که چارچوب انبوه خود را فشرده و بازویش را تکان داد
8. He struggled out of his bulky jacket and threw it on to the back seat.
[ترجمه ترگمان]او با تقلا از ژاکت حجیم خود بیرون آمد و آن را روی صندلی عقب انداخت
[ترجمه گوگل]او از ژاکت بزرگ خود بیرون زد و آن را به صندلی عقب انداخت
9. It was bulky, perhaps three feet long and almost as high.
[ترجمه ترگمان]حجیم بود، شاید سه پا طول و تقریبا به بلندی آن بود
[ترجمه گوگل]این بسیار بزرگ بود، شاید سه پا بلند و تقریبا به همان اندازه بالا بود
10. Her padded coat made her look very bulky.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار Her خیلی بزرگ به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]کت چرمی او بسیار بزرگ بود
11. The bulky figure of Inspector Jones appeared at the door.
[ترجمه ترگمان]هیکل تنومند بازرس جونز در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه گوگل]علامت بزرگی از بازرس جونز در درب ظاهر شد
12. He was a small, tubby man wearing a bulky suit with a belted jacket.
[ترجمه ترگمان]او مردی چاق و چاق بود و کت و شلوار چسبان و کت بسته پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد کوچولو بود و یک کت و شلوار بزرگ با یک ژاکت کمربند پوشید
13. It looked bulky, but was well designed, and not too awkward to wear.
[ترجمه ترگمان]به نظر حجیم می رسید، اما به خوبی طراحی شده بود و برای پوشیدن آن بیش از حد ناشیانه بود
[ترجمه گوگل]این بسیار بزرگ بود، اما به خوبی طراحی شده بود، و نه بیش از حد بی دست و پا به پوشیدن
14. Some of them wore dresses with bulky trainers showing at the bottom.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها لباس های با مربیان بزرگ پوشیده بودند که در پایین دیده می شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها لباس هایی با مربیان بزرگ نشان دادند
15. These arise when bulky pendant groups hinder the rotation about the backbone and cause T g to increase.
[ترجمه ترگمان]این اتفاق زمانی رخ می دهد که گروه های بزرگ pendant مانع چرخش ستون فقرات می شوند و باعث افزایش T می شوند
[ترجمه گوگل]این موارد هنگامی رخ می دهد که گروه های آویزان بزرگ باعث جلوگیری از چرخش ستون فقرات و افزایش T g شوند
16. Piper glared angrily at his bulky silhouette.
[ترجمه ترگمان]پایپر با عصبانیت به هیکل تنومند او خیره شد
[ترجمه گوگل]پائر با عجله در حال ظهور عظیم خود نگاه کرد
17. By adding these potatoes, a bulky food of reasonably high-fibre content, they actually lost some weight over a three-month period!
[ترجمه ترگمان]با اضافه کردن این سیب زمینی ها، یک غذای حجیم از محتوای فیبر بالا، آن ها در واقع در طی یک دوره سه ماه وزن خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن این سیب زمینی، یک غذای بزرگ با محتوای قابل قبول با فیبر بالا، آنها واقعا در طی یک دوره سه ماهه از دست داده اند!