کلمه جو
صفحه اصلی

homeboy

انگلیسی به فارسی

homeboy


انگلیسی به انگلیسی

• male friend, pal (slang)

جملات نمونه

1. Much beloved of New York homeboys, the Cuccini hat looks set to replace the old school Kangol.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بسیاری از افراد محبوب نیویورک، کلاه Cuccini برای جایگزین کردن the مدرسه قدیمی به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]کلاه های Cuccini که بسیار دوست داشتنی از خانه های نیویورک هستند، برای جایگزینی مدرسه قدیمی Kangol به نظر می رسد

2. A brace of homeboys in headbands and the Count of Monte Cristo.
[ترجمه ترگمان]A از homeboys در headbands و کنت دمونت کریس تو
[ترجمه گوگل]جوراب های زنانه و زنانه در سربازان و شمار مونت کریستو

3. The homeboys who should be amongst Dance Energy's most loyal followers diss him.
[ترجمه ترگمان]homeboys که باید در میان طرفداران loyal انرژی رقص باشند به او تبریک گفتند
[ترجمه گوگل]پسران خانه که باید در میان طرفداران وفادار رقص انرژی باشند، او را متهم می کنند

4. I've already schooled you once tonight, homeboy.
[ترجمه ترگمان]یه بار امشب بهت یاد دادم، بچه محل
[ترجمه گوگل]من تا به حال یک بار امشب، homeboy، تحصیل کرده ام

5. "what"?homeboy ain't home. Nah, see, he up at Doonesbury. . . playing tennis.
[ترجمه ترگمان]چی؟ خونه تو خونه نیست نه، ببین، اون داره تنیس بازی می کنه
[ترجمه گوگل]'چه' homeboy خانه نیست خب، ببین، او در Doonesbury است بازی تنیس

6. Homeboy Pete all dressed up to the nines.
[ترجمه ترگمان] پیت \"،\" پیت \"همه لباس رو پوشیده\"
[ترجمه گوگل]Homeboy پیت همه لباس تا ده ها

7. Homeboy was also made a Knight at the Star of Italian Solidarity one of Italy's highest honor.
[ترجمه ترگمان]homeboy همچنین به عنوان یکی از عالی ترین مقام های ایتالیا به عنوان \"ستاره اتحاد ایتالیا\" برگزیده شد
[ترجمه گوگل]Homeboy نیز یکی از بزرگترین افتخار ایتالیا بود

8. Then, inexplicably, Homeboy starts laughing and smiling at me. " Okay, you go now. No problem. "
[ترجمه ترگمان]سپس، به طور غیرقابل توجیهی شروع به خندیدن و لبخند زدن به من کرد و گفت: \" بسیار خوب، حالا برو مشکلی نیست \"
[ترجمه گوگل]سپس، غیر قابل توضیح، Homeboy شروع به خنده و لبخند بر من می کند 'خب، حالا برو بدون مشکل '

9. Suzy Levine and Seth had been lovers when he was writing Homeboy, best friends ever since.
[ترجمه ترگمان]سوزی Levine و سث وقتی مشغول نوشتن Homeboy بودند، بهترین دوستان از آن زمان تا به حال عاشق بودند
[ترجمه گوگل]سوزی لوین و سث زمانی دوست داشتنی بود که دوست داشتنی ترین ها بود

10. On or off-screen, there's no difference between him and the capital's hip hop homeboys.
[ترجمه ترگمان]روی صفحه نمایش یا خارج از صفحه، تفاوتی بین او و هیپ هاپ capital وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در حالت یا خارج از صفحه، هیچ تفاوتی بین او و هومبو هیپ هاپ سرمایه وجود ندارد

11. There, for $1 9 you can buy a white T-shirt emblazoned with a portrait of Mao Zedong and the words "Chairman Mao is my homeboy. "
[ترجمه ترگمان]در آنجا، برای یک ۹ دلار شما می توانید یک تی شرت سفید با یک پرتره از مایو Zedong بخرید و \"رئیس مائو\" homeboy من است \"
[ترجمه گوگل]در آنجا، برای $ 1 9 شما می توانید یک تی شرت سفید خریداری شده با یک عکس از مائو Zedong و کلمات 'رئیس Mao من homeboy است '

12. Luckily for him, Obama said he would "absolutely" be his homeboy.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه اوباما گفت که او \"قطعا\" homeboy او خواهد بود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه اوباما گفت او 'کاملا' خواهد بود homeboy او

13. You don't have to come and confess. We looking for you. We gon' find you, so you can run and tell that! Homeboy!
[ترجمه ترگمان]مجبور نیستی بیای و اعتراف کنی ما دنبال تو می گردیم ما تو رو پیدا می کنیم تا بتونی فرار کنی و اینو بگی! Homeboy - - - - - - -
[ترجمه گوگل]شما مجبور نیستید بیایید و اعتراف کنید ما به دنبال شما هستیم ما 'شما را پیدا می کنیم، بنابراین شما می توانید اجرا کنید و بگویید! Homeboy!

14. Before we roll on this one, we have to let you know who won the last: Kev, you've got a 360, homeboy!
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه به این یکی برسیم، باید به تو خبر بدیم که کی برنده رو برنده شد: کو، تو یه ۳۶۰ رو داری
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بر روی این یکی رول بگذاریم، باید بدانیم که چه کسی آخرین نفری را بدست آورده است: کی، شما 360، خانه دار دارید!

پیشنهاد کاربران

بچه محل ( پسر ) - برای دختر :homegirl

بچه محل

رفیق


کلمات دیگر: