کلمه جو
صفحه اصلی

twenties

انگلیسی به فارسی

بیست ساله، عدد بیست


انگلیسی به انگلیسی

• numbers 20 through 29; years from 1920 to 1929, decade of the 1920's

جملات نمونه

1. the twenties
سال های بیست (به ویژه از 1920 تا 1929)

2. the roaring twenties
سال های پرهیاهوی 1920

3. They're both in their twenties and both married with children of their own.
[ترجمه بهار] آنها هردو در سن بیست سالگی شان هستند و هردو بچه هایشان ازدواج کرده اند.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها در بیست سالگی زندگی می کردند و هر دو با بچه های خودشان ازدواج می کردند
[ترجمه گوگل]آنها هر دو در دوازده سالگی هستند و هر دو با فرزندان خود ازدواج می کنند

4. He was briefly famous in his twenties but then sank into obscurity.
[ترجمه ترگمان]او به طور مختصر در بیست سالگی مشهور بود، اما بعد به تاریکی فرو رفت
[ترجمه گوگل]او در دوازده سالگی به طور خلاصه مشهور شد، اما بعد از آن غمگین شد

5. Joanna, 30, spent most of her twenties virtually estranged from her father.
[ترجمه ترگمان]جوانا، ۳۰، بیش از بیست سال او را از پدرش دور کرده بود
[ترجمه گوگل]Joanna، 30 ساله، بیشتر اوقات بیست ساله را عملا از پدرش جدا کرده است

6. In honour of your moving out of the twenties,we are giving you a marvelous birthday party.
[ترجمه ترگمان]به افتخار این که از بیست سال پیش حرکت کنید، ما به شما یک جشن تولد شگفت انگیز می دهیم
[ترجمه گوگل]به افتخار شما در حال گذر از بیست سالگی، ما به شما یک جشن تولد جالب توجه می دهیم

7. She married in her late twenties .
[ترجمه ترگمان]او در بیست سال گذشته با او ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او در اواخر دهه ی 20 ازدواج کرد

8. The photograph was taken in the late twenties.
[ترجمه ترگمان]عکس در اواخر دهه بیست گرفته شد
[ترجمه گوگل]عکس در اواخر دهه 20 گرفته شد

9. He was in his late twenties and of average height.
[ترجمه ترگمان]او در اواخر بیست سالگی و به طور متوسط قد علم کرده بود
[ترجمه گوگل]او در اواخر دهه ی هشتاد و در حد متوسط ​​بود

10. Smith went into politics in his early twenties.
[ترجمه ترگمان]اسمیت در بیست سالگی وارد سیاست شد
[ترجمه گوگل]اسمیت در اوایل دهه ی 20 به سیاست پیوست

11. She was in her early twenties when I met her.
[ترجمه ترگمان]بیست سال بود که او را دیدم
[ترجمه گوگل]او در اوایل بیست سالگی بود وقتی که او را ملاقات کردم

12. I didn't travel much in my twenties but I'm certainly making up for lost time now.
[ترجمه ترگمان]بیش از بیست سال به سفر نرفته بودم، اما به طور حتم زمان از دست رفته را از دست دادم
[ترجمه گوگل]من در بیست سالگی خیلی سفر نکردم، اما مطمئنا در حال حاضر برای زمان گمشده آماده هستم

13. In her twenties and thirties she had had no difficulty getting jobs.
[ترجمه ترگمان]در دهه بیست و سی و چند ساله مشکل پیدا کردن شغل نداشت
[ترجمه گوگل]در بیست و هجده سالگی او هیچ مشکلی با مشاغل نداشت

14. Can you change a hundred for five twenties?
[ترجمه ترگمان]می شود یک صد دلاری را برای بیست و پنج سال عوض کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک صد برای پنج دهه بیست ساله تغییر دهید؟

15. The twenties and sixties are often regarded as the most emancipated decades.
[ترجمه ترگمان]دهه های ۲۰ و شصت اغلب به عنوان the دهه در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]دهه بیست و شصت ها اغلب به عنوان دهه های رهایی یافته اند

پیشنهاد کاربران

دهه بیست سالگی

دهه سوم زندگی

سال سوم از زندگی انسان ( جوانی )

Numbers 20 through 29 ; years from 1920 - 1929 , decade of the 1920's


کلمات دیگر: