جنگ سخت (همانند جنگ دو سگ)، سگ جنگی، جنگ مابین دو یا چند نفر در گوشه تنگی، کتک کاری در گوشه ای
dogfight
جنگ سخت (همانند جنگ دو سگ)، سگ جنگی، جنگ مابین دو یا چند نفر در گوشه تنگی، کتک کاری در گوشه ای
انگلیسی به فارسی
سگ جنگی، جنگ مابین دو یا چند نفر در گوشه تنگی، کتککاری در گوشهای
سلاح جنگی، کتک کاری در گوشهای
انگلیسی به انگلیسی
• fight between dogs; fight between fighter planes
a dogfight is a fight between fighter planes, in which they fly close to one another and manoeuvre very fast.
a dogfight is also a fight between dogs, especially one that has been illegally organized by people for entertainment.
fight between airplanes at close quarters; fight between dogs; fiercely disputed contest, rough fight
a dogfight is a fight between fighter planes, in which they fly close to one another and manoeuvre very fast.
a dogfight is also a fight between dogs, especially one that has been illegally organized by people for entertainment.
fight between airplanes at close quarters; fight between dogs; fiercely disputed contest, rough fight
جملات نمونه
1. a dogfight has a powerful draw for small boys
جنگ سگ ها برای پسر بچه ها گیرایی بسیار زیادی دارد.
2. The three leading contenders were locked in a dogfight.
[ترجمه ترگمان]سه رقیب برجسته در یک dogfight قفل شدند
[ترجمه گوگل]سه رقیب پیشرو در یک مبارزه با سلاح قفل شده بودند
[ترجمه گوگل]سه رقیب پیشرو در یک مبارزه با سلاح قفل شده بودند
3. The filmed dogfights are beautifully staged and feature numerous shots of the olive drab and grey P-40s against the blue Hawaiian sky.
[ترجمه ترگمان]تصاویر فیلم برداری شده به زیبایی روی صحنه می آیند و عکس های متعددی از زیتونی و خاکستری - ۴۰ را در مقابل آسمان آبی هاوایی نشان می دهند
[ترجمه گوگل]Dogfights های فیلم برداری به زیبایی صحنه گذاری شده اند و دارای تصاویر متعدد از نقاشی های زیتون و خاکستری P-40 در مقابل آسمان آبی های هاوایی هستند
[ترجمه گوگل]Dogfights های فیلم برداری به زیبایی صحنه گذاری شده اند و دارای تصاویر متعدد از نقاشی های زیتون و خاکستری P-40 در مقابل آسمان آبی های هاوایی هستند
4. But it became another public dogfight between Brown and state Sen.
[ترجمه ترگمان]اما این موضوع تبدیل به یکی دیگر از dogfight عمومی بین براون و سناتور ایالتی شد
[ترجمه گوگل]اما این یکی دیگر از مبارزات عمومی بین براون و سنای ایالتی بود
[ترجمه گوگل]اما این یکی دیگر از مبارزات عمومی بین براون و سنای ایالتی بود
5. It could end up as a public dogfight.
[ترجمه ترگمان]ممکن است جنگ سگ ها را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]این می تواند به عنوان یک جنگ مقابله با سلاح پایان یابد
[ترجمه گوگل]این می تواند به عنوان یک جنگ مقابله با سلاح پایان یابد
6. West Brom have the experience of a successful dogfight last season but Villa do not.
[ترجمه ترگمان]بروم در فصل گذشته تجربه موفقی داشت اما ویلا نتوانست
[ترجمه گوگل]وست بروم تجربه یک فصل مقدماتی موفق در فصل گذشته را دارد اما ویلا نمی کند
[ترجمه گوگل]وست بروم تجربه یک فصل مقدماتی موفق در فصل گذشته را دارد اما ویلا نمی کند
7. Their rancor dated from a political dogfight between them.
[ترجمه ترگمان]کینه و کینه آن ها از جنگی جنگی بین آن ها قرار داشت
[ترجمه گوگل]رانچر آنها از یک مبارزه سیاسی میان آنها متمایز است
[ترجمه گوگل]رانچر آنها از یک مبارزه سیاسی میان آنها متمایز است
8. A few men were watching a dogfight on a small TV.
[ترجمه ترگمان]چند تن از مردان جنگی را در یک تلویزیون کوچک تماشا می کردند
[ترجمه گوگل]چند نفر یک تیراندازی در یک تلویزیون کوچک را تماشا کردند
[ترجمه گوگل]چند نفر یک تیراندازی در یک تلویزیون کوچک را تماشا کردند
9. The remaining fixtures on today's Premier card have the look of relegation dogfights.
[ترجمه ترگمان]بقیه لوازم و لوازم باقی مانده در کارت نخست وزیر امروزی شبیه به of dogfights است
[ترجمه گوگل]وسایل باقی مانده در کارت برتر امروز، نگاهی به بازی های سقوط رژیم است
[ترجمه گوگل]وسایل باقی مانده در کارت برتر امروز، نگاهی به بازی های سقوط رژیم است
10. More than 4000 people voted over seven weeks to choose America's top dog, and the poodle won by a wet nose after a dogfight with soft-coated Wheaten terrier.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰۰ نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب بهترین سگ آمریکا رای دادند و سگ توسط یک بینی خیس بعد از یک dogfight با terrier wheaten پوشیده شد
[ترجمه گوگل]بیش از 4000 نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب سگ برتر آمریکا رای دادند و پودل با یک بینی مرطوب بعد از مبارزه با سحر و جادو با نرم تهیه شد
[ترجمه گوگل]بیش از 4000 نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب سگ برتر آمریکا رای دادند و پودل با یک بینی مرطوب بعد از مبارزه با سحر و جادو با نرم تهیه شد
11. All their wonderful history and tradition counts for nothing in a relegation dogfight like this.
[ترجمه ترگمان]تمام تاریخ و سنت شگفت انگیز آن ها برای هیچ چیز در چنین شرایطی به حساب نمی آید
[ترجمه گوگل]تمام تاریخ و سابقه شگفت انگیز آنها در هیچ یک از این مبارزات سقوط به شمار می آیند
[ترجمه گوگل]تمام تاریخ و سابقه شگفت انگیز آنها در هیچ یک از این مبارزات سقوط به شمار می آیند
12. In Pompano, Florida, lost dogs and cats were found in large storage warehouse used by dogfight" trainers. "
[ترجمه ترگمان]در Pompano، فلوریدا، سگ ها و گربه ها در انبار بزرگ انبار که توسط مربیان dogfight مورد استفاده قرار می گرفت، پیدا شدند
[ترجمه گوگل]در پومپانو، فلوریدا، سگ ها و گربه ها از دست رفته در انبار بزرگ ذخیره سازی استفاده شده توسط مربیان سلاح های جنگی یافت شدند '
[ترجمه گوگل]در پومپانو، فلوریدا، سگ ها و گربه ها از دست رفته در انبار بزرگ ذخیره سازی استفاده شده توسط مربیان سلاح های جنگی یافت شدند '
13. They say motorcycle was left near a crowd of people who gathered to watch a dogfight.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که موتورسیکلت در نزدیکی انبوهی از مردمی که برای تماشای فیلم dogfight جمع شده بودند، جا گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که موتورسیکلت در نزدیکی جمعیتی از مردم جمع شده است که به دنبال سلاح های جنگی می گردند
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که موتورسیکلت در نزدیکی جمعیتی از مردم جمع شده است که به دنبال سلاح های جنگی می گردند
14. A long mourning period, perhaps six months or more, will a pause in the political dogfight.
[ترجمه ترگمان]یک دوره سوگواری بلند مدت، شاید شش ماه یا بیشتر، در the سیاسی وقفه ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک دوره عزاداری طولانی، شاید شش ماه یا بیشتر، یک توقف در مبارزه سیاسی خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک دوره عزاداری طولانی، شاید شش ماه یا بیشتر، یک توقف در مبارزه سیاسی خواهد بود
پیشنهاد کاربران
جنگ رودروی دو هواپیمای جنگنده
کتک کاری
کلمات دیگر: