(آنچه که صدایی مانند صدای لولای روغن نخورده و زنگ زده داشته باشد) غژغژی، جیرجیری، جیرونگی، جیرجیرکننده ,غژغژکننده
creaky
(آنچه که صدایی مانند صدای لولای روغن نخورده و زنگ زده داشته باشد) غژغژی، جیرجیری، جیرونگی، جیرجیرکننده ,غژغژکننده
انگلیسی به فارسی
جیرجیرکننده ،غژغژکننده
خنده دار
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: creakier, creakiest
مشتقات: creakily (adv.), creakiness (n.)
حالات: creakier, creakiest
مشتقات: creakily (adv.), creakiness (n.)
• (1) تعریف: making or likely to make a creaking noise.
- a creaky old wagon
[ترجمه ترگمان] یک گاری پر سر و صدا،
[ترجمه گوگل] یک واگن قدیمی کلاسیک
[ترجمه گوگل] یک واگن قدیمی کلاسیک
• (2) تعریف: showing disrepair or neglect.
• harshly grating, raspy; squeaky
something that is creaky makes a harsh sound when it moves.
something that is creaky makes a harsh sound when it moves.
جملات نمونه
1. the creaky old ladder wobbled
نردبان کهنه و غژغژی لمبر می خورد.
2. Rich dad stood and shut the creaky old wooden window that needed repair. If you learn this lesson, you will grow into a wise, wealthy and happy young man.
[ترجمه ترگمان]پدر ثروتمند ایستاد و پنجره غژغژ کننده قدیمی را که به تعمیر نیاز داشت، بست اگر این درس را یاد بگیری، تو در یک مرد جوان ثروتمند و خوشبخت رشد خواهی کرد
[ترجمه گوگل]پدر ثروتمند ایستاده بود و پنجره چوبی پیراهن پیچیده که برای تعمیر نیاز داشت را بست اگر این درس را یاد بگیرید، به یک مرد جوان عاقل، ثروتمند و شاد تبدیل خواهید شد
[ترجمه گوگل]پدر ثروتمند ایستاده بود و پنجره چوبی پیراهن پیچیده که برای تعمیر نیاز داشت را بست اگر این درس را یاد بگیرید، به یک مرد جوان عاقل، ثروتمند و شاد تبدیل خواهید شد
3. She pushed open a creaky door.
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد
[ترجمه گوگل]او یک درب خاردار را باز کرد
[ترجمه گوگل]او یک درب خاردار را باز کرد
4. I descend the narrow, creaky staircase and notice another public-service-law-oriented program on the lower floors.
[ترجمه ترگمان]از پلکان باریک و غژغژ کننده پایین می روم و به یک برنامه عمومی دیگر در طبقه پایین توجه می کنم
[ترجمه گوگل]من راه پله های باریک و پیچیده را می ریزم و برنامه دیگری را در سطح عمومی در خدمت دولت قرار می دهم
[ترجمه گوگل]من راه پله های باریک و پیچیده را می ریزم و برنامه دیگری را در سطح عمومی در خدمت دولت قرار می دهم
5. A half-timbered family hotel with rooms off a creaky wooden balcony running round two sides of a courtyard.
[ترجمه ترگمان]یک هتل نیمه چوبی با اتاق های چوبی که در دو طرف حیاط دویده بود
[ترجمه گوگل]یک هتل خانوادگی نیمه تراس که اتاق را با یک بالکن چوبی برافروخته و در دو طرف حیاط قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک هتل خانوادگی نیمه تراس که اتاق را با یک بالکن چوبی برافروخته و در دو طرف حیاط قرار دارد
6. The sedan is creaky under the heavy weight.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در زیر وزن سنگینی فرسوده می کند
[ترجمه گوگل]سدان تحت وزن سنگین است
[ترجمه گوگل]سدان تحت وزن سنگین است
7. Tristan wanted to be in The Creaky House Club.
[ترجمه ترگمان]تریستان می خواست در باشگاه creaky باشد
[ترجمه گوگل]Tristan می خواست در باشگاه House Creaky House باشد
[ترجمه گوگل]Tristan می خواست در باشگاه House Creaky House باشد
8. The chair was hard and mean and creaky.
[ترجمه ترگمان]صندلی سخت و خشن و غژغژ کننده بود
[ترجمه گوگل]صندلی سخت و متوسط و خشن بود
[ترجمه گوگل]صندلی سخت و متوسط و خشن بود
9. Especially since he still has that creaky, cranky back to deal with.
[ترجمه ترگمان]مخصوصا از وقتی که اون تکون دهنده و پر سر و صدا رو داره که باه اش کنار بیاد
[ترجمه گوگل]به خصوص از آنجایی که او هنوز هم این خراشیدگی دارد، با سر و صدا به عقب بر می گردد
[ترجمه گوگل]به خصوص از آنجایی که او هنوز هم این خراشیدگی دارد، با سر و صدا به عقب بر می گردد
10. Silas could hear movement above on the creaky wood floors.
[ترجمه ترگمان]صدای حرکت سیلاس روی کف چوبی غژغژ می کرد
[ترجمه گوگل]سیلس می تواند حرکت را در بالای طبقه های چوب کمرنگ بشنود
[ترجمه گوگل]سیلس می تواند حرکت را در بالای طبقه های چوب کمرنگ بشنود
11. Rich dad stood and shut the creaky old wooden window that needed repair.
[ترجمه ترگمان]پدر ثروتمند ایستاد و پنجره غژغژ کننده قدیمی را که به تعمیر نیاز داشت، بست
[ترجمه گوگل]پدر ثروتمند ایستاده بود و پنجره چوبی پیراهن پیچیده که برای تعمیر نیاز داشت را بست
[ترجمه گوگل]پدر ثروتمند ایستاده بود و پنجره چوبی پیراهن پیچیده که برای تعمیر نیاز داشت را بست
12. My creaky old joints.
[ترجمه ترگمان]مفاصل و creaky من
[ترجمه گوگل]مفاصل قدیمی من شکسته
[ترجمه گوگل]مفاصل قدیمی من شکسته
13. Translation: Are there leaky faucets, shaky headboards, running toilets and creaky floors?
[ترجمه ترگمان]ترجمه: آیا شیره ای leaky، headboards لرزان، توالت ها و طبقات غژغژ کننده شکسته وجود دارند؟
[ترجمه گوگل]ترجمه آیا میله های نشتی، سرامیک های لرزان، توالت های فرعی و کف های خمیده وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]ترجمه آیا میله های نشتی، سرامیک های لرزان، توالت های فرعی و کف های خمیده وجود دارد؟
14. When they are successful a bell rings and a mechanical buddha lights up and makes a creaky obeisance.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها موفق می شوند یک حلقه زنگ و یک دستگاه مکانیکی بودا را روشن کرده و یک تعظیم غژغژ کننده به عمل می آورد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها حلقه زنگ موفق و یک Buddha مکانیکی روشن می شود و باعث obeisance خشن
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها حلقه زنگ موفق و یک Buddha مکانیکی روشن می شود و باعث obeisance خشن
The creaky old ladder wobbled.
نردبان کهنه و غژغژی لمبر میخورد.
اصطلاحات
the creakiest wheel gets oiled first
چرخ پر سروصداتر اول روغنکاری میشود، به اشخاص پر سروصدا زودتر توجه میشود
پیشنهاد کاربران
خش دار
زوار دررفته
My knees got a bit creaky
زانوهام صدادار شدند
زانوهام صدادار شدند
an organization, company etc that is creaky uses old - fashioned methods and does not work very well
شرکتی که از روش های قدیمی برای اداره اش استفاده می کند که دیگر جوابگو نیست.
شرکتی که از روش های قدیمی برای اداره اش استفاده می کند که دیگر جوابگو نیست.
کلمات دیگر: