مخفف : reconnaissance، کوچکترین بخش دی.ان.ای (dna) که بازپیوست پذیر است، بازپیوستک
recon
مخفف : reconnaissance، کوچکترین بخش دی.ان.ای (dna) که بازپیوست پذیر است، بازپیوستک
انگلیسی به فارسی
کوچکترین بخش دی.ان.ای (DNA) که بازپیوستپذیر است، بازپیوستک
بازسازی
انگلیسی به انگلیسی
• reconnaissance, observation, information gathering
جملات نمونه
1. Every recon ship sent to this coastal valley fifty miles north of Qui Nhon had been hit by ground fire.
[ترجمه ترگمان]هر کشتی اطلاعاتی که به این دره ساحلی پنجاه میل شمالی کروم ویل که با آتش زیر زمینی برخورد کرده بود به این دره ساحلی اعزام شده بود
[ترجمه گوگل]هر کشتی مجزا که به این دره ساحلی به پنجاه مایلی شمال Qui Nhon فرستاده شده بود، به آتش کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]هر کشتی مجزا که به این دره ساحلی به پنجاه مایلی شمال Qui Nhon فرستاده شده بود، به آتش کشیده شده بود
2. Ocean Recon has been developed to provide detailed insights into what life is like as a Navy Submariner in the ADF.
[ترجمه ترگمان]Recon به منظور ارایه دیدگاهی دقیق در مورد آنچه زندگی همانند نیروی دریایی ADF در the است توسعه داده شده است
[ترجمه گوگل]Ocean Recon توسعه داده شده است تا بینش دقیقی از آنچه که در زیر دریایی نیروی دریایی در ADF وجود دارد، زندگی کند
[ترجمه گوگل]Ocean Recon توسعه داده شده است تا بینش دقیقی از آنچه که در زیر دریایی نیروی دریایی در ADF وجود دارد، زندگی کند
3. In addition to this ability, the recon will also have a smoke grenade ability, which will slow and disorient enemies caught in it, as well as making them miss their attacks.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این توانایی، the همچنین دارای توانایی نارنجک دود هستند که دشمنان آهسته و disorient در آن گرفتار خواهند شد و همچنین باعث از دست رفتن حملات آن ها خواهند شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این توانایی، مجتمع همچنین دارای یک قابلیت نارنجک دود است که دشمنان را در آن گرفتار کرده و دچار اختلال می کند و باعث می شود که آنها از حملات خود دست بردارند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این توانایی، مجتمع همچنین دارای یک قابلیت نارنجک دود است که دشمنان را در آن گرفتار کرده و دچار اختلال می کند و باعث می شود که آنها از حملات خود دست بردارند
4. British officers and Recon squads have their camouflage detection increased marginally.
[ترجمه ترگمان]افسران بریتانیایی و Recon Recon تا حدودی تشخیص خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]افسران انگلیسی و جوخه های Recon تشخیص استتار خود را افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]افسران انگلیسی و جوخه های Recon تشخیص استتار خود را افزایش داده اند
5. A Micronian recon ship had already overflown the canyon and failed to detect the presence of his troops.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی Micronian در حال حاضر از این دره عبور کرده و نتوانسته بود حضور نیروهایش را تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]یک کشتی مجبور میکرونیز در حال حاضر دره عمیق کشانده شده بود و نتوانست حضور نیروهای خود را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]یک کشتی مجبور میکرونیز در حال حاضر دره عمیق کشانده شده بود و نتوانست حضور نیروهای خود را شناسایی کند
6. The installation team also provides replant, clearance and recon structuring service for the clients who need to adjust the old partition a new address because of business enlargement.
[ترجمه ترگمان]تیم نصب همچنین replant، ترخیص و recon را برای مشتریانی فراهم می کند که نیاز دارند این افراز قدیمی را به دلیل توسعه کسب وکار تنظیم کنند
[ترجمه گوگل]تیم نصب همچنین خدمات پیمایشی، ترخیص و بازسازی را برای مشتریانی که نیاز به تنظیم پارتیشن قدیمی آدرس جدید را به دلیل افزایش کسب و کار دارند، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]تیم نصب همچنین خدمات پیمایشی، ترخیص و بازسازی را برای مشتریانی که نیاز به تنظیم پارتیشن قدیمی آدرس جدید را به دلیل افزایش کسب و کار دارند، فراهم می کند
7. And waiting for their recon data in Slipspace was Patterson's battle group of eight ships.
[ترجمه ترگمان]و منتظر اطلاعات شناسایی آن ها در Slipspace، گروه تجاری هشت کشتی بود
[ترجمه گوگل]و منتظر داده های سازش شده خود در Slipspace، گروه نبرد پترسون از هشت کشتی بود
[ترجمه گوگل]و منتظر داده های سازش شده خود در Slipspace، گروه نبرد پترسون از هشت کشتی بود
8. My recon squad had engaged Saddam's army in a small Bedouin encampment.
[ترجمه ترگمان]جوخه recon من ارتش صدام را در اردوگاه بادیه نشین کوچک استخدام کرده بود
[ترجمه گوگل]نیروهای مخفی من ارتش صدام را در اردوگاه کوچکی در بدوین قرار دادند
[ترجمه گوگل]نیروهای مخفی من ارتش صدام را در اردوگاه کوچکی در بدوین قرار دادند
9. This is Recon Vessel Two One Four now entering derelict area.
[ترجمه ترگمان]این کشتی یکی از کشتی های باری است که اکنون در حال ورود به منطقه متروک می باشد
[ترجمه گوگل]این Recon Vessel دو نفر چهار در حال حاضر وارد منطقه محاصره شده است
[ترجمه گوگل]این Recon Vessel دو نفر چهار در حال حاضر وارد منطقه محاصره شده است
10. You think they'll be covering that blind spot with recon patrols?
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی اونا اون نقطه کور رو با پلیس های مخفی پوشش می دن؟
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که آنها را پوشش می دهد که نقطه کور با گشت و گذار باز؟
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که آنها را پوشش می دهد که نقطه کور با گشت و گذار باز؟
11. Orlando police have two other robots in their arsenal - including this dumbbell - shaped camera Recon Scout.
[ترجمه ترگمان]پلیس اورلاندو دو روبات دیگر در arsenal دارد - از جمله این دوربین dumbbell -
[ترجمه گوگل]پلیس اورلاندو دارای دو ربات دیگر در زرادخانه خود هستند - از جمله این دوربین دونفره شکل Recon Scout
[ترجمه گوگل]پلیس اورلاندو دارای دو ربات دیگر در زرادخانه خود هستند - از جمله این دوربین دونفره شکل Recon Scout
12. Spanish marines in 3 camos, Woodland, UN and desert, also includes Special forces and recon units.
[ترجمه ترگمان]تفنگداران اسپانیایی در ۳ camos، وودلند، سازمان ملل و کویر نیز شامل واحدهای ویژه و واحدهای recon می باشند
[ترجمه گوگل]تفنگداران دریایی اسپانیا در 3 کامو، وودلند، سازمان ملل متحد و کویر، همچنین شامل نیروهای ویژه و واحدهای بازسازی است
[ترجمه گوگل]تفنگداران دریایی اسپانیا در 3 کامو، وودلند، سازمان ملل متحد و کویر، همچنین شامل نیروهای ویژه و واحدهای بازسازی است
13. Radar signal recognition is an important aspect of electronic countermeasures. It is the premise of ensuring the radar recon and jam equipment work effectively.
[ترجمه Fariborz Jamea] مشاهده، دیدزدن، جمع آوری اطلاعات
[ترجمه ترگمان]شناسایی سیگنال رادار یک جنبه مهم از اقدامات متقابل الکترونیکی است این فرض است که رادار هواشناسی و تجهیزات مربا به طور موثر کار می کنند[ترجمه گوگل]تشخیص سیگنال رادار یک جنبه مهمی از اقدامات الکترونیکی است این فرضیه این است که تجهیزات رادار و تجهیزات پرتاب موثر موثر باشد
14. With the development of Doppler Radio Direction Finder technology, it is utilized in many aspects. It is especially important for radio recon and radio detector.
[ترجمه ترگمان]با توسعه جهت سنجش جهت رادیو اکتیویته داپلر، در بسیاری از جنبه ها مورد استفاده قرار می گیرد این به ویژه برای رادیو recon رادیویی و رادیویی مهم است
[ترجمه گوگل]با توسعه فناوری Direction Finder رادیو داپلر، از بسیاری جهات استفاده می شود این به ویژه برای رادیو رادیو و رادیو آشکارساز است
[ترجمه گوگل]با توسعه فناوری Direction Finder رادیو داپلر، از بسیاری جهات استفاده می شود این به ویژه برای رادیو رادیو و رادیو آشکارساز است
پیشنهاد کاربران
درکلمات ترکیبی مثل بازیghost recon معنای حرفه ای میدهد برای مثال اینجا معنی میشود شبح پیشرفته
کوتاه شده:
"Reconnaissance" ; شناسایی .
البته گاهی به شکل فعل هم بکار میرود : شناسایی کردن
"Reconnaissance" ; شناسایی .
البته گاهی به شکل فعل هم بکار میرود : شناسایی کردن
معنی یک کلمه که وقتی از طریق واتساپ تصویری حرف میزنیم برام روی صفحه گوشی میاد Reecunt
9
9
مخفف
reconnaissance
reconnaissance
recon ( زیستشناسی )
واژه مصوب: نوترکیبه
تعریف: کوچک ترین واحد دِنا که قابلیت نوترکیبی دارد
واژه مصوب: نوترکیبه
تعریف: کوچک ترین واحد دِنا که قابلیت نوترکیبی دارد
کلمات دیگر: