کلمه جو
صفحه اصلی

afghanistan


کشور افغانستان (در شرق ایران و شمال پاکستان)، افغانستان

انگلیسی به فارسی

افغانستان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an Asian country bordered by Iran, Pakistan, Turkmenistan, and Tajikistan.

• islamic republic of afghanistan, country in southwestern asia
the islamic state of afghanistan is a country in south-western asia, between iran and pakistan. the main ethnic groups are pashtun, tajik, and uzbek. the monarchy was abolished in a coup in 1973. a second coup in 1979 established a one-party state, ruled by the people's democratic party of afghanistan (pdpa). the coup was supported by the soviet invasion of afghanistan and opposed by the mujaheddin rebels. in the resulting war over 5.5 million refugees fled into pakistan or iran. the soviet union withdrew its troops in 1989, but fighting continued between the mujaheddin and government forces. dr najibullah ahmadzai became president in 1986 and was deposed in 1992, when the mujaheddin captured kabul. borhanoddin rabbani, leader of the jamiat-e islami guerilla group, became president. fighting between rival guerilla groups continued. a peace accord in 1993 appointed as prime minister gulbuddin hekmatyar, leader of the hizbe islami guerilla faction. however he was unable to enter kabul and his forces continued to shell the city. in 1994 fighting intensified between the forces of president rabbani and those of prime minister hekmatyar and his ally, general abdul rashid dostam. afghanistan exports natural gas, fruit and nuts, textiles, carpets, wool, cotton, and hides. the civil war has destroyed its economy.

جملات نمونه

1. Pakistan became a conduit for drugs produced in Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]پاکستان مجرایی برای مواد مخدر تولید شده در افغانستان تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]پاکستان به مواد مخدر تولید شده در افغانستان تبدیل شد

2. The trip to Afghanistan was an adventure for Helen.
[ترجمه ترگمان]سفر به افغانستان ماجراجویی برای هلن بود
[ترجمه گوگل]سفر به افغانستان یک مهاجرت به هلن بود

3. The four-year drought has caused widespread famine across Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]خشکسالی چهار ساله باعث قحطی گسترده در سراسر افغانستان شده است
[ترجمه گوگل]خشکسالی چهار ساله موجب قحطی گسترده در سراسر افغانستان شده است

4. After various hair-raising adventures in Afghanistan, Newcombe settled in Northern India.
[ترجمه ترگمان]نی و کامب، پس از ماجراهای زیادی که در افغانستان به سر می برد، در شمال هند مستقر شد
[ترجمه گوگل]بعد از ماجراهای مختلف مو در افغانستان، نیو کامب در شمال هند مستقر شد

5. One of the five soldiers killed in Afghanistan on Tuesday was a hero who had carried a fellow guardsman injured by a bomb more than a mile on his shoulders to safety on a previous tour in the country.
[ترجمه ترگمان]یکی از پنج سربازی که روز سه شنبه در افغانستان کشته شد، یک قهرمان بود که در طی یک سفر قبلی در کشور با یک بمب بیش از یک مایل بر روی شانه هایش مجروح شده بود
[ترجمه گوگل]یکی از پنج سرباز که در روز سه شنبه در افغانستان کشته شد، یک قهرمان بود که یک نگهبان دیگر را که یک بمب بیشتر از یک مایل بر روی شانه های خود را به جرم ایمنی در یک سفر قبلی در این کشور زخمی کرده بود، زخمی کرده است

6. Afghanistan, Italy, India and Uzbekistan show how to prepare foods from their countries.
[ترجمه ترگمان]افغانستان، ایتالیا، هند و ازبکستان نشان می دهند که چگونه غذاهایی را از کشورهایشان آماده کنند
[ترجمه گوگل]افغانستان، ایتالیا، هندوستان و ازبکستان نشان می دهد که چگونه غذاها را از کشورهای خود آماده می کنند

7. Cities -- not so-called failed states like Afghanistan and Somalia -- are the true daily test of whether we can build a better future or are heading toward a dystopian nightmare.
[ترجمه ترگمان]شهرها - - نه به اصطلاح کشورهای شکست خورده مانند افغانستان و سومالی - - آزمایش روزانه واقعی ای هستند که آیا ما می توانیم آینده ای بهتر بسازیم یا به سوی کابوس شبانه حرکت کنیم
[ترجمه گوگل]شهرهای - نه به اصطلاح دولت های شکست خورده مانند افغانستان و سومالی - آزمون روزانه واقعی است که آیا ما می توانیم آینده ای بهتر و یا به سمت یک کابوس دودوپیایی

8. Negotiate about Afghanistan, but don't sit on your hands while you bargain.
[ترجمه ترگمان]در مورد افغانستان مذاکره کنید، اما در هنگام چانه زدن بر روی دست خود بنشینید
[ترجمه گوگل]مذاکره در مورد افغانستان، اما در حالی که شما در معرض است، بر روی دستان خود نشسته اید

9. Afghanistan people cut up rough to sue to pull Dan and it the Tao of henchman Taliban day criminal acts.
[ترجمه ترگمان]مردم افغانستان برای این که از دن و it به عنوان \"تائو\" اقدامات جنایی در روز طالبان پیروی کنند، به خشونت خاتمه دادند
[ترجمه گوگل]مردم افغانستان به سختی به شکایت می پردازند تا دون را بکشند و روزی از فعالیت های جنایتکارانه طاووس دستگیر شود

10. What took him back to Afghanistan was the rise of the Taliban.
[ترجمه ترگمان]آنچه او را به افغانستان بازگرداند، افزایش طالبان بود
[ترجمه گوگل]آنچه که او را به افغانستان رساند، ظهور طالبان بود

11. "A very small number" of European governments believe Afghanistan is on the front-line of the war on terror, says one senior Brussels man.
[ترجمه ترگمان]یک مرد ارشد اهل بروکسل می گوید: \" تعداد بسیار کمی از دولت های اروپایی معتقدند که افغانستان در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک مرد ارشد بروکسل می گوید: 'تعداد بسیار کمی از دولت های اروپایی معتقدند که افغانستان در خط مقدم جنگ علیه تروریسم است '

12. This is the first international conference on Afghanistan under the auspices of Shanghai Cooperation Organization.
[ترجمه ترگمان]این اولین کنفرانس بین المللی درباره افغانستان تحت نظارت سازمان هم کاری شانگهای است
[ترجمه گوگل]این اولین کنفرانس بین المللی در افغانستان در حمایت از سازمان همکاری های شانگهای است

13. He pulled back forces from Mongolia, and he withdrew from Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]او نیروهای مغولستان را عقب کشید و او از افغانستان عقب نشینی کرد
[ترجمه گوگل]او از نیروهای مغولستان عقب نشینی کرد و از افغانستان خارج شد

14. Some ask how the US can join when it is at war in Afghanistan and Iraq, but both those nations are members of the treaty and are already obliged to reject any use of antipersonnel mines.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها می پرسند که آمریکا چگونه می تواند به هنگام جنگ در افغانستان و عراق بپیوندد، اما هر دو کشور عضو معاهده هستند و در حال حاضر ملزم به رد هر گونه استفاده از مین های ضدنفر هستند
[ترجمه گوگل]برخی از آنها می پرسند که چگونه ایالات متحده می تواند در هنگام جنگ در افغانستان و عراق پیوست کند، اما هر دو این کشورها عضو این معاهده هستند و هم اکنون مجبور به رد هرگونه استفاده از معادن انتحاری هستند

15. The US Secretary of Defense, Robert Gates, has arrived in Afghanistan on an unannounced visit.
[ترجمه ترگمان]وزیر دفاع ایالات متحده، رابرت گیتس، در یک دیدار اعلام نشده وارد افغانستان شده است
[ترجمه گوگل]رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، در یک دیدار غیر رسمی وارد افغانستان شده است

پیشنهاد کاربران

افقانستان

what is this from Afghanistan


کلمات دیگر: