کلمه جو
صفحه اصلی

bouncer


معنی : لافزن، خود ستا، دروغ بزرگ و فاحش، لی لی کننده
معانی دیگر : جهنده، ورجه کننده، جهمند، شخص پویا و پرانعطاف، دروه بزرگ وفاحش، ماموری که درنمایش ها وغیره اشخاصاخلالگر راخارج میکند

انگلیسی به فارسی

جهنده، ورجه کننده، جهمند، شخص پویا و پرانعطاف


(در کافه، کاباره و غیره) کسی که کارش بیرون انداختن اشخاص مزاحم باشد، مأمور نظم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: something or someone that bounces.

(2) تعریف: (informal) a person employed, esp. in a bar, to eject or prevent entry of unauthorized or disorderly patrons.

• guard or doorman who keeps troublemakers out of a club or party
a bouncer is a man whose job is to prevent unwanted people from coming into a pub or a nightclub and to throw people out if they cause trouble.
in cricket, a bouncer is a ball that bounces very high after it has been bowled.

مترادف و متضاد

لافزن (اسم)
assuming, boaster, gabber, bouncer, braggart, bragger, idol, gascon, larrikin

خودستا (اسم)
bighead, hector, boaster, gabber, bouncer, braggart, bragger, blowhard, blow, tinhorn, gasser, blusterer, blower, brag, bucko, braggadocio, whiffler, gascon, hot-shot, tiger, skite, swashbuckler

دروغ بزرگ و فاحش (اسم)
bouncer

لی لی کننده (اسم)
bouncer, hopper

جملات نمونه

1. The club hires a bouncer to keep out undesirables.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه مامور انتظامات را برای بیرون نگه داشتن undesirables استخدام می کند
[ترجمه گوگل]این باشگاه یک بیستر را استخدام می کند تا از دست ندهد

2. I smile at the bouncer at the door of the Monster.
[ترجمه ترگمان]به نگهبان در اتاق هیولا لبخند می زنم
[ترجمه گوگل]من در تیرانداز در درب هیولا لبخند می زنم

3. A beautiful social breakaway from the strict bouncer dominated norm of the suit and tie disco.
[ترجمه ترگمان]یک جدایی اجتماعی زیبا از the سخت برای کت و شلوار و disco تساوی
[ترجمه گوگل]یک تفکیک اجتماعی زیبا از تیزبینی سختگیرانه، تارک کت و کت و شلوار دیسکو را تحت سلطه قرار داد

4. Vengsarkar's method of playing the Thomson bouncer was to try to avoid it.
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از آن روش Vengsarkar (تامسون)انجام شد
[ترجمه گوگل]روش Vengsarkar بازی تدوین کننده تامسون سعی داشت از آن اجتناب کند

5. The programme first of all explains how a Bouncer works on fitness in general and in rehabilitation plus other problems such as arthritis.
[ترجمه ترگمان]این برنامه ابتدا توضیح می دهد که چگونه یک Bouncer در کل و در توان بخشی به علاوه مشکلات دیگر مثل ورم مفاصل کار می کند
[ترجمه گوگل]برنامه اول از همه توضیح می دهد که چگونه یک Bouncer در مورد تناسب اندام به طور کلی و در توانبخشی به علاوه مشکلات دیگر مانند آرتریت کار می کند

6. Auguste, the bouncer he picked up in the back streets of Montreal, squeezes my windbreaker before letting me in.
[ترجمه ترگمان]او گوست، نگهبان، قبل از اینکه به من اجازه دهد وارد شوم، پنجره را فشار داد
[ترجمه گوگل]اوگوست، او را در خیابانهای عقب مونترال برداشت، بادکنک من را قبل از اینکه من را به من بفروشد، فشار می دهد

7. To quickly and easily assemble your Bouncy Bouncer, please follow these instructions carefully.
[ترجمه ترگمان]به سرعت و به راحتی Bouncy Bouncer را جمع کنید، لطفا این دستورالعمل ها را با دقت دنبال کنید
[ترجمه گوگل]به سرعت و به راحتی Bouncer Bouncy خود را جمع آوری کنید، لطفا این دستورالعمل ها را با دقت دنبال کنید

8. Then the police took the bouncer away in handcuffs.
[ترجمه ترگمان]سپس پلیس، نگهبان را با دست بند بیرون آورد
[ترجمه گوگل]پلیس پس از آن دستبند را در دست گرفت

9. The bouncer checked me out for weapons at the door.
[ترجمه ترگمان]نگهبان، به خاطر اسلحه، من رو به سمت در هدایت کرد
[ترجمه گوگل]منفجرکنندگان من را برای ورود به سلاح در منزل چک کردند

10. A jobless actor was annoying an off-duty bouncer, announcing loudly that he was due for a break.
[ترجمه ترگمان]یک بازیگر بی کار یک نگهبان بی کار را آزار می داد، و با صدای بلند اعلام می کرد که به خاطر تعطیلات است
[ترجمه گوگل]یک بازیگر بیکار باعث می شود که یک بمب افکن غیرقانونی آزار دهنده با صدای بلند اعلام کند که او به دلیل استراحت به سر می برد

11. So the owner of the place told the bouncer to throw him out.
[ترجمه ترگمان]صاحب اونجا نگهبان رو به نگهبان گفتن که انداختنش بیرون
[ترجمه گوگل]بنابراین صاحب محل گفت که او را بیرون کشید

12. Joey's dad was a champion bouncer. No kangaroo can jump higher than him.
[ترجمه ترگمان]بابای جویی، یه قهرمان بود هیچ کانگورو بیشتر از اون نمیتونه بپره
[ترجمه گوگل]پدر Joey یک تیزر قهرمان بود هیچ کانگورو نمیتواند بالاتر از او پرید

13. Old Mr. Bouncer, very sulky, was huddled up in a corner, barricaded with chair.
[ترجمه ترگمان]آقای Bouncer پیر، عبوس و عبوس، در گوشه ای کزکرده بود و صندلی را مسدود کرده بود
[ترجمه گوگل]آقای آقای Bouncer قدیمی، بسیار سیکلی، در گوشه ای که با صندلی مهار شده بود روبرو شد

14. Mr. Bouncer would not confess that he had admitted anybody into the rabbit hole.
[ترجمه ترگمان]آقای Bouncer اعتراف نمی کرد که کسی را در سوراخ خرگوش راه داده است
[ترجمه گوگل]آقای Bouncer اعتراف نمی کند که او کسی را به سوراخ خرگوش برساند

15. Joan: No. The bouncer said that we were not dressed properly.
[ترجمه ترگمان]نه، نگهبان گفت که ما لباس درست و حسابی نداریم
[ترجمه گوگل]جوآن شماره استاد گفت که ما به درستی لباس نداریم

پیشنهاد کاربران

نگهبان دم در کازینو

نگهبان بار یا دیسکو

( عبارت غیر رسمی برای ) نگهبانی که در مکان هایی مانند کنسرت یا کلوپ های شبانه و. . . برای تامین امنیت استخدام میشود

بادیگارد

Doorman
Security guard

نگهبان / محافظ / نیروی امنیتی باشگاه شبانه ( بار ، دیسگو، کلوپ ، کازینو )


کلمات دیگر: