کلمه جو
صفحه اصلی

pep talk


(امریکا) نطق تهییجی (معمولا قبل از مسابقه توسط مربی برای اعضای تیم ایراد می شود)، سخنرانی انگیزگر، قوت قلب

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) نطق تهییجی (به‌طور معمول قبل از مسابقه توسط مربی برای اعضای تیم ایراد می‌شود)، سخنرانی انگیزگر، قوت قلب


بحث PEP


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a vigorous talk to an individual or group, such as an athletic team, to instill enthusiasm, increase determination, and the like.

• encouragement speech, conversation which helps raise morale and strengthens self-confidence
a pep talk is a speech intended to encourage a group of people to make more effort; an informal expression.

مترادف و متضاد

inspirational talk


Synonyms: inducement, rallying cry, trumpet call


جملات نمونه

1. Alam gave the Pakistani team a pep talk .
[ترجمه ترگمان]علم به تیم پاکستان یک سخنرانی تشویقی ارائه داد
[ترجمه گوگل]الام به تیم پاکستان گفتگو کرد

2. She gave us all a pep talk before the game.
[ترجمه ترگمان] قبل از بازی همه به ما دلگرمی داد
[ترجمه گوگل]او قبل از بازی، همه صحبتهای پپ را به ما داد

3. The boss gave the staff a pep talk this morning in an attempt to boost sales.
[ترجمه ترگمان]رئیس شرکت امروز صبح در تلاش برای بالا بردن فروش به کارکنان یک سخنرانی تشویقی ارائه کرد
[ترجمه گوگل]رئیس سابق صبح روز جمعه در گفتگو با خبرنگاران گفت: 'تلاش برای افزایش فروش است

4. The team was given a pep talk on the morning of the big match.
[ترجمه ترگمان]در روز مسابقه بزرگ، تیم با شور و شوق صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]این تیم در صبح روز بزرگ بازی با یک بحث تند و تیز صحبت کرد

5. A pep talk was all it took.
[ترجمه ترگمان] فقط یه صحبت کوتاه بود
[ترجمه گوگل]یک سخنرانی تلخ تمام شد

6. This is not just a smarmy pep talk but an unflinching discussion of real angst and a real adjustment process.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک بحث تشویقی smarmy نیست، بلکه یک بحث قاطع در مورد نگرانی واقعی و یک فرآیند تنظیم واقعی است
[ترجمه گوگل]این فقط یک سخنرانی تند و تیز است و نه یک بحث غیرواقعی از ترس واقعی و یک روند سازگاری واقعی

7. No pep talk is going to be as meaningful as sinking a basket or two.
[ترجمه ترگمان]هیچ بحث تشویقی به معنای غرق کردن یک سبد یا دو سبد نیست
[ترجمه گوگل]بدون صحبت کردن pep رفتن به عنوان معنی دار است به عنوان غرق شدن یک سبد و یا دو

8. Rubin himself appeared on stage for a pep talk, a short and stocky 40ish fellow in business blues.
[ترجمه ترگمان]روبین خودش برای یک سخنرانی تشویقی بر روی صحنه ظاهر شد، یک مرد چهل و چهار ساله ish با بلوز تجاری
[ترجمه گوگل]روبین خود را در یک صحنه برای یک سخنرانی PEP، یک همکار 40 ساله و کوتاه در بلوز کسب و کار نشان داد

9. His pep talk had obviously worked the night before.
[ترجمه ترگمان]صحبت های pep به طور قطع شب پیش کار می کرد
[ترجمه گوگل]او پیش از این، صحبتهای او را به طور واضح مشغول به کار کرده بود

10. The coach gave hellos team pep talk at half time, hoping to lead them to victory.
[ترجمه ترگمان]این مربی مدت کوتاهی به تیم hellos سلام داد و امیدوار بود آن ها را به سوی پیروزی هدایت کند
[ترجمه گوگل]این مربی در نیمه نهایت به تیم hellos تیراندازی کرد و امیدوار بود تا آنها را به پیروزی برساند

11. The coach gave us a much - needed pep talk during the half.
[ترجمه ترگمان]این مربی به ما یک سخنرانی تشویقی بسیار ضروری را در طول نیمه راه داد
[ترجمه گوگل]این مربی در طول نیمه به ما گفتگوهای مورد نیاز سرخوشه را به ما داد

12. The coach gave the team a pep talk before the big game.
[ترجمه ترگمان]مربی قبل از بازی بزرگ یک سخنرانی تشویقی به تیم داد
[ترجمه گوگل]این مربی قبل از بازی بزرگ، تیم را به یک تیم فوتبال دعوت کرد

13. The coach gave his team a pep talk at half time.
[ترجمه ترگمان]کالسکه نیم ساعتی به او قوت قلب داد
[ترجمه گوگل]این مربی در نیمه دوم تیم خود را در یک تمرین فکری به سر برد

14. Dave : Another 1 pep talk? That'll make three this week.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگه از اون گفتگوی نیرو بخش؟ این هفته سه هفته طول می کشه
[ترجمه گوگل]دیو یکی دیگر از 1 پاپ بحث این هفته سه بار خواهد شد

15. Angela needed a good pep talk after she didn't get asked to the prom.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که به مجلس رقص دعوت نشد، آن جلا نیاز به دلگرمی خوبی داشت
[ترجمه گوگل]آنجلا بعد از اینکه او به پرستار خواسته بود، یک سخنرانی خوب را به او نیاز داشت

پیشنهاد کاربران

نُطق پُرشور و حال

سخنرانی انگیزشی یا تهییجی

روحیه دادن


گفتگوی انگیزشی

دلداری

نطق انگیزشی، حرفهای تشویق و ترغیب کننده
A brief and emotional talk to motivate, encourage audience
Her ability to deliver energizing pep talks was amazing.
This pep talk gets him to the threshold of his kids room, and as he opens the door he gets calm.

قوتِ قلب


کلمات دیگر: