1. It is not easy to learn Arabic.
[ترجمه ترگمان]آموختن عربی آسان نیست
[ترجمه گوگل]زبان عربی را آسان نیست
2. Mombasa is a town with a beguiling Arabic flavour.
[ترجمه ترگمان] Mombasa یه شهر با طعم beguiling
[ترجمه گوگل]مامباسا یک شهر با عطر و طعم عربی است
3. This is a feature of languages such as Arabic, Spanish and Portuguese, to name but a few.
[ترجمه ترگمان]این یک ویژگی از زبان ها مانند عربی، اسپانیایی و پرتغالی است که فقط چند زبان است
[ترجمه گوگل]این یک ویژگی از زبان هایی مانند عربی، اسپانیایی و پرتغالی است که فقط چند نام دارد
4. 1 and 2 are Arabic numerals, I and II are Roman numerals.
[ترجمه ترگمان]اعداد ۱ و ۲ اعداد عربی هستند و من و II اعداد رومی هستند
[ترجمه گوگل]1 و 2 عدد عربی هستند، I و II عدد رومی هستند
5. She needs to perfect her Arabic before going to work in Cairo.
[ترجمه ترگمان]او قبل از شروع کار در قاهره باید عربی را کامل کند
[ترجمه گوگل]او قبل از رفتن به کار در قاهره باید عربی خود را کامل کند
6. His Arabic was not as good as his English, but serviceable enough.
[ترجمه ترگمان]زبان عربی به خوبی انگلیسی ها نبود، اما به درد بخور بود
[ترجمه گوگل]عربی او به اندازه انگلیسیش خوب نبود، اما به اندازه کافی قابل استفاده بود
7. Hebrew and Arabic are Semitic languages.
[ترجمه ترگمان]عبری و عربی زبان های سامی هستند
[ترجمه گوگل]عبری و عربی زبان های سامی هستند
8. I've been learning Arabic for four years.
[ترجمه ترگمان]چهار سال است که عربی یاد می گیرم
[ترجمه گوگل]من چهار سال به زبان عربی آموخته ام
9. He spoke in Arabic, a short staccato burst.
[ترجمه ترگمان]او با زبان عربی صحبت کرد، با صدایی کوتاه و بریده گفت:
[ترجمه گوگل]او در عربی صحبت کرد، یک انفجار کوتاه مدت استکاتو
10. Is there anyone here who understands Arabic?
[ترجمه ترگمان]کسی اینجاست که عربی رو درک کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی وجود دارد که عربی را درک کند؟
11. He speaks Arabic and English with equal ease.
[ترجمه ترگمان]او عربی و انگلیسی با راحتی برابر صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او به راحتی با زبان عربی و انگلیسی صحبت می کند
12. There are many regional types of Arabic.
[ترجمه ترگمان]زبان های منطقه ای بسیاری وجود دارد
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از زبان عربی وجود دارد
13. He spoke abruptly, in barely comprehensible Arabic.
[ترجمه ترگمان]ناگهان به سختی حرف می زد، به سختی عربی قابل فهم بود
[ترجمه گوگل]او به تدریج صحبت کرد، در عربی بسیار قابل فهم
14. Flamenco has its roots in Arabic music.
[ترجمه ترگمان]Flamenco ریشه در موسیقی عربی دارد
[ترجمه گوگل]فلامنکو ریشه های موسیقی عربی دارد
15. The established religion of Egypt and other Arabic countries is Islam.
[ترجمه ترگمان]دین رسمی مصر و دیگر کشورهای عربی اسلام است
[ترجمه گوگل]دین سنتی مصر و سایر کشورهای عربی اسلام است