کلمه جو
صفحه اصلی

roadblock


معنی : وسیله انسداد جاده
معانی دیگر : وسیله ی انسداد جاده، راه بند، راهگیر، سدراه، (مجازی) مانع، باز دارنده، باز ایستان، رادع، سنگ راه، راهگیر بر پا کردن، راه بند ساختن

انگلیسی به فارسی

وسیله انسداد جاده


راه بند، وسیله انسداد جاده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a barricade placed across the road to stop traffic and allow for inspection by police or to stop movement of the enemy by a military force.

(2) تعریف: anything that stops, hinders, or impedes.
مشابه: barrier

- fallen trees, stones, and other roadblocks
[ترجمه ترگمان] درختان، سنگ ها، سنگ ها و دیگر راه ها،
[ترجمه گوگل] درختان افتاده، سنگ ها و دیگر موانع راه
- the various roadblocks in his career
[ترجمه ترگمان] موانع متعدد در شغل او
[ترجمه گوگل] جاده های مختلف در حرفه او
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: roadblocks, roadblocking, roadblocked
• : تعریف: to impede or stop with a roadblock.

• obstruction or barricade on a road; obstacle which prevents progress, hindrance, impediment
a road block is a barrier which is put across a road to prevent people or traffic going along the road.

مترادف و متضاد

وسیله انسداد جاده (اسم)
roadblock

جملات نمونه

1. Police have set up a roadblock on the road to London.
[ترجمه ترگمان]پلیس جاده ای را در جاده لندن ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس راه راه لندن را راه اندازی کرده است

2. The police had set up a roadblock and waved several drivers down.
[ترجمه ترگمان]پلیس جاده را مسدود کرده و چندین راننده را تکان داده بود
[ترجمه گوگل]پلیس راهپیمایی را راه انداخت و چندین راننده را به سمت پایین حرکت داد

3. They were stopped at a roadblock leaving the city.
[ترجمه ترگمان]آن ها در جاده ای توقف کرده بودند که از شهر خارج می شدند
[ترجمه گوگل]آنها در جاده ای که شهر را ترک کرده بود متوقف شد

4. The truck drove through the roadblock at 100 mph.
[ترجمه ترگمان]کامیون با سرعت ۱۰۰ مایل بر ساعت از جاده عبور کرد
[ترجمه گوگل]کامیون از طریق مسافتی با سرعت 100 مایل در ساعت حرکت کرد

5. The police trapped the terrorists at a roadblock.
[ترجمه ترگمان]پلیس تروریست ها را در جاده مسدود کرد
[ترجمه گوگل]پلیس در یک جاده ای به سر می برد

6. The police set up a roadblock on the bridge.
[ترجمه ترگمان]پلیس ایست رو روی پل گذاشت
[ترجمه گوگل]پلیس راهپیمایی را بر روی پل راه اندازی کرد

7. Six policemen started to erect a roadblock.
[ترجمه ترگمان]شش مامور پلیس جاده را مسدود کردند
[ترجمه گوگل]شش پلیس شروع به راهپیمایی کردند

8. This roadblock must have been added since the supposed bomb attack on the other post.
[ترجمه ترگمان]این جاده از زمانی که بمب به آن طرف حمله کرده بود باید افزوده می شد
[ترجمه گوگل]این موانع از زمان حمله احتمالی بمب به پست دیگر اضافه شده است

9. Inappropriate clothing can be a roadblock to promotion.
[ترجمه ترگمان]استفاده نادرست از لباس های نامناسب می تواند مانعی برای ارتقای مقام باشد
[ترجمه گوگل]لباس نامناسب می تواند یک راه حل برای ارتقاء باشد

10. Bob Simon sees a roadblock on the way to Hebron.
[ترجمه ترگمان]\"باب سیمون\" جاده ای را در مسیر to می بیند
[ترجمه گوگل]باب سایمون یک راه جاده ای را در مسیر Hebron می بیند

11. But Louis had posted the roadblock to stop anyone with authority returning to Belpan City.
[ترجمه ترگمان]اما لویی the را پست کرده بود تا هر کسی را که قدرت بازگشت به شهر Belpan را داشت متوقف کند
[ترجمه گوگل]اما لوئیس این مسأله را برای جلوگیری از هر کسی که مجاز به بازگشت به Belpan City بود متوقف کرد

12. Or would he join the men at the roadblock on the bridge?
[ترجمه ترگمان]یا ممکنه به افراد at که روی پل بسته شده، ملحق بشه؟
[ترجمه گوگل]یا او به مردان در راهپیمایی بر روی پل پیوست؟

13. Perhaps the greatest roadblock to smooth, fast writing lies in sentence structure.
[ترجمه ترگمان]شاید بزرگ ترین مشکلی که ممکن است مسدود شود، در ساختار جمله نهفته است
[ترجمه گوگل]شاید بزرگترین راه حل صاف، نوشتن سریع در ساختار جمله باشد

14. So the viral roadblock that inhibits transmission from women to men is often greatly reduced among crack users.
[ترجمه ترگمان]بنابراین انسداد ویروسی که مانع از انتقال زنان به مردان می شود اغلب در میان کاربران ترک کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]از این رو، ویروسی که مانع انتقال آن از زنان به مردان است، اغلب در میان کاربران کرک کاهش می یابد

15. And the people running this particular roadblock were teen-age guerrillas robbing passers-by and stealing cars.
[ترجمه ترگمان]و افرادی که این جاده خاص را اداره می کنند guerrillas نوجوان - سنی هستند که عابران را می دزدند و ماشین دزدی را می دزدند
[ترجمه گوگل]و افرادی که این بلوک خاص را اجرا می کردند، چریک های نوجوان ساله بودند که از طریق گذراندن اتومبیل ها و سرقت اتومبیل ها سرقت می کردند

The police set up roadblocks to stop fugitives and to inspect vehicles.

پلیس جاده را می‌بندند تا فراریان را متوقف و اتومبیل‌ها را بازرسی کنند.


We must remove the roadblocks on the way to peace.

باید موانع سر راه صلح را از میان برداریم.


پیشنهاد کاربران

ایست بازرسی ( در جاده )

راه بند


کلمات دیگر: