1- از پول موجود، از حساب نقدینه، از موجودی 2- ضرر، زیان
out of pocket
1- از پول موجود، از حساب نقدینه، از موجودی 2- ضرر، زیان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: requiring an outlay of cash.
- out-of-pocket expenses
[ترجمه ترگمان] خرج خارج از جیب
[ترجمه گوگل] هزینه های خارج از جیب
[ترجمه گوگل] هزینه های خارج از جیب
• (2) تعریف: having little or no money.
- The expenses of the trip left us severely out-of-pocket.
[ترجمه ترگمان] هزینه های سفر ما را به شدت از جیب بیرون کرد
[ترجمه گوگل] هزینه سفر ما به شدت خارج از جیب ما بود
[ترجمه گوگل] هزینه سفر ما به شدت خارج از جیب ما بود
جملات نمونه
1. If he loses the deal, he'll be badly out of pocket.
[ترجمه مسعود سعیدپور] اگر این معامله رو از دست بده، بدجوری باید دست به جیب بشه/از جیب خودش بپردازد.
[ترجمه ترگمان]اگر معامله را از دست بدهد، از جیبش بیرون می رود[ترجمه گوگل]اگر او معامله را از دست بدهد، او از جیب بد می شود
2. That one mistake left him thousands of pounds out of pocket.
[ترجمه مسعود سعیدپور] همین یه اشتباه باعث شد کلی از جیبش هزینه کنه.
[ترجمه ترگمان]این اشتباه او را هزاران پوند در جیب گذاشت[ترجمه گوگل]این یک اشتباه هزاران پوند از جیب او را ترک کرد
3. I don't want you to end up out of pocket.
[ترجمه مسعود سعیدپور] نمیخوام دست آخر از جیب خودم هزینه کنم.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم تو از جیب بیرون بیایی[ترجمه گوگل]من نمی خواهم تو را از جیب خارج کنم
4. They were well out of pocket — they had spent far more in Hollywood than he had earned.
[ترجمه ترگمان]آن ها از جیب خارج شده بودند - آن ها بیش از اندازه در هالیوود خرج کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها به خوبی از جیب خارج شدند - آنها در هالیوود خیلی بیشتر از او صرف کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها به خوبی از جیب خارج شدند - آنها در هالیوود خیلی بیشتر از او صرف کرده بودند
5. His mistake left us all out of pocket.
[ترجمه ترگمان]اشتباه او همه ما را از جیب بیرون گذاشت
[ترجمه گوگل]اشتباه او همه ما را از جیب خارج کرد
[ترجمه گوگل]اشتباه او همه ما را از جیب خارج کرد
6. In which case, savers and investors end up out of pocket.
[ترجمه ترگمان]در این صورت، پس savers و سرمایه گذاران از جیب خود خارج می شوند
[ترجمه گوگل]در این صورت، محافظه کاران و سرمایه گذاران از جیب خارج می شوند
[ترجمه گوگل]در این صورت، محافظه کاران و سرمایه گذاران از جیب خارج می شوند
7. But if he lost, he was out of pocket a million bucks.
[ترجمه ترگمان]اما اگه از دست بره، یه میلیون دلار تو جیبش بود
[ترجمه گوگل]اما اگر او از دست رفت، او از جیب یک میلیون دلار بود
[ترجمه گوگل]اما اگر او از دست رفت، او از جیب یک میلیون دلار بود
8. Expenses are all out of pocket.
[ترجمه ترگمان]مصارف عرض all از جیب بیرون است
[ترجمه گوگل]هزینه همه از جیب است
[ترجمه گوگل]هزینه همه از جیب است
9. Thus dental surgeons were to be even more out of pocket.
[ترجمه ترگمان]از این قرار، جراحان دندان پزشکی از جیب بیرون رفته بودند
[ترجمه گوگل]بنابراین جراحان دندان باید بیشتر از جیب باشند
[ترجمه گوگل]بنابراین جراحان دندان باید بیشتر از جیب باشند
10. He was both out of pocket and out of spirits by that catastrophe.
[ترجمه ترگمان]از این فاجعه، هر دو دست از جیب بیرون کشیدند و خارج شدند
[ترجمه گوگل]او از این فاجعه هر دو از جیب و خارج از ارواح بود
[ترجمه گوگل]او از این فاجعه هر دو از جیب و خارج از ارواح بود
11. Out of pocket This means you were on company business and using your own funds.
[ترجمه ترگمان]از جیب این به این معنی است که شما در کسب وکار شرکت بوده و از بودجه خود استفاده کرده اید
[ترجمه گوگل]از جیب این بدان معنی است که شما در کسب و کار شرکت و با استفاده از بودجه خود را
[ترجمه گوگل]از جیب این بدان معنی است که شما در کسب و کار شرکت و با استفاده از بودجه خود را
12. I bought a new cigarette lighter and it broke; now I'm £10 out of pocket.
[ترجمه ترگمان]یک فندک جدید خریدم و آن را شکست؛ حالا ۱۰ پوند از جیب خودم بیرون آمده ام
[ترجمه گوگل]من یک سیگار تازه تر خریدم و آن را شکست؛ در حال حاضر من 10 پوند از جیب دارم
[ترجمه گوگل]من یک سیگار تازه تر خریدم و آن را شکست؛ در حال حاضر من 10 پوند از جیب دارم
13. The society was not even in funds to pay its out of pocket disbursements.
[ترجمه ترگمان]جامعه پولی برای پرداخت پول به جیب نداشت
[ترجمه گوگل]جامعه حتی در بودجه برای پرداخت آن از پرداخت جیبی نبود
[ترجمه گوگل]جامعه حتی در بودجه برای پرداخت آن از پرداخت جیبی نبود
پیشنهاد کاربران
پولی که از کسیه ات رفته ( دیگه بدست نمیاد )
بدون بازپرداخت هزینه
بدون پوشش بیمه
جبرانن ناپذیر
ضرر و زیان
هزینه های که مربوط به خود شخص است و کسی مسیولیت پرداخت آنرا ندارد . . . در ادارات دولتی ، یا بیمه مواردی است که خود فرد باید پرداخت کند .
کلمات دیگر: