بی رحم
unheeded
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not receiving attention
if something goes unheeded, it is ignored.
if something goes unheeded, it is ignored.
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of heeded.
جملات نمونه
1. The advice of experts went unheeded.
[ترجمه ترگمان]به نظر کارشناسان، نصایح دیگران نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]توصیه کارشناسان بی رحم شد
[ترجمه گوگل]توصیه کارشناسان بی رحم شد
2. But these letters had thus far gone unheeded.
[ترجمه ترگمان]اما این نامه ها، بی آن که توجه کسی را به خود جلب کند، از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]اما این نامه ها تا کنون رفته رفته نشده است
[ترجمه گوگل]اما این نامه ها تا کنون رفته رفته نشده است
3. The box and her mantle fell unheeded to the floor.
[ترجمه ترگمان]جعبه و شنل او بی آن که به زمین نیفتد به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]جعبه و گوشته خود را به زمین افتاد unheeded
[ترجمه گوگل]جعبه و گوشته خود را به زمین افتاد unheeded
4. A New Year appeal by the Premier went unheeded.
[ترجمه ترگمان]یک درخواست سال نو از سوی نخست وزیر نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر نخست وزیر سال نو، بدون توجه به آن بود
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر نخست وزیر سال نو، بدون توجه به آن بود
5. Riding along with them, unnoticed by them, unheeded, a black clothed skeleton kept time with them.
[ترجمه ترگمان]با این همه، بدون توجه به آن ها، بدون توجه به آن ها، یک اسکلت سیاه رنگ با آن ها حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]همراه با آنها، بدون توجه به آنها، بدون توجه، یک اسکلت لباس سیاه و سفید نگهداری زمان با آنها بود
[ترجمه گوگل]همراه با آنها، بدون توجه به آنها، بدون توجه، یک اسکلت لباس سیاه و سفید نگهداری زمان با آنها بود
6. As her tears continued to fall unheeded to mingle with the rain, her mouth twisted bitterly.
[ترجمه ترگمان]همچنان که اشک هایش همچنان با باران مخلوط می شد، دهانش به تلخی پیچ وتاب می خورد
[ترجمه گوگل]همانطور که اشک او همچنان به سقوط نادیده گرفته شد تا با باران مخلوط شود، دهان او تلخ پیچ خورده است
[ترجمه گوگل]همانطور که اشک او همچنان به سقوط نادیده گرفته شد تا با باران مخلوط شود، دهان او تلخ پیچ خورده است
7. Far below, unheeded and unheeding, something else was entering this little handful of valleys.
[ترجمه ترگمان]در آن پایین، بی آن که توجه و توجه همچنان ادامه داشته باشد، چیزی دیگر وارد این مشت دره های کوچک می شد
[ترجمه گوگل]در زیر، بدون توجه و نگرانی، چیز دیگری وارد این شمار کمی از دره ها شد
[ترجمه گوگل]در زیر، بدون توجه و نگرانی، چیز دیگری وارد این شمار کمی از دره ها شد
8. Such public health pronouncements often go unheeded, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین اعلامیه های سلامت عمومی اغلب نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین اعلامیه های بهداشت عمومی اغلب بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین اعلامیه های بهداشت عمومی اغلب بی رحمانه است
9. Her warnings went unheeded .
[ترجمه ترگمان]اخطارهای او نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]هشدارهایش بی توجه شد
[ترجمه گوگل]هشدارهایش بی توجه شد
10. His advice went unheeded by the jubilant Khatami supporters who went into the streets to celebrate after the election last week.
[ترجمه ترگمان]توصیه های او توسط حامیان خاتمی که به خیابان ها ریختند تا پس از انتخابات هفته گذشته جشن بگیرند، نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]توصیه های او توسط حامیان خبیری خاتمی که در هفته های گذشته در خیابان ها جشن گرفتند، مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]توصیه های او توسط حامیان خبیری خاتمی که در هفته های گذشته در خیابان ها جشن گرفتند، مورد توجه قرار گرفت
11. Comments from the crowd went unheeded.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به جمعیت، نظرات مردم نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]نظرات از جمعیت غافلگیر شد
[ترجمه گوگل]نظرات از جمعیت غافلگیر شد
12. Her warning went unheeded .
[ترجمه ترگمان]این هشدار، بی آن که توجه او را به خود جلب کند، ادامه یافت
[ترجمه گوگل]هشدار او بی رحمانه بود
[ترجمه گوگل]هشدار او بی رحمانه بود
13. But unheeded fell this mild rebuke on the Captain.
[ترجمه ترگمان]اما ناخدا اعتنایی به ناخدا نکرد
[ترجمه گوگل]اما غافلگیر شد، این خفیف خفیف در کاپیتان کاهش یافت
[ترجمه گوگل]اما غافلگیر شد، این خفیف خفیف در کاپیتان کاهش یافت
14. Their appeal for help went unheeded.
[ترجمه ترگمان]درخواست آن ها برای کمک، نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر برای کمک به آنها بی توجه شد
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر برای کمک به آنها بی توجه شد
15. Such jawboning has gone unheeded, with the dollar under 90 yen, losing more than 10 yen from a high this year.
[ترجمه ترگمان]چنین jawboning بدون توجه به دلار زیر ۹۰ ین و از دست دادن بیش از ۱۰ ین از بلندی در سال جاری، نادیده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]چنین جابجایی بدون توجه به دلار آمریکا به زیر 90 یورو رسیده است و این میزان در سال جاری بیش از 10 ین از دست رفته است
[ترجمه گوگل]چنین جابجایی بدون توجه به دلار آمریکا به زیر 90 یورو رسیده است و این میزان در سال جاری بیش از 10 ین از دست رفته است
پیشنهاد کاربران
نادیده گرفته شده
١. نشنیده، نشنیده گرفته شده، مورد بی اعتنایی قرار گرفته، جدی گرفته نشده.
٢. اجابت نشده، بی پاسخ مانده.
٢. اجابت نشده، بی پاسخ مانده.
کلمات دیگر: