واهی، خیالی، پوچ
chimeric
واهی، خیالی، پوچ
انگلیسی به انگلیسی
• illusory; imaginary
جملات نمونه
1. But the chimeric lambs that would result from the pregnancy are mosaics: only some of the cells contain the transgene.
[ترجمه ترگمان]اما the که ناشی از بارداری هستند mosaics هستند: تنها برخی از این سلول ها شامل the هستند
[ترجمه گوگل]اما بره های کرمی که از بارداری ناشی می شوند، فقط موزاییک هستند و برخی از سلول ها حاوی ترانس ژن هستند
[ترجمه گوگل]اما بره های کرمی که از بارداری ناشی می شوند، فقط موزاییک هستند و برخی از سلول ها حاوی ترانس ژن هستند
2. Humanized antibody has developed from chimeric antibody and reshaped antibody to the present fully human antibody.
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی humanized از آنتی بادی chimeric و آنتی بادی کامل برای آنتی بادی کاملا انسانی فعلی تهیه شده است
[ترجمه گوگل]آنتی بادی انحصاری شده از آنتیبادیهای کرومیک تشکیل شده و آنتی بادی را به آنتی بادی کاملا انسانی تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]آنتی بادی انحصاری شده از آنتیبادیهای کرومیک تشکیل شده و آنتی بادی را به آنتی بادی کاملا انسانی تبدیل کرده است
3. As a result, the chimeric gene encoded apolypeptide which impair the development of male gamete.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، ژن chimeric کدگذاری شده apolypeptide کدگذاری شده را ایجاد می کند که توسعه of نر را مختل می سازد
[ترجمه گوگل]در نتیجه ژن chimeric apolipeptide را کدگذاری می کند که باعث توسعه گورتای مرد می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه ژن chimeric apolipeptide را کدگذاری می کند که باعث توسعه گورتای مرد می شود
4. Infliximab, a chimeric IgG1 kappa monoclonal antibody against TNF-alpha, has been effective in the treatment of enteric as well as fistulous complications of Crohn's disease.
[ترجمه ترگمان]Infliximab، آنتی بادی مونوکلونال IgG۱ در برابر TNF - آلفا، در درمان of و عوارض جانبی بیماری Crohn موثر بوده است
[ترجمه گوگل]Infliximab، یک آنتیبادی مونوکلونال کاپا IgG1 chimeric علیه TNF-alpha، در درمان عفونتهای مجاری ادراری و همچنین فیستول بیماری کرون موثر است
[ترجمه گوگل]Infliximab، یک آنتیبادی مونوکلونال کاپا IgG1 chimeric علیه TNF-alpha، در درمان عفونتهای مجاری ادراری و همچنین فیستول بیماری کرون موثر است
5. His utopia is not as chimeric commonwealth but a practical improvement on what already exists.
[ترجمه ترگمان]مدینه فاضله او به عنوان کشورهای مستقل مشترک المنافع نیست، بلکه یک پیشرفت عملی در آنچه در حال حاضر وجود دارد می باشد
[ترجمه گوگل]اوووپیا او به عنوان جامعۀ کوموریستی نیست، بلکه یک پیشرفت عملی در آنچه که قبلا وجود دارد
[ترجمه گوگل]اوووپیا او به عنوان جامعۀ کوموریستی نیست، بلکه یک پیشرفت عملی در آنچه که قبلا وجود دارد
6. Chimeric organisms have long been created through breeding and, more recently, through the transfer of native genomes into denucleated target cells.
[ترجمه ترگمان]ارگانیسم های Chimeric از طریق زاد و ولد و به تازگی از طریق انتقال of بومی به سلول های هدف denucleated ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]ارگانیزم های زودرس از طریق پرورش و به تازگی، از طریق انتقال ژنوم های بومی به سلول های هدف مورد نظر ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]ارگانیزم های زودرس از طریق پرورش و به تازگی، از طریق انتقال ژنوم های بومی به سلول های هدف مورد نظر ایجاد شده اند
7. High - intensity - type chimeric hedging may be gas - tight syringe safety connections, never loose.
[ترجمه ترگمان]پوشش ریسک بالا با شدت بالا ممکن است اتصال به سرنگ تنگ و فشرده باشد، هرگز آزاد نشده است
[ترجمه گوگل]هیدرومکانیک نوع بسیار شدید ممکن است اتصالات ایمنی سرنگ گازی را ایجاد کند، هرگز شل شود
[ترجمه گوگل]هیدرومکانیک نوع بسیار شدید ممکن است اتصالات ایمنی سرنگ گازی را ایجاد کند، هرگز شل شود
8. Although the immunogenicity of human - rat chimeric antibodies is reduced, Human anti - Murine Antibody reactions are still produced.
[ترجمه ترگمان]اگر چه the آنتی بادی انسان - موش reduced کاهش می یابد، واکنش های antibody - Human هنوز تولید می شوند
[ترجمه گوگل]اگرچه ایمنی زایی آنتی بادیهای کیمریک انسان موش کاهش می یابد اما واکنش آنتی بیوتیک ضد انسانی هنوز تولید می شود
[ترجمه گوگل]اگرچه ایمنی زایی آنتی بادیهای کیمریک انسان موش کاهش می یابد اما واکنش آنتی بیوتیک ضد انسانی هنوز تولید می شود
9. After NST, chimeric status had a process of conversion from the mixed chimerism (MC) to full donor chimerism (FDC).
[ترجمه ترگمان]پس از NST، وضعیت chimeric یک فرآیند تبدیل از the مختلط (MC)تا chimerism کننده کامل (FDC)داشت
[ترجمه گوگل]پس از NST، وضعیت کروماتیک روند تبدیل از کیمریزم مخلوط (MC) به کیمریسم کامل کمک کننده (FDC) داشت
[ترجمه گوگل]پس از NST، وضعیت کروماتیک روند تبدیل از کیمریزم مخلوط (MC) به کیمریسم کامل کمک کننده (FDC) داشت
10. Conclusion HCV C-NS3 chimeric antigen was obtained, which laid a foundation of improving the quality of ELISA diagnostic kit for HCV.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری آنتی ژن chimeric C - NS۳ chimeric بدست آمد، که پایه و اساس بهبود کیفیت کیت تشخیصی مقرونبهصرفهای را در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آنتی ژن هوموریک HCV C-NS3 بدست آمد که پایه ای از بهبود کیفیت کیت تشخیص ELISA برای HCV بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آنتی ژن هوموریک HCV C-NS3 بدست آمد که پایه ای از بهبود کیفیت کیت تشخیص ELISA برای HCV بود
11. A vampire is a creature chimeric non-dead non-living which, according to various folklore and popular superstition, feeds on the blood of the living in order to draw a life force.
[ترجمه ترگمان]یک خون آشام، موجودی است که غیر از زندگی غیر مرده، که براساس افسانه ها و خرافات متداول است، از خون زنده ها تغذیه می کند تا نیروی حیات را بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]یک خون آشام یک موجود غیر مخرب غیر زنده است که بر طبق فرهنگ عامیانه و خرافات محبوب، به خون زندگی می پردازد تا نیروی زندگی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک خون آشام یک موجود غیر مخرب غیر زنده است که بر طبق فرهنگ عامیانه و خرافات محبوب، به خون زندگی می پردازد تا نیروی زندگی را به دست آورد
12. Result: 5/35 chimeric oncolytic adenovirus possesses higher tumor-killing capacity to gastric cancer cells BGC-823 than type5 oncolytic adenovirus.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: ۵ \/ ۳۵ chimeric oncolytic adenovirus دارای ظرفیت killing بیشتری برای سلول های سرطانی شکمی نسبت به type۵ oncolytic adenovirus هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه 5/35 adenovirus کومریک Oncolytic دارای ظرفیت کشتن تومور بالایی نسبت به سلول های سرطانی معده BGC-823 نسبت به آدنوویروس Oncolytic Type5 است
[ترجمه گوگل]نتیجه 5/35 adenovirus کومریک Oncolytic دارای ظرفیت کشتن تومور بالایی نسبت به سلول های سرطانی معده BGC-823 نسبت به آدنوویروس Oncolytic Type5 است
13. Methods: Some important T and B epitopes from pre erythrocytic antigen candidates such as CSP, TRAP a nd LSA 1 were selected and joined in tandem to generate the chimeric gene.
[ترجمه ترگمان]روش ها: برخی از افراد مهم T و B از کاندیدهای آنتی ژن پیش از erythrocytic مانند CSP، TRAP و nd ۱ انتخاب شدند و به دنبال ایجاد ژن chimeric به دنبال هم آمدند
[ترجمه گوگل]روش ها برخی از مهم ترین اپیتوپ های T و B از کاندیدا های آنتی ژن پیش ارزی آنتی ژن مانند CSP، TRAP و LSA 1 انتخاب شده و برای تولید ژن chimeric به هم پیوسته می شوند
[ترجمه گوگل]روش ها برخی از مهم ترین اپیتوپ های T و B از کاندیدا های آنتی ژن پیش ارزی آنتی ژن مانند CSP، TRAP و LSA 1 انتخاب شده و برای تولید ژن chimeric به هم پیوسته می شوند
14. Methods Human lymphocytes were transplanted to human glioma-bearing SCID mice to establish the chimeric model of human tumor and lymphocytes. SEC was applied for tumor treatment.
[ترجمه ترگمان]روش های lymphocytes انسان به موش glioma انسان پیوند داده شد تا مدل chimeric از تومور و lymphocytes انسان ایجاد شود SEC برای درمان تومور بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]روش ها لنفوسیت های انسانی به موش های SCID براساس گلیوم انسانی به منظور ایجاد مدل کایمریک تومور و لنفوسیت های انسانی پیوند داده شدند SEC برای درمان تومور استفاده شد
[ترجمه گوگل]روش ها لنفوسیت های انسانی به موش های SCID براساس گلیوم انسانی به منظور ایجاد مدل کایمریک تومور و لنفوسیت های انسانی پیوند داده شدند SEC برای درمان تومور استفاده شد
15. Objective To compare humoral immune responses and T helper cell polarization induced by different injection methods of a multi epitope chimeric DNA vaccine.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه واکنش های ایمنی humoral و قطبش سلول T به وسیله روش های تزریق متفاوت یک واکسن DNA chimeric epitope epitope شده است
[ترجمه گوگل]هدف: برای مقایسه پاسخ های ایمنی هومورال و پلاریزاسیون سلول T helper ناشی از روش های مختلف تزریق واکسن DNA چندتایی کیمریک DNA
[ترجمه گوگل]هدف: برای مقایسه پاسخ های ایمنی هومورال و پلاریزاسیون سلول T helper ناشی از روش های مختلف تزریق واکسن DNA چندتایی کیمریک DNA
پیشنهاد کاربران
یک جانور استوره ای که بدنش از تکه های چند جانور دیگر پدید آمده
نوترکیب
شیمی، پزشکی و علوم آزمایشگاهی: نو ترکیب
کلمات دیگر: