کلمه جو
صفحه اصلی

do over


(عامیانه) مجددا تزیین کردن، بازآراستن

انگلیسی به انگلیسی

• do again, redo, start again at the beginning; repair, renovate

جملات نمونه

1. Virtually all cooking was done over coal-fired ranges.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه پخت وپز در محدوده fired زغال سنگ انجام شده است
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام پخت و پز بر روی محدوده های اخراج شده از زغال سنگ انجام شد

2. The word "e-commerce" was coined to refer to business done over the Internet.
[ترجمه ترگمان]واژه \"تجارت الکترونیک\" برای اشاره به کسب وکار در اینترنت ابداع شد
[ترجمه گوگل]کلمه 'تجارت الکترونیک' برای ارجاع به کسب و کار در اینترنت انجام شد

3. We've done over the entire living room; it looks nice.
[ترجمه ترگمان]ما کل اتاق نشیمن رو گشتیم، به نظر خوب میاد
[ترجمه گوگل]ما در کل اتاق نشیمن انجام داده ایم؛ خوب به نظر میرسد

4. The car will do over 40 miles to the gallon.
[ترجمه ترگمان]این اتومبیل بیش از ۴۰ مایل در لیتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]این ماشین بیش از 40 مایل تا گالن است

5. He works until nine o'clock every evening, and that's quite apart from the work he does over the weekend.
[ترجمه ترگمان]او هر شب تا ساعت نه کار می کند، و این کاملا جدا از کاری است که در آخر هفته انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او تا ساعت 9 شب هر ساعت کار می کند و کاملا جدا از کارهایی است که او در آخر هفته انجام می دهد

6. He wants to marry the young girl he's done over.
[ترجمه ترگمان]اون می خواد با دختری که کارش تموم شده ازدواج کنه
[ترجمه گوگل]او می خواهد با دختر جوان او که ازدواج کرده است، ازدواج کند

7. The police clocked her doing over 100 miles an hour.
[ترجمه ترگمان]پلیس ساعت حدود ۱۰۰ مایل در ساعت کارش را انجام می داد
[ترجمه گوگل]پلیس او را بیش از 100 مایل در ساعت انجام داد

8. He was an experienced parachutist who had done over 150 jumps.
[ترجمه ترگمان]او فردی باتجربه بود که بیش از ۱۵۰ پرش انجام داده بود
[ترجمه گوگل]او یک چترباز با تجربه بود که بیش از 150 جهش انجام داده بود

9. He was done over by a gang of thugs.
[ترجمه ترگمان]اون با یه مشت گردن کلفت دیگه کارش تموم شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط یک باند اراذل و اوباش انجام شد

10. They've done over the whole store.
[ترجمه ترگمان]تو کل فروشگاه کار کردن
[ترجمه گوگل]آنها در کل فروشگاه انجام داده اند

11. What are you doing over the weekend?
[ترجمه ترگمان]آخر هفته چیکار می کنی؟
[ترجمه گوگل]شما در آخر هفته چه کار میکنید؟

12. It's an old car and it's done over 80 000 miles.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین قدیمی است و بیش از ۸۰ مایل کار می کند
[ترجمه گوگل]این یک ماشین قدیمی است و بیش از 80،000 مایل انجام می شود

13. We were overtaken by a crowd of bikers doing over 90 mph.
[ترجمه ترگمان]ما با جمعیتی از bikers که بیش از ۹۰ مایل بر ساعت کار می کردند پیشی گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما توسط جمعیتی از دوچرخه سواران که بیش از 90 مایل در ساعت انجام می شود، پیشی گرفتیم

14. The paintwork is beginning to flake; it'll need doing over / to be done over soon.
[ترجمه ترگمان]رنگ باعث پوسته پوسته شدن می شود؛ نیاز است که این رنگ به زودی تمام شود
[ترجمه گوگل]رنگ شروع به پوسته شدن است؛ به زودی باید انجام شود / باید انجام شود

15. The car was doing over 100miles an hour.
[ترجمه ترگمان]ماشین بیش از ۱۰۰ مایل در ساعت کار می کرد
[ترجمه گوگل]ماشین بیش از 100 مایل در ساعت انجام می شود

پیشنهاد کاربران

Repeat

تجدید نظر کردن و تکرار کردن

تکرار کردن

دوباره
دوباره انجام دادن
دوباره تزیین کردن
دوباره شروع کردن

شانس دوباره انجام دادن یا آزمودن چیزی یا کاری

Do again

امکان تکرار

verb؛ دوباره، از نو ، از اول انجام دادن
to do something again from the beginning especially because you did it badly the first time
فرصت مجدد برای اصلاح:
If I was allowed a do - over, I would have told him the truth


کلمات دیگر: