کلمه جو
صفحه اصلی

horseshoes


ورزش : بازى پرتاب نعل

جملات نمونه

1. he hammers horseshoes out of iron
او با چکش کاری از آهن نعل می سازد.

پیشنهاد کاربران

نعل اسب



کلمات دیگر: