کلمه جو
صفحه اصلی

interpretable


تفسیر کردنی، قابل تفسیر، تفسیر بردار، تعبیر کردنی، تعبیر پذیر

انگلیسی به فارسی

قابل تفسیر است


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of interpret.

• explainable; able to be translated from one language to another; able to be understood in a particular way

جملات نمونه

1. Base on these concepts, the fuzzy systems are interpretable.
[ترجمه ترگمان]اساس این مفاهیم، سیستم های فازی قابل تفسیر هستند
[ترجمه گوگل]بر اساس این مفاهیم، ​​سیستم های فازی قابل تفسیر هستند

2. The statement is interpretable to most people.
[ترجمه ترگمان]این جمله برای اکثر مردم تفسیر می شود
[ترجمه گوگل]این بیانیه برای اکثر مردم قابل تفسیر است

3. Linguistic model behaves an Interpretable characteristic, but in many case, it is not accurate to a sufficient degree.
[ترجمه ترگمان]مدل زبانی یک ویژگی interpretable رفتار می کند، اما در بسیاری از موارد، به اندازه کافی دقیق نیست
[ترجمه گوگل]مدل زبان شناختی یک ویژگی قابل interpretable را انجام می دهد، اما در مورد بسیاری از آن، به اندازه کافی دقیق نیست

4. Not interpretable or recognized in the system in which it occurs.
[ترجمه ترگمان]در سیستمی که در آن رخ می دهد، تفسیر یا تفسیر نشده است
[ترجمه گوگل]در سیستمی که در آن اتفاق می افتد، قابل تفسیر یا شناخت نیست

5. This multi- interpretable have-it-your-way graffiti however is the new kind of cool game.
[ترجمه ترگمان]این graffiti - interpretable - it - - دیوار - - با این حال نوع جدیدی از بازی سرد است
[ترجمه گوگل]با این حال گرافیتی چند منظوره قابل تفسیر است اما نوع جدیدی از بازی سرد است

6. After successful catheterization, optically interpretable images were obtained in 9 6%.
[ترجمه ترگمان]پس از catheterization موفق تصاویر تفسیر شده به صورت بصری در ۹ % % بدست آمدند
[ترجمه گوگل]پس از کاتتریزاسیون موفق، تصاویر قابل تفسیر نوری در 6/9٪ بدست آمد

7. The law is therefore a story that is interpretable.
[ترجمه ترگمان]بنابراین قانون داستانی است که قابل تفسیر است
[ترجمه گوگل]بنابراین قانون یک داستان است که قابل تفسیر است

8. Proposing a GA based multiple objective optimization for designing interpretable and comprehensible NNTree with reference to achievement of the limited input NNTree.
[ترجمه ترگمان]معرفی یک GA چند منظوره مبتنی بر GA برای طراحی NNTree قابل تفسیر و قابل فهم با اشاره به دستیابی به the ورودی محدود
[ترجمه گوگل]پیشنهادی برای بهینه سازی چند هدفه مبتنی بر GA برای طراحی NNTree قابل تفسیر و قابل فهم با اشاره به دستیابی به محدودیت ورودی NNTree

9. Since the test results are usually reported in the form of test scores, they must be interpretable, which involves the use of a certain scoring system.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که نتایج تست معمولا به شکل امتیازات آزمون گزارش می شوند، باید تفسیر شوند، که شامل استفاده از یک سیستم امتیازدهی خاص است
[ترجمه گوگل]از آنجا که نتایج آزمون معمولا در قالب نمرات آزمون گزارش می شود، آنها باید قابل تفسیر باشند، که شامل استفاده از یک سیستم نمره دهی خاص می شود

10. If life consisted in communion with God, then, on the principle of opposites, death may have been interpretable as separation from God.
[ترجمه ترگمان]اگر زندگی عبارت بود از تناول عشای ربانی با خدا و پس از آن، براساس اصل of، مرگ ممکن است به عنوان جدایی از خداوند تفسیر شود
[ترجمه گوگل]اگر زندگی در ارتباط با خدا بود، پس بر اساس اصل متضاد، مرگ ممکن است به عنوان جدایی از خدا تفسیر شود

11. This allows you to define the relationships in a controlled fashion that you can read, but that is also interpretable by software tools to produce validated and resolved topologies.
[ترجمه ترگمان]این به شما این امکان را می دهد که روابط را با روشی کنترل شده تعریف کنید که می توانید آن را بخوانید، اما این نیز توسط ابزارهای نرم افزاری برای تولید توپولوژی های معتبر و مشخص، تفسیر می شود
[ترجمه گوگل]این به شما اجازه می دهد تا روابط را به روش کنترل شده ای که شما می توانید بخوانید را تعریف کنید، اما این نیز توسط ابزارهای نرم افزاری قابل تفسیر است تا توپولوژی های مورد تایید و حل و فصل را تولید کند

12. WPLS not only takes the advantage of PLS to extract most explanatory variables, but also improves generalization property through the weight of samples and SRM is achieved with interpretable model.
[ترجمه ترگمان]WPLS نه تنها از مزیت PLS برای استخراج بیشتر متغیرهای توضیحی استفاده می کند، بلکه ویژگی تعمیم از طریق وزن نمونه ها را بهبود می بخشد و هدایت با مدل تفسیری به دست می آید
[ترجمه گوگل]WPLS نه تنها مزیت PLS را برای استخراج بیشتر متغیرهای توضیحی می گیرد بلکه از طریق وزن نمونه ها را از طریق وزن نمونه ها بهبود می بخشد و SRM با مدل قابل تفسیر به دست می آید

13. Occasionally, but not often, the newly created variables are interpretable.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، اما نه اغلب، متغیرهای ایجاد شده جدید قابل تفسیر هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، اما اغلب، متغیرهای ایجاد شده جدید قابل تفسیر نیستند


کلمات دیگر: