کلمه جو
صفحه اصلی

disappointingly

انگلیسی به فارسی

ناامید کننده


انگلیسی به انگلیسی

• in a disappointing manner

جملات نمونه

1. Britain's number-one tennis player gave a disappointingly lacklustre performance.
[ترجمه ترگمان]عدد بریتانیا - یک بازیکن تنیس به طور ناامیدانه عملکرد ضعیفی داشت
[ترجمه گوگل]تنیسور شماره یک بریتانیا عملکردی ناخوشایند کم رنگ داشت

2. Disappointingly, he had nothing new to show us.
[ترجمه ترگمان]Disappointingly، هیچ چیز جدیدی برای نشان دادن به ما نداشت
[ترجمه گوگل]ناامید کننده بود، او هیچ چیز جدیدی برای نشان دادن ما نداشت

3. The scope of the exhibition is disappointingly narrow.
[ترجمه ترگمان]دامنه این نمایشگاه تا حدی باریک است
[ترجمه گوگل]محدوده نمایشگاه ناامید کننده ای باریک است

4. The team played very disappointingly.
[ترجمه ترگمان]تیم به طور very بازی کرد
[ترجمه گوگل]تیم بسیار ناامید کننده بود

5. The room was disappointingly small.
[ترجمه ترگمان]اتاق به طور نا امید کننده ای کوچک بود
[ترجمه گوگل]اتاق ناامید کننده بود کوچک بود

6. This year a disappointingly small rise in pass rates.
[ترجمه ترگمان]امسال یک افزایش کوچک به میزان اندک در نرخ عبور است
[ترجمه گوگل]این سال یک افزایش ناگهانی کوچک در نرخ گذرنامه

7. Disappointingly, the exhibition omits Rauschenberg's portrait and still-life photography, which is richly illustrated in the catalogue.
[ترجمه ترگمان]disappointingly، نمایشگاه تصویر Rauschenberg و عکاسی حیات بی جان که در این فهرست بسیار مصور است
[ترجمه گوگل]ناامید کننده است، نمایشگاه از عکاسی Rauschenberg's portrait و still-life است که غالبا در فهرست نشان داده شده است

8. Progress is disappointingly slow.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت به طور ناامیدانه آهسته است
[ترجمه گوگل]پیشرفت ناامید کننده ای آهسته است

9. Disappointingly, none of the reviews mentioned Alvin by name.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از the به نام آلوین نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]ناامید کننده است، هیچ کدام از این بررسی ها آلوین را به نام ذکر نکرده اند

10. This is disappointingly high and the Shropshire Railway Society has already cancelled its proposed trip.
[ترجمه ترگمان]این متاسفانه متاسفانه خیلی زیاد است و انجمن راه آهن Shropshire شایر هم اکنون سفر پیشنهادی خود را لغو کرده است
[ترجمه گوگل]این ناامید کننده است بالا و جامعه راه آهن Shropshire قبلا سفر خود را پیشنهاد لغو

11. But she, like Mr. Obama, has been disappointingly quiet about the key issue: the need to reform our out-of-control financial system.
[ترجمه ترگمان]اما او، مانند آقای اوباما، به طور ناامیدانه در مورد مساله کلیدی سکوت کرده است: نیاز به اصلاح سیستم مالی خارج از کنترل ما
[ترجمه گوگل]اما او، مانند آقای اوباما، ناامیدانه در مورد مسئله کلیدی سکوت کرده است: نیاز به اصلاح سیستم مالی خارج از کنترل ما

12. Disappointingly, we don't see any destructibility first-hand. Something else we don't see - but do talk about - is the new profession, Inscription.
[ترجمه ترگمان]Disappointingly، ما اولین کسی نیستیم که دست و پنجه نرم کنیم چیزی دیگر که ما نمی بینیم - اما در مورد این حرف می زنیم - این شغل جدید است، inscription
[ترجمه گوگل]ناامید کننده است، ما هیچ دستکاری از بین نمی برد چیز دیگری که ما نمیدانیم - اما صحبت میکنیم - حرفه جدید، کتیبه است

13. Disappointingly, this show is only on view for a week.
[ترجمه ترگمان]disappointingly، این نمایش فقط برای یک هفته در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]ناامید کننده است، این نمایش فقط برای یک هفته است

14. Disappointingly, his acts have been met with laughter.
[ترجمه ترگمان]Disappointingly، حرکات او را با خنده دیده بودند
[ترجمه گوگل]ناامیدانه، اعمال او با خنده روبرو شده است

15. In Darfur, disappointingly, it has amounted so far to almost nothing.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه در دارفور، به طور disappointingly، تقریبا هیچ چیزی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در دارفور، ناامید کننده است، تا کنون تقریبا هیچ چیز را به دست نیاورده است

پیشنهاد کاربران

به طور غمگینانه

Sadly
Unfortunately

به صورت مایوس کننده

به نحو ناامید کننده ای


کلمات دیگر: