کلمه جو
صفحه اصلی

expiatory


وابسته به تقاص، تقاصی، کفاره ای

انگلیسی به فارسی

وابسته به تقاص، تقاصی، کفاره‌ای


جبران‌کننده (ی گناهان و غیره)


مصلحتی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to the act or means of making reparation.

- The judge ordered the thief to do volunteer work as an expiatory measure.
[ترجمه ترگمان] قاضی به دزد دستور داد که کار داوطلبانه را به عنوان یک تدبیر expiatory انجام دهد
[ترجمه گوگل] قاضی به دزد دستور داد که کار داوطلبانه را به عنوان یک اقدام مصلحتی انجام دهد

• atoning, serving to make amends

جملات نمونه

1. Expiatory punishment is arbitrary in character because it does not bear any relationship to the offense.
[ترجمه ترگمان]مجازات expiatory در کاراکتر اختیاری است زیرا هیچگونه ارتباطی با جرم را تحمل نمی کند
[ترجمه گوگل]مجازات انفرادی به صورت شخصیتی خودسرانه است، زیرا هیچ ارتباطی با این جرم ندارد

2. Younger children favor expiatory punishment; older children favor punishment by reciprocity.
[ترجمه ترگمان]کودکان کم سن و سال با مجازات expiatory موافق هستند؛ بچه های بزرگ تر با معامله به مثل در برابر مجازات اعدام می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان جوان تر از مجازات محرمانه هستند کودکان مسن تر از مجازات مجازات می شوند

3. Expiatory punishment is strong punishment administered to children by parents or other adult authorities for breaking rules.
[ترجمه ترگمان]تنبیه بدنی مجازات سختی است که توسط والدین یا دیگر مقامات بزرگ سال برای شکستن قانون انجام می شود
[ترجمه گوگل]مجازات اجباری مجازات محکمی است که والدین یا دیگر مقامات بالغ برای فرزندانشان برای نقض قوانین به کودکان اعمال می کنند

4. He offered expiatory sacrifices on behalf of his children, in case they sinned against God.
[ترجمه ترگمان]او فداکاری خود را از جانب فرزندان خود، در صورتی که در برابر خداوند مرتکب گناه شده بود، تقدیم کرد
[ترجمه گوگل]او از طرف فرزندان خود قربانی های مصیبتی ارائه داد، در صورتی که علیه خدا گناهکار بودند

5. In addition, concrete operational children increasingly come to regard punishment by reciprocity as more appropriate than expiatory punishment.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، به طور فزاینده ای، کودکان عملیاتی عینی به طور فزاینده ای به تنبیه با عمل متقابل به عنوان مناسب تر از مجازات کیفری می آیند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کودکان فعال بتن به طور فزاینده ای مجازات های متقابل را در نظر می گیرند که مناسب تر از مجازات مصون است

6. In accordance with it, morality and moral education have experienced the change from the expiatory moral education, rational moral education to life-centered moral education.
[ترجمه ترگمان]مطابق با آن، آموزش اخلاقی و اخلاقی، تغییر از آموزش اخلاقی expiatory، آموزش اخلاقی منطقی به آموزش اخلاقی در مرکز زندگی را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]مطابق با آن، اخلاق و آموزش اخلاقی تغییرات را از آموزش اخلاقی اخلاقی، آموزش اخلاقی منطقی به آموزش اخلاقی متمرکز بر زندگی تجربه کرده است

7. There are poems relating to sins and their atonement, errors in performing rituals and their expiatory acts, political and philosophical issues, and a wonderful hymn to Prithvi or Mother Earth.
[ترجمه ترگمان]در این کتاب اشعار مربوط به گناهان و کفاره آن ها، اشتباه ات در اجرا و رفتار expiatory، مسائل سیاسی و فلسفی و یک سرود عالی برای Prithvi یا مادر زمین وجود دارد
[ترجمه گوگل]شعر مربوط به گناهان و ختنه آنها، اشتباهات در انجام مراسم و اعمال انکارناپذیری، مسائل سیاسی و فلسفی و سرود پرتویی و مادر مادری وجود دارد


کلمات دیگر: