• short-term capital which is moved from one investment to another
hot money
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. It was hot money - nicked from a sub post office in Southend three weeks ago.
[ترجمه ترگمان]این پول از یک اداره فرعی در Southend سه هفته پیش به سرقت رفت
[ترجمه گوگل]این پول گرم بود - سه هفته پیش از یک اداره پست در Southend لغو شد
[ترجمه گوگل]این پول گرم بود - سه هفته پیش از یک اداره پست در Southend لغو شد
2. Second, it attracts hot money into the country to finance the current account deficit because investors perceive no currency risk.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، پول داغ را به کشور جذب می کند تا کسری حساب جاری را تامین کند چرا که سرمایه گذاران ریسک پولی ندارند
[ترجمه گوگل]دوم، پول داغ را به کشور جذب می کند تا کسری حساب جاری را تأمین کند، زیرا سرمایه گذاران هیچ گونه خطر ارز را درک نمی کنند
[ترجمه گوگل]دوم، پول داغ را به کشور جذب می کند تا کسری حساب جاری را تأمین کند، زیرا سرمایه گذاران هیچ گونه خطر ارز را درک نمی کنند
3. But when hot money chases hot pictures, can a crash be far away?
[ترجمه ترگمان]اما وقتی پول داغ دنبال عکس های سکسیه میتونه خیلی دور باشه؟
[ترجمه گوگل]اما وقتی که پول داغ عکس ها داغ می شود، یک تصادف می تواند دور باشد؟
[ترجمه گوگل]اما وقتی که پول داغ عکس ها داغ می شود، یک تصادف می تواند دور باشد؟
4. Domestic inflation pressures, hot money inflow as well as the obligation to maintain exchange rate stability of China's monetary policy implementation more difficult.
[ترجمه ترگمان]فشارهای تورم داخلی، جریان پول داغ و همچنین الزام برای حفظ ثبات نرخ ارز و اجرای سیاست پولی چین دشوارتر است
[ترجمه گوگل]فشار تورم داخلی، ورود پول گرم و همچنین تعهد برای حفظ ثبات نرخ ارز در سیاست های پولی چین، دشوارتر می شود
[ترجمه گوگل]فشار تورم داخلی، ورود پول گرم و همچنین تعهد برای حفظ ثبات نرخ ارز در سیاست های پولی چین، دشوارتر می شود
5. Hot Money, also known as Refugee Capital, refers to those short-term speculative capital flowing rapidly in international financial market in pursuit of maximum reward at lowest cost.
[ترجمه ترگمان]پول داغ، که به عنوان پایتخت پناهنده شناخته می شود، به آن سرمایه speculative دراز مدت که به سرعت در بازار مالی بین المللی جریان می یابد به دنبال حداکثر پاداش در پایین ترین قیمت اشاره دارد
[ترجمه گوگل]پول داغ، همچنین به عنوان پناهندگی سرمایه شناخته می شود، اشاره به آن سرمایه کوتاه مدت است که در بازارهای مالی بین المللی به دنبال حداکثر پاداش در کمترین هزینه است
[ترجمه گوگل]پول داغ، همچنین به عنوان پناهندگی سرمایه شناخته می شود، اشاره به آن سرمایه کوتاه مدت است که در بازارهای مالی بین المللی به دنبال حداکثر پاداش در کمترین هزینه است
6. The only real solution is for managers to close their funds to keep "hot money" out-something most are reluctant to do.
[ترجمه ترگمان]تنها راه حل واقعی برای مدیران این است که سرمایه های خود را ببندند تا \"پول داغ\" را حفظ کنند - چیزی که اغلب تمایلی به انجام آن ندارند
[ترجمه گوگل]تنها راه حل واقعی این است که مدیران برای بستن وجوه خود برای نگه داشتن 'پول گرم' از چیزی که اکثر آنها تمایلی به انجام آن ندارند
[ترجمه گوگل]تنها راه حل واقعی این است که مدیران برای بستن وجوه خود برای نگه داشتن 'پول گرم' از چیزی که اکثر آنها تمایلی به انجام آن ندارند
7. The quantity of " hot money " exaggerated still further the swings between currencies.
[ترجمه ترگمان]مقدار \"پول داغ\" هنوز هم بیشتر از نوسانات بین پول رایج است
[ترجمه گوگل]مقدار 'پول داغ' اغراق آمیز است، اما نوسانات بین ارزها ادامه دارد
[ترجمه گوگل]مقدار 'پول داغ' اغراق آمیز است، اما نوسانات بین ارزها ادامه دارد
8. Hot money from the property market will flow away.
[ترجمه ترگمان]پول گرم از بازار املاک رو به رو خواهد شد
[ترجمه گوگل]پول داغ از بازار املاک در جریان خواهد بود
[ترجمه گوگل]پول داغ از بازار املاک در جریان خواهد بود
9. China has to on alert of hot money risk. It's impropriate to overlook U. S. economy. Emerging market should prevent the risk of U. S. dollar repatriation.
[ترجمه ترگمان]چین باید از خطر پول داغ آگاه باشد نادیده گرفتن U دشوار است اس اقتصاد بازارهای درحالظهور باید از خطر حمله U جلوگیری کنند اس بازگشت به بازگشت به دلار
[ترجمه گوگل]چین باید در معرض خطرات پول گرم باشد مناسب است که اقتصاد U S را نادیده بگیریم بازار در حال ظهور باید از ریسک بازگشت دلار U S جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]چین باید در معرض خطرات پول گرم باشد مناسب است که اقتصاد U S را نادیده بگیریم بازار در حال ظهور باید از ریسک بازگشت دلار U S جلوگیری کند
10. This will have weakened the confidence of hot money flowing into China, or a monthly interest rate differential losses billion. When the U.
[ترجمه ترگمان]این امر موجب تضعیف اعتماد به پول داغ در چین یا نرخ بهره ماهانه خواهد شد وقتی U
[ترجمه گوگل]این اعتماد به نفس پول داغ را به چین وارد می کند، یا زیان های دیفرانسیل ماهانه نرخ بهره ماهانه میلیارد دلار را تضعیف می کند وقتی U
[ترجمه گوگل]این اعتماد به نفس پول داغ را به چین وارد می کند، یا زیان های دیفرانسیل ماهانه نرخ بهره ماهانه میلیارد دلار را تضعیف می کند وقتی U
11. So far, despite several months of hot money capital outflows, China seems to have increased its share of the safest U. S. assets, especially Treasury bills.
[ترجمه ترگمان]تا کنون، علی رغم چندین ماه خروج سرمایه از سرمایه، به نظر می رسد که چین سهم خود از امن ترین U را افزایش داده است اس دارایی های، به خصوص اسناد خزانه داری
[ترجمه گوگل]تا کنون، علی رغم چند ماه پس از خروج سرمایه های داغ، به نظر می رسد که چین سهم خود را از دارایی های اوراق بهادار، به ویژه خزانه داری، افزایش داده است
[ترجمه گوگل]تا کنون، علی رغم چند ماه پس از خروج سرمایه های داغ، به نظر می رسد که چین سهم خود را از دارایی های اوراق بهادار، به ویژه خزانه داری، افزایش داده است
12. China Foreign Exchange --- "China faces massive hot money inflows of funds and other speculative risk. "
[ترجمه ترگمان]بورس خارجی چین - - \" چین با جریان پول های هنگفتی پول و دیگر ریسک نظری مواجه است \"
[ترجمه گوگل]چین ارز خارجی --- 'چین مواجه با جریان پول هنگفتی از پول و سایر خطرات احتمالی است '
[ترجمه گوگل]چین ارز خارجی --- 'چین مواجه با جریان پول هنگفتی از پول و سایر خطرات احتمالی است '
13. This marks that the aggregate amount of FDI, overseas investment returns and "hot money" reached 180 billion U. S. dollars in March.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بازده سرمایه گذاری خارجی و \"پول داغ\" به ۱۸۰ میلیارد دلار رسیده است اس دلار در ماه مارس
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که مقدار کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه گذاری در خارج از کشور و 'پول گرم' به مارس سال جاری به 180 میلیارد دلار در سال رسید
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که مقدار کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه گذاری در خارج از کشور و 'پول گرم' به مارس سال جاری به 180 میلیارد دلار در سال رسید
14. Hot money notoriously unstable and even more notoriously procyclical.
[ترجمه ترگمان] پول جذاب، بی ثبات و حتی بیشتر از این
[ترجمه گوگل]پول داغ ناخوشایند ناپایدار و حتی بدتر از آن پروتکلیکال است
[ترجمه گوگل]پول داغ ناخوشایند ناپایدار و حتی بدتر از آن پروتکلیکال است
15. Though the region has allowed startling imbalances to develop, foreign - exchange reserves are generally stronger than in Asia ten years ago; and there is less light-footed "hot money".
[ترجمه ترگمان]اگرچه این منطقه به عدم تعادل شگفت انگیز برای توسعه دسترسی دارد، ذخایر ارز خارجی به طور کلی از آسیا ده سال پیش قوی تر هستند؛ و \"پول داغ\" کمتری وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه منطقه باعث ایجاد اختلاف بی نظیری شد، اما ذخایر ارز خارجی ده سال پیش عموما قوی تر از آسیا هستند و 'پول داغ' کم نور کم است
[ترجمه گوگل]اگرچه منطقه باعث ایجاد اختلاف بی نظیری شد، اما ذخایر ارز خارجی ده سال پیش عموما قوی تر از آسیا هستند و 'پول داغ' کم نور کم است
پیشنهاد کاربران
پول در جریان
کلمات دیگر: