نظافت در منزل، خانه تکانی، بررسی به منظور حذف زواید
housecleaning
نظافت در منزل، خانه تکانی، بررسی به منظور حذف زواید
انگلیسی به فارسی
نظافت در منزل، خانه تکانی
(مجازی) اصلاح اساسی، بررسی به منظور حذف زواید
تمیز کردن خانه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: housecleaner (n.)
مشتقات: housecleaner (n.)
• (1) تعریف: the cleaning of a house and its furnishings, esp. when done thoroughly.
• (2) تعریف: the act or process of improving conditions, as in a business or corporation, with regard to personnel, methods of operation, or the like.
• cleaning of a house
جملات نمونه
1. Nelson began an extended housecleaning that by 199gave them the look of an intriguing if flawed contender.
[ترجمه ترگمان]نلسون به این نتیجه رسید که اگر برنده ناقص شود، ۱۹۹ امتیاز به آن ها داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]نلسون خانه ای گسترده ای را آغاز کرد که به وسیله ی آنها یک نگاه غم انگیز را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]نلسون خانه ای گسترده ای را آغاز کرد که به وسیله ی آنها یک نگاه غم انگیز را به نمایش گذاشت
2. My sister did not get home from her housecleaning job until after dark.
[ترجمه ترگمان]خواهرم تا بعد از تاریک شدن هوا خانه را ترک نکرد
[ترجمه گوگل]خواهر من تا زمانی که از تاریکی نرسیده بود، از کار خانه اش به خانه نرفت
[ترجمه گوگل]خواهر من تا زمانی که از تاریکی نرسیده بود، از کار خانه اش به خانه نرفت
3. More housecleaning is in store at other accounting firms.
[ترجمه ترگمان]housecleaning بیشتر در شرکت های حسابداری دیگر نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]محل نگهداری بیشتر در سایر شرکت های حسابداری موجود است
[ترجمه گوگل]محل نگهداری بیشتر در سایر شرکت های حسابداری موجود است
4. That included things like brisk walking, housecleaning and gardening.
[ترجمه ترگمان]این شامل چیزهایی مثل پیاده روی، نظافت خانه، نظافت خانه و باغبانی بود
[ترجمه گوگل]این شامل چیزهایی مانند راه رفتن سریع، خانه سازی و باغبانی بود
[ترجمه گوگل]این شامل چیزهایی مانند راه رفتن سریع، خانه سازی و باغبانی بود
5. I feel we ought to have a housecleaning.
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که باید نظافت خانه داشته باشیم
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم ما باید خانه دار باشیم
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم ما باید خانه دار باشیم
6. We are here in the house and housecleaning is being done.
[ترجمه ترگمان]ما اینجا در خانه و نظافت نظافت خانه هستیم
[ترجمه گوگل]ما در خانه هستیم و در حال انجام است
[ترجمه گوگل]ما در خانه هستیم و در حال انجام است
7. Efficient housecleaning should proceed one room at a time.
[ترجمه ترگمان]نظافت خانه تا یک ساعت دیگر باید به یک اتاق برود
[ترجمه گوگل]خانه های کارآمد باید یک اتاق را در یک زمان ادامه دهند
[ترجمه گوگل]خانه های کارآمد باید یک اتاق را در یک زمان ادامه دهند
8. Many employees were discharged in a general housecleaning by the new owners.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارکنان به طور کلی توسط مالکان جدید اخراج شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان در خانه های عمومی توسط صاحبان جدید تخلیه شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان در خانه های عمومی توسط صاحبان جدید تخلیه شدند
9. One professional housecleaning service, Merry Maids, has grown to over 800 franchises in recent years.
[ترجمه ترگمان]یکی از خدمات حرفه ای housecleaning، مری Maids، در سال های اخیر به بیش از ۸۰۰ امتیاز رسیده است
[ترجمه گوگل]یکی از سرویس های حرفه ای خانه سازی، Merry Maids، در سال های اخیر به بیش از 800 حق بیمه رسیده است
[ترجمه گوگل]یکی از سرویس های حرفه ای خانه سازی، Merry Maids، در سال های اخیر به بیش از 800 حق بیمه رسیده است
10. Housecleaning can be done with simple ingredients like white vinegar, castile soap, baking soda and water.
[ترجمه ترگمان]housecleaning را می توان با ترکیبات ساده مثل سرکه سفید، صابون castile، جوش شیرین و آب انجام داد
[ترجمه گوگل]محل نگهداری خانه را می توان با مواد نرم مانند سرکه سفید، صابون کاستی، نوشابه و آب انجام داد
[ترجمه گوگل]محل نگهداری خانه را می توان با مواد نرم مانند سرکه سفید، صابون کاستی، نوشابه و آب انجام داد
11. Housecleaning is a real strain.
[ترجمه ترگمان] housecleaning \"یه فشار واقعیه\"
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن یک فشار واقعی است
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن یک فشار واقعی است
12. A blase attitude about housecleaning.
[ترجمه ترگمان]در مورد نظافت خانه رفتار خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه گوگل]نگرش بلوز در مورد خانه سازی
[ترجمه گوگل]نگرش بلوز در مورد خانه سازی
13. New opportunities will exist for people who really enjoy housecleaning to provide these services on a contract basis.
[ترجمه ترگمان]فرصت های جدید برای افرادی وجود خواهد داشت که واقعا از housecleaning برای تامین این خدمات براساس قرارداد لذت می برند
[ترجمه گوگل]فرصت های جدید برای افرادی که واقعا از خدمات درمانی برای ارائه این خدمات به صورت قراردادی استفاده می کنند وجود دارد
[ترجمه گوگل]فرصت های جدید برای افرادی که واقعا از خدمات درمانی برای ارائه این خدمات به صورت قراردادی استفاده می کنند وجود دارد
14. Then he would look through the new magazines, play a few records, do a little housecleaning.
[ترجمه ترگمان]بعد به مجله های جدید نگاه می کرد، چند صفحه را بازی می کرد، نظافت خانه کوچکی می کرد
[ترجمه گوگل]سپس او از طریق مجلات جدید نگاه می کند، چند رکورد را بازی می کند، یک اتاق کوچک را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]سپس او از طریق مجلات جدید نگاه می کند، چند رکورد را بازی می کند، یک اتاق کوچک را انجام می دهد
کلمات دیگر: