کلمه جو
صفحه اصلی

internment camp

انگلیسی به انگلیسی

• camps for housing prisoners of war and political prisoners; camps set up by the u.s. during world war ii to house people japanese german and italian descent (for fear that they were spies)

جملات نمونه

1. As the piece opens, he is in an internment camp, and she is teetering on the edge of madness.
[ترجمه ترگمان]وقتی که قطعه باز می شود، او در اردوگاه نگهداری و نگهداری می شود، و او روی لبه دیوانگی است
[ترجمه گوگل]همانطور که قطعه باز می شود، او در یک اردوگاه بازداشت است و او در لبه جنون قرار دارد

2. Many of these were transferred to an internment camp at Long Kesh near Lisburn.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این افراد به اردوگاه حبس در لانگ Kesh در نزدیکی Lisburn منتقل شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ها به یک اردوگاه بازداشت در Long Kesh در نزدیکی لیسبرن منتقل شدند

3. The accusations about the internment camps look to many analysts like a possible pretext for war.
[ترجمه ترگمان]اتهامات در مورد اردوگاه های حبس، بسیاری از تحلیلگران را به عنوان بهانه ای برای جنگ نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به اردوهای بازداشت به تحلیلگران بسیاری مانند یک بهانه احتمالی برای جنگ نگاه می کنند

4. The site of a Japanese internment camp during World War II has been transformed into the Heart Mountain Interpretive Learning Center in Wyoming.
[ترجمه ترگمان]محل یک اردوگاه نگهداری ژاپنی در طول جنگ جهانی دوم به مرکز آموزشی Interpretive Heart در وایومینگ تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]سایت یک اردوگاه زندانبانان ژاپنی در جنگ جهانی دوم به مرکز یادگیری تفسیری قلب در وایومینگ تبدیل شده است

5. Everyone had to produce an identity card, including those actually in the internment camps!
[ترجمه ترگمان]همه باید یک کارت شناسایی، از جمله آن هایی که در بازداشتگاه های موقت بودند، تولید کنند!
[ترجمه گوگل]هر کس مجبور شد کارت شناسایی را تهیه کند، از جمله کسانی که واقعا در اردوهای بازداشت هستند!

6. Set in a wasteland enclosed by a large white wall, the last survivor from a brutal child internment camp reluctantly takes on one final bounty hunting job to protect the idyllic life he has rebuilt.
[ترجمه ترگمان]در زمین های بایر محصور شده توسط یک دیوار سفید بزرگ، آخرین بازمانده کمپ حبس کودکان وحشی با بی میلی یک جایزه نهایی برای شکار برای حفاظت از زندگی idyllic که بازسازی کرده است را بر عهده می گیرد
[ترجمه گوگل]آخرین بازمانده یک اردوگاه زندانبان وحشیانه در یک بطری که بوسیله یک دیوار سفید بزرگ قرار دارد، به طور شگفت انگیزی یک شکار شکار فصیحی را برای حفاظت از زندگی تلخ بازسازی می کند

7. At the base of these mountains is a detailed drawing of an internment camp.
[ترجمه ترگمان]در پایه این کوه ها نقاشی دقیقی از یک اردوگاه حبس وجود دارد
[ترجمه گوگل]در پایه این کوه ها یک نقشه دقیق از اردوگاه بازداشت است

8. It's all that remains of the hospital at Heart Mountain Internment Camp.
[ترجمه ترگمان]این تنها چیزی است که از بیمارستان در کمپ قلب Mountain نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]این همه چیزهایی است که از بیمارستان در کمپ بین المللی قلب کوه می گذرد

پیشنهاد کاربران


بازداشتگاه غیر نظامیان


اردوگاه بازداشت

بازداشتگاه سیاسی


کلمات دیگر: