چیزهای گرم
hot stuff
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• excellent, awesome, great merchandise
if you think someone is hot stuff, you find them exciting and attractive, especially sexually; an informal expression.
an activity that is hot stuff is very popular; an informal expression.
if you think someone is hot stuff, you find them exciting and attractive, especially sexually; an informal expression.
an activity that is hot stuff is very popular; an informal expression.
جملات نمونه
1. She's really hot stuff at baseball.
[ترجمه امیر] او یک استعداد فوق العاده در بسکتبال است.
[ترجمه ترگمان]اون تو بیسبال چیزای سکسیه[ترجمه گوگل]او واقعا چیزهای گرم در بیس بال است
2. This cell phone sure is hot stuff.
[ترجمه امیر] این تلفن همراه کیفیت بالایی دارد
[ترجمه ترگمان] این موبایل خیلی سکسیه[ترجمه گوگل]این تلفن همراه مطمئن است چیزهای گرم است
3. His love letters were hot stuff, apparently.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا نامه های عاشقانه ش خیلی داغ بود
[ترجمه گوگل]نامه های عشق او ظاهرا داغ بود
[ترجمه گوگل]نامه های عشق او ظاهرا داغ بود
4. These new proposals are proving to be hot stuff.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها جدید، مسائل داغی هستند
[ترجمه گوگل]این پیشنهادات جدید ثابت کرده اند که چیزهای گرم است
[ترجمه گوگل]این پیشنهادات جدید ثابت کرده اند که چیزهای گرم است
5. She's really hot stuff at tennis.
[ترجمه ترگمان]اون واقعا توی تنیس کار می کنه
[ترجمه گوگل]او در تنیس بسیار داغ است
[ترجمه گوگل]او در تنیس بسیار داغ است
6. The girls all think he's hot stuff .
[ترجمه ترگمان]دخترا فکر می کنن اون یه چیز سکسیه
[ترجمه گوگل]دختران همه فکر می کنند او چیزهای گرم است
[ترجمه گوگل]دختران همه فکر می کنند او چیزهای گرم است
7. His latest novel is hot stuff.
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او داغ است
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او چیزهای گرم است
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او چیزهای گرم است
8. His new film is hot stuff .
[ترجمه ترگمان]فیلم جدیدش خیلی داغ است
[ترجمه گوگل]فیلم جدید او چیزهای گرم است
[ترجمه گوگل]فیلم جدید او چیزهای گرم است
9. Yeahhrrr I say. Hot stuff, Sebastian.
[ترجمه ترگمان]من می گم کارای سکسی، سباستین
[ترجمه گوگل]من می گویم: موضوعات داغ، سباستین
[ترجمه گوگل]من می گویم: موضوعات داغ، سباستین
10. It's hot stuff you're dealing with.
[ترجمه ترگمان]خیلی داغ است که با آن ها سر و کار داری
[ترجمه گوگل]چیزهای داغ شما با آن برخورد می کنید
[ترجمه گوگل]چیزهای داغ شما با آن برخورد می کنید
11. Man, she's hot stuff!
[ترجمه ترگمان]مرد، اون خیلی سکسیه
[ترجمه گوگل]مرد، او چیزهای گرم است!
[ترجمه گوگل]مرد، او چیزهای گرم است!
12. These are pretty hot stuff so it is £80 I am afraid.
[ترجمه ترگمان]اینها مواد خیلی داغ هستند، بنابراین ۸۰ پوند از آن ها می ترسم
[ترجمه گوگل]این چیزهای بسیار گرم است، بنابراین 80 پوند است که می ترسم
[ترجمه گوگل]این چیزهای بسیار گرم است، بنابراین 80 پوند است که می ترسم
13. She's pretty hot stuff.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خوشگله
[ترجمه گوگل]او خیلی چیزهای داغ است
[ترجمه گوگل]او خیلی چیزهای داغ است
14. He hot stuff . But eextremecclybody else considers he's a jerk.
[ترجمه ترگمان] کارای سکسی میکنه اما کس دیگری فکر می کند که او یک عوضی است
[ترجمه گوگل]او چیزهای گرم است اما در مواردی دیگر، جراحی دیگری نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]او چیزهای گرم است اما در مواردی دیگر، جراحی دیگری نیز وجود دارد
15. That's hot stuff - like the human component of the real time web, augmented by data.
[ترجمه ترگمان]این ماده داغ است - مانند اجزای انسانی وب زمان واقعی، تقویت شده با داده ها
[ترجمه گوگل]این مسائل داغ - مانند عنصر انسانی وب زمان واقعی است که توسط داده ها افزوده می شود
[ترجمه گوگل]این مسائل داغ - مانند عنصر انسانی وب زمان واقعی است که توسط داده ها افزوده می شود
پیشنهاد کاربران
گرمی زندگیم
کلمات دیگر: