اتفاقی بودن
fortuitousness
اتفاقی بودن
انگلیسی به فارسی
تصادفی
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being accidental, quality of occurring by chance
جملات نمونه
1. The index change has certain fortuitousness, therefore cannot its and the share reform result correspondence.
[ترجمه ترگمان]تغییر شاخص fortuitousness خاصی دارد، بنابراین نمی تواند و نتیجه اصلاح سهم همخوانی داشته باشد
[ترجمه گوگل]تغییر شاخص دارای اتفاقی خاصی است، بنابراین نمیتواند این و اصلاحات سهم مطابقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]تغییر شاخص دارای اتفاقی خاصی است، بنابراین نمیتواند این و اصلاحات سهم مطابقت داشته باشد
2. Although the law of equalized field allotments destroyed badly had its fortuitousness, productive forces development and historical progress was its inevitable results.
[ترجمه ترگمان]اگر چه قانون تقسیم اراضی به نحو بدی از بین رفته بود، پیشرفت نیروهای تولیدی و پیشرفت تاریخی نتایج اجتناب ناپذیر آن بود
[ترجمه گوگل]با وجودی که قانون تقسیم مزرعه های مساوی تخریب شده بود، تصادفی بودن آن، توسعه نیروهای مولد و پیشرفت های تاریخی، نتایج ناگزیر آن بود
[ترجمه گوگل]با وجودی که قانون تقسیم مزرعه های مساوی تخریب شده بود، تصادفی بودن آن، توسعه نیروهای مولد و پیشرفت های تاریخی، نتایج ناگزیر آن بود
3. The first run elimination series will use 9 games 5 to win the athletic competition system, this will promote the competition victory and defeat fortuitousness greatly.
[ترجمه ترگمان]اولین سری حذف که از ۹ بازی برای برنده شدن در سیستم رقابت های ورزشی استفاده خواهد کرد، پیروزی رقابتی را ارتقا خواهد داد و fortuitousness را به شدت شکست خواهد داد
[ترجمه گوگل]سری اول حذف حذف از 9 بازی 5 برای به دست آوردن سیستم رقابت ورزشی استفاده خواهد کرد، این امر پیروزی رقابت ها را افزایش خواهد داد و به طور قابل توجهی را شکست خواهد داد
[ترجمه گوگل]سری اول حذف حذف از 9 بازی 5 برای به دست آوردن سیستم رقابت ورزشی استفاده خواهد کرد، این امر پیروزی رقابت ها را افزایش خواهد داد و به طور قابل توجهی را شکست خواهد داد
4. However, their influences on the literary arena actually presented the enormous difference, which is a fortuitousness that respective condition caused.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تاثیر آن ها بر عرصه ادبی، تفاوت زیادی را نشان داد، که a است که شرایط مربوط به آن ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، تأثیرات آنها در عرصه ادبی واقعا تفاوت زیادی را به وجود آوردند، که یک تصادفی است که شرایط مربوطه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، تأثیرات آنها در عرصه ادبی واقعا تفاوت زیادی را به وجود آوردند، که یک تصادفی است که شرایط مربوطه ایجاد می کند
5. When makes noise already calmly, the froth gradually the peaceful and orderly times, we discovered that many Private enterprise's successes have fortuitousness.
[ترجمه ترگمان]وقتی که سر و صدا به آرامی سر و صدا راه می اندازد، کف های آرام و منظم، ما کشف کردیم که موفقیت های بسیاری از شرکت های خصوصی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای آرامش را ترجیح می دهد، به تدریج زمان های صلح آمیز و مرتب به نفس می پیوندد، ما متوجه شدیم که بسیاری از موفقیت های شرکت های خصوصی، تصادفی هستند
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای آرامش را ترجیح می دهد، به تدریج زمان های صلح آمیز و مرتب به نفس می پیوندد، ما متوجه شدیم که بسیاری از موفقیت های شرکت های خصوصی، تصادفی هستند
6. The non-war military action matter sends, the situation to be suddenly urgent, security threat's time, the way, the region have randomness and fortuitousness .
[ترجمه ترگمان]موضوع اقدام نظامی غیر جنگی ارسال شده، وضعیت به طور ناگهانی ضروری است، زمان تهدید امنیتی، به هر حال، منطقه تصادفی و غیر عادی است
[ترجمه گوگل]مساله جنگ نظامی غیر جنگی، وضعیت ناگهانی فوری، زمان تهدید امنیتی، به هر حال، منطقه به طور تصادفی و تصادفی است
[ترجمه گوگل]مساله جنگ نظامی غیر جنگی، وضعیت ناگهانی فوری، زمان تهدید امنیتی، به هر حال، منطقه به طور تصادفی و تصادفی است
7. It is convenient and flexible. It can overcome blindness and fortuitousness from the feeling and the experience, and can establish good proportional relations and precise numerical concept.
[ترجمه ترگمان]آن راحت و انعطاف پذیر است این می تواند بر blindness و fortuitousness از احساس و تجربه غلبه کند و می تواند روابط متناسب و مفهوم عددی خوبی ایجاد کند
[ترجمه گوگل]این راحت و انعطاف پذیر است این می تواند از نابینایی و تصادف از احساس و تجربه غلبه کند و می تواند روابط متناسب و مناسب و مفهوم عددی دقیق ایجاد کند
[ترجمه گوگل]این راحت و انعطاف پذیر است این می تواند از نابینایی و تصادف از احساس و تجربه غلبه کند و می تواند روابط متناسب و مناسب و مفهوم عددی دقیق ایجاد کند
کلمات دیگر: