خلیج مکزیک
gulf of mexico
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an area of the Atlantic Ocean that is bounded by the southern coast of the United States, the eastern coast of Mexico, and the island of Cuba.
• bay of the atlantic ocean between the united states and mexico
جملات نمونه
1. Hurricane Andrew was last night heading into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]طوفان اندرو دیشب به خلیج مکزیک رفت
[ترجمه گوگل]طوفان اندرو آخرین شب به سمت خلیج مکزیک رفت
[ترجمه گوگل]طوفان اندرو آخرین شب به سمت خلیج مکزیک رفت
2. The Mississippi River empties into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]رودخانه می سی سی پی به خلیج مکزیک می ریزد
[ترجمه گوگل]رودخانه می سی سی پی در خلیج مکزیک سقوط می کند
[ترجمه گوگل]رودخانه می سی سی پی در خلیج مکزیک سقوط می کند
3. The Mississippi disgorges its waters into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]میسیسیپی آب خود را به خلیج مکزیک می ریزد
[ترجمه گوگل]می سی سی پی آبهای خود را در خلیج مکزیک فرو ریخته است
[ترجمه گوگل]می سی سی پی آبهای خود را در خلیج مکزیک فرو ریخته است
4. In the shallow waters of the Gulf of Mexico, oil rigs attract shoals of fish, and fishermen too.
[ترجمه ترگمان]در آب های کم عمق خلیج مکزیک، سکوهای نفتی نیز دسته های ماهی و ماهی گیران را جذب می کنند
[ترجمه گوگل]در آب های کم عمق خلیج مکزیک، حفاری های نفتی نیز از ماهی ها و ماهیگیران نیز استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]در آب های کم عمق خلیج مکزیک، حفاری های نفتی نیز از ماهی ها و ماهیگیران نیز استفاده می کنند
5. The Gulf of Mexico is a continuation of the Caribbean Sea.
[ترجمه ترگمان]خلیج مکزیک ادامه دریای کاراییب است
[ترجمه گوگل]خلیج مکزیک ادامه کار دریای کارائیب است
[ترجمه گوگل]خلیج مکزیک ادامه کار دریای کارائیب است
6. The BP oil spill in the Gulf of Mexico has reached America's shores.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت BP در خلیج مکزیک به سواحل آمریکا رسیده است
[ترجمه گوگل]نشت نفت BP در خلیج مکزیک به سواحل آمریکا رسیده است
[ترجمه گوگل]نشت نفت BP در خلیج مکزیک به سواحل آمریکا رسیده است
7. Most of the river drains into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]بیشتر رودخانه به خلیج مکزیک می رود
[ترجمه گوگل]اکثر رودخانه ها به خلیج مکزیک تخلیه می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر رودخانه ها به خلیج مکزیک تخلیه می شوند
8. Gazetteer Western Atlantic: northeastern Florida, USA and northern Gulf of Mexico to Bay of Campeche .
[ترجمه ترگمان]gazetteer غربی: شمال شرقی فلوریدا، آمریکا و شمال خلیج مکزیک تا خلیج of
[ترجمه گوگل]Gazetteer Western Atlantic: شمال شرقی فلوریدا، ایالات متحده آمریکا و شمال خلیج مکزیک به خلیج Campeche
[ترجمه گوگل]Gazetteer Western Atlantic: شمال شرقی فلوریدا، ایالات متحده آمریکا و شمال خلیج مکزیک به خلیج Campeche
9. The Mississippi rolls south to the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]می سی سی پی از جنوب به خلیج مکزیک می رود
[ترجمه گوگل]می سی سی پی به جنوب خلیج مکزیک رول می دهد
[ترجمه گوگل]می سی سی پی به جنوب خلیج مکزیک رول می دهد
10. A city of southwest Florida on the Gulf of Mexico south of Fort Myers. It is a resort and has a shrimp-fishing industry. Population, 1 50
[ترجمه ترگمان]شهری در جنوب غربی فلوریدا در خلیج مکزیک در جنوب فورت میرز این یک محل تفریحی است و یک صنعت ماهیگیری میگو دارد جمعیت: ۱ ۵۰
[ترجمه گوگل]یک شهر از جنوب غربی فلوریدا در خلیج مکزیک در جنوب فورت مایرز این یک رفت و آمد است و دارای یک صنعت ماهیگیری میگو می باشد جمعیت 1 50
[ترجمه گوگل]یک شهر از جنوب غربی فلوریدا در خلیج مکزیک در جنوب فورت مایرز این یک رفت و آمد است و دارای یک صنعت ماهیگیری میگو می باشد جمعیت 1 50
11. A laughing gull, covered in oil from BP's Gulf of Mexico oil spill, sits in a cage at the International Bird Rescue Research Center in Buras, Louisiana, June 20
[ترجمه ترگمان]یک مرغ دریایی خندان که نفت خلیج مکزیک خلیج مکزیک را پوشانده بود، در یک قفس در مرکز تحقیقات نجات ملی پرندگان واقع در Buras واقع در لویزیانا واقع در ۲۰ ژوئن نشسته بود
[ترجمه گوگل]یک خندق خنده دار، که در نفت از نفت خلیج مکزیک BP پوشیده شده است، در قفس مرکز تحقیقات نجات بین المللی پرندگان در Buras، لوئیزیانا، 20 ژوئن نشسته است
[ترجمه گوگل]یک خندق خنده دار، که در نفت از نفت خلیج مکزیک BP پوشیده شده است، در قفس مرکز تحقیقات نجات بین المللی پرندگان در Buras، لوئیزیانا، 20 ژوئن نشسته است
12. The ship sailed into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]این کشتی به خلیج مکزیک حرکت کرد
[ترجمه گوگل]این کشتی به خلیج مکزیک رفت
[ترجمه گوگل]این کشتی به خلیج مکزیک رفت
13. The Deepwater Horizon oil rig burns in the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]سکوی نفتی \"دیپ واتر هاریزون\" در خلیج مکزیک سوخت
[ترجمه گوگل]تاسیسات نفت افق Deepwater در خلیج مکزیک سوزانده می شود
[ترجمه گوگل]تاسیسات نفت افق Deepwater در خلیج مکزیک سوزانده می شود
14. ExxonMobil, for instance, remains BP's partner in Thunder Horse, the largest producing platform in the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ExxonMobil شریک BP در اسب تندر، بزرگ ترین سکوی تولید در خلیج مکزیک است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ExxonMobil، همکار BP در Thunder اسب، بزرگترین پلت فرم تولید در خلیج مکزیک است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ExxonMobil، همکار BP در Thunder اسب، بزرگترین پلت فرم تولید در خلیج مکزیک است
کلمات دیگر: