کلمه جو
صفحه اصلی

interpolated

انگلیسی به فارسی

interpolated، در میان عبارات دیگر جا دادن، داخل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• placed within or between; altered, changed, having the addition of something new; altered in an unauthorized manner (of text)

جملات نمونه

1. the manuscript had been badly interpolated
نسخه ی خطی به طور بدی تحریف شده بود.

2. to make the old text legible, he interpolated new words into it
او برای خوانا کردن متن قدیمی واژه های جدیدی به آن افزود.

3. This passage was interpolated into the report.
[ترجمه ترگمان]این راهرو در گزارش به میان آمد
[ترجمه گوگل]این گذر به گزارش وارد شده است

4. The article has been interpolated.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله آمده است
[ترجمه گوگل]این مقاله درونی شده است

5. These odd assertions were interpolated into the manuscript some time after 1400.
[ترجمه ترگمان]این اظهارات عجیب چندی پس از ۱۴۰۰ به صورت خطی در آمدند
[ترجمه گوگل]این ادعاهای عجیب و غریب بعدها پس از 1400 به مقاله رسید

6. Many lines have been interpolated into the manuscript at a later date.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطوط در یک تاریخ بعد در این دست نوشته گنجانده شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خطوط به صورت دستی در نسخه بعدی به ترتیب با هم ادغام شده اند

7. The lines were interpolated into the manuscript at a later date.
[ترجمه ترگمان]در یک تاریخ بعد، این خطوط به درون دست نوشته ها داخل شدند
[ترجمه گوگل]خطوط به صورت دستی در روزنامه به ترتیب به ترتیب الحاق می شوند

8. The bonds yield 42 points above the interpolated bond curve.
[ترجمه ترگمان]این پیوندها دارای ۴۲ امتیاز بالاتر از منحنی پیوند درون یابی هستند
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه 42 امتیاز بالاتر از منحنی باند اینترپولیتی است

9. Some of the writing seems to have been interpolated at a later date.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بعضی از نوشته ها در یک قرار بعدی به درون یابی شده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از نوشتارها به نظر میرسد در یک تاریخ بعدتر تطبیق داده شده است

10. Some interpolated Discrete Fourier Transform ( DFT ) methods are analyzed.
[ترجمه ترگمان]برخی از روش های تبدیل فوریه گسسته (DFT)تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از روش های تبدیل دیفرانسیل فوریه (DFT) تحلیلی تجزیه و تحلیل شده اند

11. A word or phrase interpolated as an embellishment in the sung parts of certain medieval liturgies.
[ترجمه ترگمان]یک کلمه یا عبارت به عنوان تزیین در بخش های خوانده of خاص قرون وسطی به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]یک کلمه یا عبارتی که در بخش های آواز برخی از خط مقدس قرون وسطایی به عنوان گریم در می آید

12. In the core normalization, the logging curves are interpolated with this technique so that the vertical resolution of the logging curves is identical with core sample size.
[ترجمه ترگمان]در نرمال سازی هسته، منحنی های قطع درختان با این روش درون یابی می شوند به طوری که وضوح عمودی منحنی های قطع درختان با اندازه نمونه هسته یک سان است
[ترجمه گوگل]در عادی سازی هسته، منحنی های ورود به سیستم با این روش interpolated، به طوری که وضوح عمودی منحنی ورود به منحنی با اندازه نمونه هسته است

13. A new spectral interpolated compensation analysis method of periodic signals to compensate the spectral leakage caused by non-coherent sampling process is presented.
[ترجمه ترگمان]روش آنالیز جبران interpolated طیفی جدید سیگنال های متناوب برای جبران نشت طیفی ناشی از فرآیند نمونه گیری غیر منسجم ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش تجزیه و تحلیل جبران طیفی درون یابی جدید سیگنال های دوره ای برای جبران نشت طیفی ناشی از فرایند نمونه گیری غیر انسجام ارائه شده است

14. Extrapolated and interpolated data are shown by heavy lines.
[ترجمه ترگمان]داده های extrapolated و interpolated با خطوط سنگین نشان داده می شوند
[ترجمه گوگل]داده های Extrapolated و Interpolated توسط خطوط سنگین نشان داده شده است

15. Meteorological data are spatially interpolated to attain the spatial resolution matching remotely sensed data.
[ترجمه ترگمان]داده های هواشناسی به منظور دستیابی به تطابق فضایی با داده های سنجش از دور، به صورت فضایی درون یابی می شوند
[ترجمه گوگل]داده های هواشناسی به صورت تفکیک شده به صورت فضایی برای دستیابی به وضوح فضایی مطابق با داده های سنجیده شده از راه دور است

پیشنهاد کاربران

درونیابی

جاسازی


کلمات دیگر: