متقابل
interoperable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• capable of working together; capable of working and communicating between two different systems (computers)
جملات نمونه
1. This interoperable network of ATMs has created an interface between customer and bank that changed the competitive dynamics of the industry.
[ترجمه ترگمان]این شبکه قابل تعامل ATM یک رابط بین مشتری و بانک ایجاد کرده است که پویایی رقابتی صنعت را تغییر داده است
[ترجمه گوگل]این شبکه متقابل از دستگاههای خودپرداز رابط کاربری میان مشتری و بانک ایجاد کرده است که دینامیک رقابتی صنعت را تغییر داد
[ترجمه گوگل]این شبکه متقابل از دستگاههای خودپرداز رابط کاربری میان مشتری و بانک ایجاد کرده است که دینامیک رقابتی صنعت را تغییر داد
2. Establish a uniform and flexible abstraction and interoperable schema for defining digital items.
[ترجمه ترگمان]یک طرح انتزاع انعطاف پذیر و انعطاف پذیر برای تعریف اقلام دیجیتال ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]انتزاع یکنواخت و انعطاف پذیر و یکپارچه برای تعیین آیتم های دیجیتال ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]انتزاع یکنواخت و انعطاف پذیر و یکپارچه برای تعیین آیتم های دیجیتال ایجاد کنید
3. The WRP400 is interoperable with common telephony equipment such as voicemail, fax, and interactive voice response systems.
[ترجمه ترگمان]WRP۴۰۰ سازگار با تجهیزات تلفنی معمول مانند پست صوتی، فکس و سیستم های پاسخ تعاملی صوتی است
[ترجمه گوگل]WRP400 با تجهیزات تلفن معمولی مانند پست صوتی، فکس و سیستم های پاسخ صوتی تعاملی سازگار است
[ترجمه گوگل]WRP400 با تجهیزات تلفن معمولی مانند پست صوتی، فکس و سیستم های پاسخ صوتی تعاملی سازگار است
4. The UH-1Y's IAS provides the helicopter with an interoperable glass cockpit and an avionics system, integrated by Northrop Grumman.
[ترجمه ترگمان]UH - ۱ Y IAS هلیکوپتر با یک کابین شیشه ای قابل تعامل و یک سیستم ارتباطی مشخص، که توسط Northrop گرومن یکپارچه شده است را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]IAS UH-1Y دارای هلی کوپتر با یک کابین شیشه ای با قابلیت همکاری و یک سیستم آویونیک است که توسط Northrop Grumman ادغام شده است
[ترجمه گوگل]IAS UH-1Y دارای هلی کوپتر با یک کابین شیشه ای با قابلیت همکاری و یک سیستم آویونیک است که توسط Northrop Grumman ادغام شده است
5. "The subsystem is interoperable with Ptraining systems now being produced, so fighter pilots using pod-based or embedded Psystems will be able to train with F-3systems," he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" سیستم قابل تعامل با سیستم های Ptraining است که در حال حاضر تولید می شوند، بنابراین خلبانان جنگنده با استفاده از Psystems مستقر در سفینه می توانند با سیستم های اف - ۳ آموزش ببینند \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'زیرسیستم سازگاری با سیستم های Ptraining در حال تولید است، به طوری که خلبانان جنگنده با استفاده از سیستم های مبتنی بر پوسته یا جاسازی شده قادر به آموزش با F-3systems هستند
[ترجمه گوگل]او گفت: 'زیرسیستم سازگاری با سیستم های Ptraining در حال تولید است، به طوری که خلبانان جنگنده با استفاده از سیستم های مبتنی بر پوسته یا جاسازی شده قادر به آموزش با F-3systems هستند
6. Wrapped Document/Literal pattern provides highly interoperable web service design and has been accepted in the service provider community as a de facto standard while defining the Web Services.
[ترجمه ترگمان]الگوی Wrapped \/ Literal، طراحی خدمات وب بسیار قابل تعامل را ارایه می دهد و در جامعه ارایه دهنده خدمات به عنوان یک استاندارد بالفعل در هنگام تعریف خدمات وب پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]الگوی سند / الگویی پیچیده طراحی طراحی وب سرویس بسیار متقابل را فراهم می کند و در هنگام تعریف سرویس های وب در جامعه ارائه دهنده خدمات به عنوان یک استاندارد واقعی عمل می کند
[ترجمه گوگل]الگوی سند / الگویی پیچیده طراحی طراحی وب سرویس بسیار متقابل را فراهم می کند و در هنگام تعریف سرویس های وب در جامعه ارائه دهنده خدمات به عنوان یک استاندارد واقعی عمل می کند
7. The SPA8000 is interoperable with common telephony equipment such as voicemail, fax, private branch exchange (PBX), and interactive voice response systems.
[ترجمه ترگمان]The با تجهیزات ارتباطی معمول مانند پست صوتی، فاکس، تبادل شعبه خصوصی (PBX)و سیستم های واکنش صوتی تعاملی هم کاری می کند
[ترجمه گوگل]SPA8000 سازگار با تجهیزات تلفن معمولی مانند پست صوتی، فکس، مبادله شعبه خصوصی (PBX) و سیستم های پاسخ صوتی تعاملی است
[ترجمه گوگل]SPA8000 سازگار با تجهیزات تلفن معمولی مانند پست صوتی، فکس، مبادله شعبه خصوصی (PBX) و سیستم های پاسخ صوتی تعاملی است
8. At the program level, an interoperable program supports ways to move data back and forth between itself and other programs.
[ترجمه ترگمان]در سطح برنامه، یک برنامه قابل تعامل از روش هایی پشتیبانی می کند که داده ها را بین خود و دیگر برنامه ها جابجا کند
[ترجمه گوگل]در سطح برنامه، یک برنامه همکاری می تواند راه های انتقال داده ها را بین خود و دیگر برنامه ها حفظ کند
[ترجمه گوگل]در سطح برنامه، یک برنامه همکاری می تواند راه های انتقال داده ها را بین خود و دیگر برنامه ها حفظ کند
9. All are agreed that laying down some ground rules now will improve the prospects for interoperable products in the future.
[ترجمه ترگمان]همه اتفاق نظر دارند که گذاشتن برخی از قوانین زمین، آینده را برای محصولات قابل تعامل در آینده بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]همه موافق هستند که قوانین زمین را تنظیم می کنند و در آینده چشم انداز محصولات تعاملی را بهبود می بخشند
[ترجمه گوگل]همه موافق هستند که قوانین زمین را تنظیم می کنند و در آینده چشم انداز محصولات تعاملی را بهبود می بخشند
10. Many services have grown up around the EDDL technology as it is an interoperable standard.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خدمات در اطراف فن آوری EDDL رشد کرده اند چون آن یک استاندارد قابل تعامل است
[ترجمه گوگل]بسیاری از خدمات در سراسر تکنولوژی EDDL رشد کرده اند، زیرا این استاندارد یک همکاری است
[ترجمه گوگل]بسیاری از خدمات در سراسر تکنولوژی EDDL رشد کرده اند، زیرا این استاندارد یک همکاری است
11. Service providers are looking to DEN to integrate multivendor products into an interoperable operational support system.
[ترجمه ترگمان]ارایه دهندگان خدمات به دنبال ادغام محصولات multivendor در یک سیستم پشتیبانی عملیاتی قابل تعامل هستند
[ترجمه گوگل]ارائه دهندگان خدمات به DEN به دنبال ادغام محصولات چند منظوره در یک سیستم پشتیبانی عملیاتی متقابل هستند
[ترجمه گوگل]ارائه دهندگان خدمات به DEN به دنبال ادغام محصولات چند منظوره در یک سیستم پشتیبانی عملیاتی متقابل هستند
12. Proprietary solutions will likely offer scalability and resilience in better-known models, and might well utilize highly interoperable communication technologies such as MQ.
[ترجمه ترگمان]راه حل های اختصاصی به احتمال زیاد مقیاس پذیری و انعطاف پذیری در مدل های شناخته شده را ارائه می کنند و ممکن است از فن آوری های ارتباطی بسیار قابل تعامل مانند as استفاده کنند
[ترجمه گوگل]راه حل های اختصاصی به احتمال زیاد مقیاس پذیری و انعطاف پذیری در مدل های شناخته شده را ارائه می دهند و ممکن است از تکنولوژی های ارتباطی بسیار متفاوتی مانند MQ استفاده کنند
[ترجمه گوگل]راه حل های اختصاصی به احتمال زیاد مقیاس پذیری و انعطاف پذیری در مدل های شناخته شده را ارائه می دهند و ممکن است از تکنولوژی های ارتباطی بسیار متفاوتی مانند MQ استفاده کنند
13. Google may also make its instant - messaging service interoperable with AOL's, the most popular in the world.
[ترجمه ترگمان]گوگل همچنین ممکن است سرویس پیام رسانی فوری خود را با شرکت AOL، که محبوب ترین شرکت در جهان است، انجام دهد
[ترجمه گوگل]گوگل همچنین ممکن است خدمات پیام فوری خود را با AOL، محبوب ترین در جهان، همکاری کند
[ترجمه گوگل]گوگل همچنین ممکن است خدمات پیام فوری خود را با AOL، محبوب ترین در جهان، همکاری کند
14. Developers can use it to build across multiple hardware platforms, databases and operating systems interoperable applications.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهندگان می توانند از آن برای ساختن چندین سیستم عامل، پایگاه های داده و برنامه های کاربردی قابل تعامل استفاده کنند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان می توانند از آن برای ساختن در سراسر سیستم عامل های سخت افزاری سخت افزاری، پایگاه داده ها و سیستم عامل های سازگار استفاده کنند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان می توانند از آن برای ساختن در سراسر سیستم عامل های سخت افزاری سخت افزاری، پایگاه داده ها و سیستم عامل های سازگار استفاده کنند
15. Our goal is to design and implement an tier ( DAT ) for scalable,(sentence dictionary) reliable and interoperable web application.
[ترجمه ترگمان]هدف ما طراحی و اجرای یک لایه (DAT)برای مقیاس پذیر (فرهنگ لغت جمله ای)قابل اعتماد و قابل تعامل می باشد
[ترجمه گوگل]هدف ما طراحی و پیاده سازی یک سطح (DAT) برای مقیاس پذیر (فرهنگ لغت جمله) نرم افزار وب قابل اعتماد و متقابل است
[ترجمه گوگل]هدف ما طراحی و پیاده سازی یک سطح (DAT) برای مقیاس پذیر (فرهنگ لغت جمله) نرم افزار وب قابل اعتماد و متقابل است
پیشنهاد کاربران
( در سیستم های کامپیوتری یا نرم افزار ) دارا بودن قابلیت تغییر و استفاده از اطلاعات
همکنش پذیر
قابل تعامل
تعامل پذیر
مشارکتی
تعامل پذیر
قابل همکاری
تعامل پذیر
قابل همکاری
قابلیت تبادل اطلاعات ( استفاده از اطلاعات یکدیگر )
interoperable ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: هم کنشپذیر
تعریف: ویژگی نرمافزاری که قابلیت هم کنشپذیری با سامانههای دیگر را دارد
واژه مصوب: هم کنشپذیر
تعریف: ویژگی نرمافزاری که قابلیت هم کنشپذیری با سامانههای دیگر را دارد
کلمات دیگر: