کلمه جو
صفحه اصلی

house of god

انگلیسی به فارسی

خانه خدا


انگلیسی به انگلیسی

• holy place, church, temple
a christian church or chapel is sometimes referred to as a house of god.

جملات نمونه

1. The Church is the House of God a sacred and honorable shrine.
[ترجمه ترگمان]کلیسا خانه خداوند یک مقبره مقدس و شریف است
[ترجمه گوگل]کلیسا خانه خدا یک حرم مقدس و محترم است

2. Guard your steps when you go to the house of God. Go near to listen rather than to offer the sacrifice of fools, who do not know that they do wrong.
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه خداوند می روید، از steps محافظت کنید بهتر از این است که به من گوش بدهید تا این فداکاری احمقانه را به شما پیشکش کنم، چه کسی نمی داند که آن ها اشتباه می کنند
[ترجمه گوگل]گام های خود را در هنگام رفتن به خانه خدا نگه دارید نزدیک به گوش دادن به جای ارائه قربانی احمق ها، که نمی دانند که آنها اشتباه می کنند

3. Visible Covenant Community: church, kingdom, house of God, people of God, etc.
[ترجمه ترگمان]جامعه میثاق مرئی: کلیسا، پادشاهی، خانه خدا، مردم خدا و غیره
[ترجمه گوگل]جامعه میثاق قابل مشاهده: کلیسا، پادشاهی، خانه خدا، مردم خدا و غیره

4. This is a house of God.
[ترجمه ترگمان]اینجا خونه خداست
[ترجمه گوگل]این یک خانه خدا است

5. Cooke : I thought the house of God was open to all people at all times.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم خونه خدا همیشه برای همه مردم بازه
[ترجمه گوگل]کوک: من فکر کردم که خانه خدا برای همه مردم همیشه در دسترس است

6. This is none other but the house of God.
[ترجمه ترگمان]این جز خانه خداست
[ترجمه گوگل]این هیچکس جز خانه خدا نیست

7. But I am like a green olive tree in the house of God: I trust in the mercy of God for ever and ever.
[ترجمه ترگمان]اما من مثل یک درخت سبز زیتونی در خانه خداوند هستم: به رحمت خداوند به خداوند ایمان دارم
[ترجمه گوگل]اما من مثل یک درخت سبز زیتون در خانه خدا هستم من به رحمت خداوند برای همیشه و همیشه اعتماد دارم

8. We who had sweet fellowship together Walked in the house of God in the throng.
[ترجمه ترگمان]ما کسانی بودیم که با هم دوست و صمیمی بودیم و در جمع خدا قدم می زدیم
[ترجمه گوگل]ما که با همسر شیرین داشتیم، در خانه ی خداوند به شدت سرگردان شدیم

9. All the time he used to tell such things, and he even said, "There is a big temple, a house of God . "
[ترجمه ترگمان]همیشه می گفت: \" یک معبد بزرگ، یک خانه خدا، وجود دارد \"
[ترجمه گوگل]او همیشه به این چیزها گفته بود و حتی گفت: 'یک معبد بزرگ، خانه خدا وجود دارد '

10. A weapon of death has no place in a house of God.
[ترجمه ترگمان]سلاح مرگ جایی در خانه خدا ندارد
[ترجمه گوگل]یک سلاح مرگ در خانه خدا وجود ندارد

11. And they set them up Micah's graven image, which he made, all the time that the house of God was in Shiloh.
[ترجمه ترگمان]و آن تصویر را که در تمام مدت خانه خداوند در Shiloh بود، به نمایش می گذاشتند
[ترجمه گوگل]و آنها آنها را به تصویر گاو میچا، که او آن را ساخت، تماما زمانی که خاندان خدا در شیلو بود، قرار دادند

12. However of Cyrus king of Babylon, King Cyrusa decree to rebuild this house of God.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پادشاه بابل، پادشاه بابل، دستور بازسازی این خانه را صادر کرد
[ترجمه گوگل]با این حال از پادشاه باوئور کورش، حکم شاه سیروسا برای بازسازی این خانه خدا

13. Then I commanded, and they cleansed the chambers: and thither brought I again the vessels of the house of God, with the meat offering and the frankincense.
[ترجمه ترگمان]سپس فرمان دادم و اتاق ها را پاک کردند؛ و آنجا را دوباره به رگ های خداوند، با هدیه گرفتن گوشت و کندر سرخ کردم
[ترجمه گوگل]سپس من فرمان دادم و آنها اتاق را پاک کردند و در آنجا دوباره عروج خاندان خدا را با گوشت و کرکش آوردم


کلمات دیگر: